Total search result: 201 (4 milliseconds) |
|
|
|
English |
Persian |
portable |
برنامهای که روی سیستمهای کامپیوتری مختلف قابل اجرا است |
|
|
Other Matches |
|
background program |
برنامهای که به هنگام عدم نیازمندیهای برنامههای باتقدم بالا به امکانات سیستم کامپیوتری چند برنامهای قابل اجرا میباشد |
FTAM |
بین سیستمهای کامپیوتری مختلف |
portability |
گسترده به طوری که سخت افزار یا نرم افزار در سیستمهای مختلف قابل استفاده باشند |
machine |
که قابل اجرا روی هر سیستم کامپیوتری باشد |
machines |
که قابل اجرا روی هر سیستم کامپیوتری باشد |
machined |
که قابل اجرا روی هر سیستم کامپیوتری باشد |
devices |
روش برنامه نویسی که نتیجه آن برنامهای خواهد بود که به هر سخت افزار جانبی قابل اجرا است |
device |
روش برنامه نویسی که نتیجه آن برنامهای خواهد بود که به هر سخت افزار جانبی قابل اجرا است |
machines |
زبان برنامه نویسی که روی کامپیوتری که کامپایلر مناسب دارد قابل ترجمه و اجرا است |
machined |
زبان برنامه نویسی که روی کامپیوتری که کامپایلر مناسب دارد قابل ترجمه و اجرا است |
dedicated |
کامپیوتری که فقط مخصوص پردازش لغات است و برنامه دیگری روی آن قابل اجرا نیست |
machine |
زبان برنامه نویسی که روی کامپیوتری که کامپایلر مناسب دارد قابل ترجمه و اجرا است |
appliance computer |
سیستم کامپیوتری آماده اجرا که خریداری میشود و به سرعت برای یک منظور کاربردی قابل استفاده است |
ScriptX |
ابزار نشر و امکاناتی که امکان نوشتن برنامههای کاربردی چند رسانهای میدهد که در محیطهای مختلف قابل اجرا |
foreground program |
برنامهای که تقدم بالایی داشته و بنابر این بر برنامههای فعال جاری در یک سیستم کامپیوتری که ازروش چند برنامهای استفاده میکند تقدم دارد |
non dedicated server |
کامپیوتری که سیستم عامل شبکه را در پس زمینه اجرا میکند و نیز برای اجرای برنامههای کاربردی نرمال در همان زمان قابل استفاده است |
vax |
سیستمهای بزرگ مینی کامپیوتری |
function |
سیستم برنامه نویسی که در آن توابع مختلف نام یکسان دارند ولی متفاوتند چون روی نوع دادههای مختلف اجرا می شوند |
functioned |
سیستم برنامه نویسی که در آن توابع مختلف نام یکسان دارند ولی متفاوتند چون روی نوع دادههای مختلف اجرا می شوند |
functions |
سیستم برنامه نویسی که در آن توابع مختلف نام یکسان دارند ولی متفاوتند چون روی نوع دادههای مختلف اجرا می شوند |
transparently |
برنامه کامپیوتری که بر کاربر واضح نیست یا هنگام اجرا توسط کاربر قابل مشاهده نیست |
transparent |
برنامه کامپیوتری که بر کاربر واضح نیست یا هنگام اجرا توسط کاربر قابل مشاهده نیست |
run duration |
1-کد برنامهای که کامپایل شده است و به صورتی است که مستقیماگ توسط کامپیوتر قابل اجرا است .2-برنامه مفسر تجاری که به همراه برنامه کاربردی زبان سطح بالا فروخته میشود که امکان اجرای آنرا فراهم میکند |
transborder |
ارتباطات میان سیستمهای کامپیوتری که در کنارمرزهای ملی قرار دارند |
cadam |
فرایند بکارگیری سیستمهای کامپیوتری به عنوان وسائلی در کاربردهای طراحی وساخت Computer anufacturing |
systems analysis |
برنامهای که نحوه کار سیستم کامپیوتری را کنترل میکند |
styluses |
وسیلهای مشابه قلم که در سیستمهای گرافیک کامپیوتری برای بیان محل نشانه گر در صفحه به کار می رود |
styli |
وسیلهای مشابه قلم که در سیستمهای گرافیک کامپیوتری برای بیان محل نشانه گر در صفحه به کار می رود |
stylus |
وسیلهای مشابه قلم که در سیستمهای گرافیک کامپیوتری برای بیان محل نشانه گر در صفحه به کار می رود |
run duration |
مدت زمانی که کامپیوتر برنامهای را اجرا میکند |
object |
سیستم کامپیوتری که برنامهای برای آن نوشته و کامپایل شده است |
direct objects |
سیستم کامپیوتری که برنامهای برای آن نوشته و کامپایل شده است |
objecting |
سیستم کامپیوتری که برنامهای برای آن نوشته و کامپایل شده است |
objects |
سیستم کامپیوتری که برنامهای برای آن نوشته و کامپایل شده است |
objected |
سیستم کامپیوتری که برنامهای برای آن نوشته و کامپایل شده است |
indirect objects |
سیستم کامپیوتری که برنامهای برای آن نوشته و کامپایل شده است |
DCA |
قالب متن معرفی شده توسط IBM که اجازه در و بدل شدن متون بین سیستمهای کامپیوتری میدهد |
performance monitor |
برنامهای که سطوح خدمات ارائه شده توسط یک سیستم کامپیوتری را پی گیری میکند |
multiphase program |
برنامهای که بیشتر از یک دستور بازیابی پیش از خاتمه اجرا نیاز دارد |
executable form |
برنامهای که به کد ماشین ترجمه یا کمپایل شده باشد تا پردازنده بتواند اجرا کند |
problem program |
برنامهای که به هنگام قرارگرفتن واحد پردازش مرکزی در حالت مسئله اجرا میشودبرنامه مسئلهای |
playback rate scale factor |
صوتی که با نرخ مختلف اجرا میشود |
escrow |
سندرسمی که بدست شخص ثالثی سپرده شده وپس از انجام شرطی قابل اجرایا قابل اجرا یاقابل ابطال باشد |
multi platform |
که روی سخت افزارهای مختلف اجرا میشود |
traces |
برنامه تشخیص که برنامهای که رفع اشکال میشود را اجرا میکند در هر لحظه یک دستور و وضعیته و ثباتها را نمایش میدهد |
traced |
برنامه تشخیص که برنامهای که رفع اشکال میشود را اجرا میکند در هر لحظه یک دستور و وضعیته و ثباتها را نمایش میدهد |
trace |
برنامه تشخیص که برنامهای که رفع اشکال میشود را اجرا میکند در هر لحظه یک دستور و وضعیته و ثباتها را نمایش میدهد |
heterogeneous network |
شبکه کامپیوتری که کامپیوترهای با نوع مختلف را بهم وصل میکند |
fascism |
نام حزبی است که موسولینی در فاصله دو جنگ عالمگیر در ایتالیا تاسیس کردو اصول عقاید و فلسفه ان رااز سیستمهای سیاسی مختلف اخذ و بر حسب احتیاج تحریف و تفسیر نمود |
relocate |
برنامهای که قابل بارشدن درهرمحل حافظه است . |
relocates |
برنامهای که قابل بارشدن درهرمحل حافظه است . |
relocated |
برنامهای که قابل بارشدن درهرمحل حافظه است . |
relocating |
برنامهای که قابل بارشدن درهرمحل حافظه است . |
targetting |
کامپیوتری که نرم افزار روی آن اجرا میشود. |
targetted |
کامپیوتری که نرم افزار روی آن اجرا میشود. |
targeted |
کامپیوتری که نرم افزار روی آن اجرا میشود. |
targets |
کامپیوتری که نرم افزار روی آن اجرا میشود. |
targeting |
کامپیوتری که نرم افزار روی آن اجرا میشود. |
target |
کامپیوتری که نرم افزار روی آن اجرا میشود. |
diagnostic |
کامپیوتری که مجموعهای برنامههای تشخیص را اجرا کند. |
task |
کاری که باید توسط کامپیوتری اجرا شود |
tasks |
کاری که باید توسط کامپیوتری اجرا شود |
international standards organization |
طرح شبکه استاندارد ISO که به صورت لایهای است و هر لایه کار مخصوصی دارد و به سیستمهای مختلف امکان ارتباط میدهد البته در صورتی که مط ابق با استاندارد باشند |
hogged |
برنامهای که نیاز به مقدارزیادی از یک منبع قابل دسترس دارد |
hogs |
برنامهای که نیاز به مقدارزیادی از یک منبع قابل دسترس دارد |
hog |
برنامهای که نیاز به مقدارزیادی از یک منبع قابل دسترس دارد |
commonest |
تواتع کمکی که توسط هر برنامهای قابل استفاده است |
commoners |
تواتع کمکی که توسط هر برنامهای قابل استفاده است |
common |
تواتع کمکی که توسط هر برنامهای قابل استفاده است |
bugging |
خطایی در برنامه کامپیوتری که اجرا را با مشکل همراه میکند |
bug |
خطایی در برنامه کامپیوتری که اجرا را با مشکل همراه میکند |
bugs |
خطایی در برنامه کامپیوتری که اجرا را با مشکل همراه میکند |
client side |
داده یا برنامهای روی کامپیوتر مشتری ونه روی سرور اجرا میشود مثلاگ یک برنامه java script روی جستجوگر و کاربر اجرا میشود و برنامه کربردی مشتری است یا داده ذخیره شده ریو دیسک سخت کابر است |
terminate and stay resident program |
برنامهای که در حافظه اصلی خود را بار میکند و در صورت دریافت آنرا اجرا میکند |
mesne process |
مراحل مختلفه و احکام وقرارهای مختلف دادگاه تاپیش از دستور اجرا |
multitasking |
توانایی سیستم کامپیوتری برای اجرا دو یا چند برنامه همزمان |
fix |
برنامه کامپیوتری که تغییر نمیکند و به صورت خودکار اجرا میشود |
fixes |
برنامه کامپیوتری که تغییر نمیکند و به صورت خودکار اجرا میشود |
What You See Is All You Get |
برنامهای که خروجی صفحه نمایش آن به صورت دیگر قابل چاپ نباشد. |
event driven |
برنامه کامپیوتری یا فرآیند که هر مرحله اجرا مربوط به عملیات خارجی است |
distributes |
سیستم کامپیوتری که از بیش از یک پردازنده در محلهای مختلف استفاده میکند و همه به کامپیوتر متصل اند |
distributing |
سیستم کامپیوتری که از بیش از یک پردازنده در محلهای مختلف استفاده میکند و همه به کامپیوتر متصل اند |
distribute |
سیستم کامپیوتری که از بیش از یک پردازنده در محلهای مختلف استفاده میکند و همه به کامپیوتر متصل اند |
multimedia |
کامپیوتری که میتواند برنامههای چند رسانهای را اجرا کند. به همراه کارت صدا |
adventure game |
بازی کامپیوتری که در آن کاربر در یک میدان خیالی قهرمان است و باید از موقعیتهای مختلف خط رناک عبور کند |
stepping |
اجرای برنامه کامپیوتری که در هر لحظه یک دستور اجرا شود و برای رفع اشکال است |
step |
اجرای برنامه کامپیوتری که در هر لحظه یک دستور اجرا شود و برای رفع اشکال است |
microsoft |
برنامهای که روی سرور ویندوز NT ماکرو سافت اجرا میشود و توابعی که برای تعویض نرم افزار مشتری در ویندوز به کار می رود |
makable <adj.> |
قابل اجرا |
manageable <adj.> |
قابل اجرا |
possible [doable, feasible] <adj.> |
قابل اجرا |
practicable <adj.> |
قابل اجرا |
makeable <adj.> |
قابل اجرا |
makable [spv. makeable] <adj.> |
قابل اجرا |
feasible <adj.> |
قابل اجرا |
contrivable <adj.> |
قابل اجرا |
achievable <adj.> |
قابل اجرا |
executable |
قابل اجرا |
accomplishable |
قابل اجرا |
appropriate [for an occasion] <adj.> |
قابل اجرا |
purpose-built <adj.> |
قابل اجرا |
purposeful <adj.> |
قابل اجرا |
proper <adj.> |
قابل اجرا |
purposive <adj.> |
قابل اجرا |
utilitarian [useful] <adj.> |
قابل اجرا |
practical <adj.> |
قابل اجرا |
functional <adj.> |
قابل اجرا |
convenient <adj.> |
قابل اجرا |
workable <adj.> |
قابل اجرا |
executable <adj.> |
قابل اجرا |
doable <adj.> |
قابل اجرا |
usable <adj.> |
قابل اجرا |
suitable <adj.> |
قابل اجرا |
applicable <adj.> |
قابل اجرا |
practicable |
قابل اجرا |
enforcible |
قابل اجرا |
executory |
قابل اجرا |
utilizable <adj.> |
قابل اجرا |
effective |
قابل اجرا |
utilisable [British] <adj.> |
قابل اجرا |
enforceable |
قابل اجرا |
useful <adj.> |
قابل اجرا |
efective |
موثر قابل اجرا |
inexecutable <adj.> |
غیر قابل اجرا |
applicable law |
قانون قابل اجرا |
inapplicable |
غیر قابل اجرا |
inexecutable |
غیر قابل اجرا |
to take effect |
قابل اجرا شدن |
to inure |
قابل اجرا شدن |
to go into effect |
قابل اجرا شدن |
unenforceable |
غیر قابل اجرا |
to come into operation |
قابل اجرا شدن |
impracticable <adj.> |
غیر قابل اجرا |
unfeasible <adj.> |
غیر قابل اجرا |
apply |
قابل اجرا بودن |
applies |
قابل اجرا بودن |
executable form |
شکل قابل اجرا |
facile |
باسانی قابل اجرا |
come to effect |
قابل اجرا شدن |
executable form |
فرم قابل اجرا |
post obit |
قابل اجرا پس از مرگ |
applying |
قابل اجرا بودن |
come into operation |
قابل اجرا شدن |
portable |
که روی کامپیوترهای مختلف قابل استفاده اند |
expandable |
سیستم کامپیوتری که قابل رشد است . |
mouses |
برنامهای که داده محل ارسالی را از mouse به مختصات استاندارد تبدیل میکند تا توسط نرم افزار قابل استفاده باشد |
mouse |
برنامهای که داده محل ارسالی را از mouse به مختصات استاندارد تبدیل میکند تا توسط نرم افزار قابل استفاده باشد |
binds |
به صورتی که قابل اجرا باشد |
bind |
به صورتی که قابل اجرا باشد |
pracitcable |
قابل اجرا صورت پذیر |
inapplicable |
غیر قابل اجرا نامناسب |
graphics |
شکل برنامه ریزی شده که روی صفحه غیرگرافیکی بجای حرف قابل نمایش است که در سیستمهای ویدیویی برای نمایش تصاویر ساده به کار می رود |
public |
متن یا برنامهای که حق کپی ندارد و توسط هر کسی قابل کپی کردن است |
to enter into force as from |
قابل اجرا [قانونی] شدن از زمان |
N.A |
مخفف به معنای غیر قابل اجرا |
tasks |
جابجایی برنامهای در حافظه با دیگر که موقتاگ روی دیسک ذخیره شده است . جابجایی کارها مشابه چند کاره بودن نیست چون میتواند چندین برنامه را هم زمان اجرا کند |
task |
جابجایی برنامهای در حافظه با دیگر که موقتاگ روی دیسک ذخیره شده است . جابجایی کارها مشابه چند کاره بودن نیست چون میتواند چندین برنامه را هم زمان اجرا کند |
afcet |
la Pour AssociationFrancaise etTechnique CybernetiqueEconomiqe سازمان حرفهای فرانسوی که هدف ان گرد هم اوردن دانشمندان فرانسوی در زمینههای مختلف کامپیوتری است |
jumpers |
مدار یا وسیلهای که وضعیتهای آن با اعمال اتصالات مختلف قابل انتخاب است |
jumper |
مدار یا وسیلهای که وضعیتهای آن با اعمال اتصالات مختلف قابل انتخاب است |
binders |
را را به خرمی که قابل اجرا باشد تبدیل میکند |
aix |
ی از UNIX محصول IBM قابل اجرا در PCهایش |
binder |
را را به خرمی که قابل اجرا باشد تبدیل میکند |
irreversible process |
پردازش که پس از یک بار اجرا قابل برگشت نیست |
hardwired program |
برنامه کامپیوتری درون سخت افزار که قابل تغییر نیست |
relocatable |
برنامه کامپیوتری که قابل بارشدن واجرا ازهرفضای حافظه باشد |
foreground |
سیستم کامپیوتری که در حالت اجرای برنامه ممکن است : حالت پیش زمینه برای برنامههای کاربردی محاورهای . حالت پس زمینه : برای برنامههای سیستمهای ضروری |
milking machine |
ماشین قابل حمل که داده ماشینهای مختلف را می پذیرد و به کامپیوتر بزرگتر ارسال میکند |
object language programming |
برنامه نویسی به یک زبان ماشین قابل اجرا در یک کامپیوتر بخصوص |
reprogram |
تغییردادن برنامه به طوری که روی کامپیوتردیگری قابل اجرا باشد |
passed |
صادر شدن فتوی دادن تصویب و قابل اجرا کردن |
passes |
صادر شدن فتوی دادن تصویب و قابل اجرا کردن |
pass |
صادر شدن فتوی دادن تصویب و قابل اجرا کردن |
normalising |
تبدیل داده به صورتی که توسط سیستم کامپیوتری مشخص قابل خواندن باشد |
normalizes |
تبدیل داده به صورتی که توسط سیستم کامپیوتری مشخص قابل خواندن باشد |
normalize |
تبدیل داده به صورتی که توسط سیستم کامپیوتری مشخص قابل خواندن باشد |
normalised |
تبدیل داده به صورتی که توسط سیستم کامپیوتری مشخص قابل خواندن باشد |
normalises |
تبدیل داده به صورتی که توسط سیستم کامپیوتری مشخص قابل خواندن باشد |
real time |
مدل کامپیوتری یک فرآیند که به هر فرآیند در زمانه مشابه با فرآیند واقعی اجرا میشود |
bulletin board system |
پایگاه داده اطلاعات و پیام که توسط مودم و اتصال کامپیوتری قابل دسترسی است |
Taligent |
سیستم عامل ساخت IBM وApple که درPC وMacintosh قابل اجرا است |
chaining |
به این ترتیب برنامههای بزرگتر فرفیت حافظه نیز قابل اجرا هستند |
run duration |
کتابخانه توابع که توسط برنامه کاربردی در حین اجرا قابل دستیابی است |
pocket judgment |
سنددینی که بلافاصله پس ازسررسید بدون هیچ تشریفاتی قابل وصول و اجرا است |
data diddling |
روشی که در ان داده قبل واردشدن به یک فایل کامپیوتری که در ان کمتر قابل دسترس میباشد اصلاح میشود |
peripheral |
که به سیستم کامپیوتری اصلی متصل است . 2-هر وسیلهای که امکان ارتباط بین سیستم و خودش را فراهم کند ولی توسط سیستم اجرا نمیشود |
presumptive instruction |
دستور برنامه تغییر نکرده که پردازش میشود تا دستورات قابل اجرا را بدست آورد |
environment |
متغیر تنظیم شده توسط سیستم یا کاربر در دستورات سیستم که توسط هر برنامهای قابل استفاده است |
environments |
متغیر تنظیم شده توسط سیستم یا کاربر در دستورات سیستم که توسط هر برنامهای قابل استفاده است |
fault |
مدت زمان بین وقتی که سیستم کامپیوتری کار نمیکند یا بع علت خطا غیر قابل استفاده است |
faulted |
مدت زمان بین وقتی که سیستم کامپیوتری کار نمیکند یا بع علت خطا غیر قابل استفاده است |
faults |
مدت زمان بین وقتی که سیستم کامپیوتری کار نمیکند یا بع علت خطا غیر قابل استفاده است |
virus |
امکان نرم افزاری که فایلهای قابل اجرا را بررسی میکند تا ببینند آیا ویروس شناخته شدهای |
viruses |
امکان نرم افزاری که فایلهای قابل اجرا را بررسی میکند تا ببینند آیا ویروس شناخته شدهای |
winchester disk |
دیسک سخت با فرفیت بالا و فشرده که به صورت توکار در سیستم کامپیوتری وجود دارد و قابل حذف شدن نیست |
database |
مجموعه پیچیده از فایل ها یا دادههای ذخیره شده به صورت ساخت یافته در یک حافظه بزرگ که توسط یک یا چند کاربر در ترمینالهای مختلف قابل دستیابی است |
databases |
مجموعه پیچیده از فایل ها یا دادههای ذخیره شده به صورت ساخت یافته در یک حافظه بزرگ که توسط یک یا چند کاربر در ترمینالهای مختلف قابل دستیابی است |
procedure |
بخش کوچک کد دستورات کامپیوتری که حاوی تابع مکرر است و از برنامه اصلی قابل فراخوانی است |
compiling |
تبدیل برنامه سطح بالا به برنامه کد ماشین که خود قابل اجرا است |
compiles |
تبدیل برنامه سطح بالا به برنامه کد ماشین که خود قابل اجرا است |