English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (14 milliseconds)
English Persian
army training program برنامه اموزش نظامی
Other Matches
military training اموزش نظامی
school مرکز اموزش نظامی
schools مرکز اموزش نظامی
disciplinary training center مرکز اموزش زندانیان نظامی
instruction راهنمایی دستورالعمل دادن تعلیم اموزش نظامی
instructions راهنمایی دستورالعمل دادن تعلیم اموزش نظامی
training program برنامه اموزش
curriculum اموزش برنامه
curriculums اموزش برنامه
program of instruction برنامه اموزش
branch material curriculum برنامه اموزش مراکزاموزش رستهای
army training program برنامه اموزش نیروی زمینی
army training and evaluation program برنامه اموزش و ارزیابی یکانهای نیروی زمینی
planit زبان برنامه نویسی برای اموزش محاورهای
troop program برنامه تامین عدههای نظامی
armory training اموزش جنگ افزارداری اموزش اسلحه سازی
reconditioning training اموزش تجدید مهارت اموزش توجیهی
militarism روح سربازی یا نظامی گری نظامی گری توسل به قدرت نظامی
api مجموعهای از توابع و دستورات برنامه استاندارد که به برنامه ساز امکان میدهد با برنامه از طریق برنامه کاربردی دیگر واسط شود
judge advocate دادستان دادگاه نظامی مشاور قانونی دادگاه نظامی مستشار دادگاه نظامی
facing یقه وسردست و مغزیهای لباس نظامی حرکات در جای نظامی
facings یقه وسردست و مغزیهای لباس نظامی حرکات در جای نظامی
manoeuvre تمرین نظامی عملیات نظامی وجنگی راتمرین کردن
maneuvres تمرین نظامی عملیات نظامی وجنگی راتمرین کردن
manoeuvred تمرین نظامی عملیات نظامی وجنگی راتمرین کردن
manoeuvres تمرین نظامی عملیات نظامی وجنگی راتمرین کردن
manoeuvring تمرین نظامی عملیات نظامی وجنگی راتمرین کردن
maneuvred تمرین نظامی عملیات نظامی وجنگی راتمرین کردن
terminal command فرماندهی بارانداز نظامی یکان عملیات سکوی نظامی
maneuvring تمرین نظامی عملیات نظامی وجنگی راتمرین کردن
advanced unit training اموزش تکمیلی واحد اموزش تکمیلی یکان
basic unit training اموزش مقدماتی یکان اموزش مقدماتی واحد
terminal سکوی نظامی بارانداز نظامی انتهایی نهایی
terminals سکوی نظامی بارانداز نظامی انتهایی نهایی
rank and file صفوف مختلف نظامی سلسله مراتب نظامی
phantom order قرارداد تولید وسایل نظامی درزمان جنگ قرارداد تبدیل کارخانههای شخصی به کارخانجات نظامی
military government حکومت نظامی فرمانداری نظامی
military channel چانل نظامی مجرای نظامی
automatic programming روندی که طی ان کامپیوتر به صورت خودکار برنامه مبدابه زبان برنامه نویسی را به برنامه مقصد به کد ماشین ترجمه میکند برنامه نویسی به صورت خودکار برنامه سازی خودکار
computer assisted instruction اموزش به کمک کامپیوتر اموزش کامپیوتری دستورالعمل به کمک کامپیوتر
source برنامه پیش از ترجمه نوشته شده در زبان برنامه نویسی توسط برنامه نویس
object oriented روش برنامه نویسی مثل ++C که هر قطعه برنامه به عنوان یک شی که در ارتباط با سایر اشیا است در برنامه به کار می رود
newer دستور برنامه که حافظه اصلی برنامه فعلی را پاک میکند و آماده پذیرش وارد کردن برنامه جدید میشود
new دستور برنامه که حافظه اصلی برنامه فعلی را پاک میکند و آماده پذیرش وارد کردن برنامه جدید میشود
new- دستور برنامه که حافظه اصلی برنامه فعلی را پاک میکند و آماده پذیرش وارد کردن برنامه جدید میشود
newest دستور برنامه که حافظه اصلی برنامه فعلی را پاک میکند و آماده پذیرش وارد کردن برنامه جدید میشود
landing schedule برنامه پیاده شدن به ساحل برنامه عملیات اب خاکی برنامه فرود
jobs دستورات کنترل کار یا برنامه کوتاه که پیش از اجرای برنامه باز میشود و سیستم را طبقه نیاز برنامه تنظیم میکند
job دستورات کنترل کار یا برنامه کوتاه که پیش از اجرای برنامه باز میشود و سیستم را طبقه نیاز برنامه تنظیم میکند
swopped توقف استفاده از یک برنامه قرار دادن موقت آن در محل ذخیره سازی , اجرای برنامه ریگر و پس از خاتمه بازگشت به برنامه اولی
swopping توقف استفاده از یک برنامه قرار دادن موقت آن در محل ذخیره سازی , اجرای برنامه ریگر و پس از خاتمه بازگشت به برنامه اولی
swap توقف استفاده از یک برنامه قرار دادن موقت آن در محل ذخیره سازی , اجرای برنامه ریگر و پس از خاتمه بازگشت به برنامه اولی
swaps توقف استفاده از یک برنامه قرار دادن موقت آن در محل ذخیره سازی , اجرای برنامه ریگر و پس از خاتمه بازگشت به برنامه اولی
swops توقف استفاده از یک برنامه قرار دادن موقت آن در محل ذخیره سازی , اجرای برنامه ریگر و پس از خاتمه بازگشت به برنامه اولی
swapped توقف استفاده از یک برنامه قرار دادن موقت آن در محل ذخیره سازی , اجرای برنامه ریگر و پس از خاتمه بازگشت به برنامه اولی
dynamic data exchange در ویندوز ماکروسافت و OS/2 روشی که در آن دو برنامه فعال می توانند دادههای خود را رد و بدل کنند یک برنامه از سیستم عامل می خواهد تا بین دو برنامه اتصال برقرار کند
military impedimenta شماره بارنامه نظامی شماره حمل بار نظامی
army terminals باراندازهای نظامی سکوهای نظامی باراندازهای نیروی زمینی
modular بخشهای کوچک نوشته شده در برنامه از کد کامپیوتر که مناسب برنامه سافت یافته است و از برنامه اصلی قابل فراخوانی است
Send To command دستور منو در منوی فایل یک برنامه کاربری ویندوز که به کاربر امکان ارسال فایل یا داده موجود و در برنامه به برنامه دیگر میدهد
preemptive multitasking حالت چندکاره که سیستم عامل یک برنامه را برای مدت زمانی اجرا میکند و پس کنترل را به برنامه بعدی میدهد به طوری که برنامه بعدی وقت پردازنده را نخواهد گرفت
Beginner's All Purpose Symbolic Instruction Code زبان برنامه سازی مط ح بالا برای توسعه برنامه به صورت محاورهای برای ایجاد یک مقدمه ساده برای برنامه نویسی کامپیوتری
assembly 1-زمانی که طول می کشد تا برنامه اسمبلی یک برنامه را ترجمه کند. 2-زمانی که اسمبلر برنامه را از زبان اسمبلی به کد ماشین تبدیل میکند
applet 1-برنامههای کاربردی کوچک 2-برنامه کوچک برای بهبود کارایی برنامه کاربردی وب که توسط Activex یا برنامه جا وا تامین میشود3-
instructions اموزش
tutorials اموزش
training اموزش
lore اموزش
tutorial اموزش
instruction اموزش
education اموزش
education اموزش و پرورش
reward training اموزش با پاداش
tutoring اموزش تک شاگردی
sex education اموزش جنسی
reeducation باز اموزش
training center مرکز اموزش
unit training اموزش یکانی
unit training اموزش یکان
school center مرکز اموزش
transfer of training انتقال اموزش
vocational education اموزش حرفهای
training cycle مرحله اموزش
voluntary training اموزش داوطلبانه
moral education اموزش اخلاقی
training circular نشریه اموزش
remedial instruction اموزش ترمیمی
religious instruction اموزش دینی
teaching machine ماشین اموزش
technical education اموزش فنی
technical teaching اموزش فنی
secondary education اموزش متوسطه
educability اموزش پذیری
learning curve منحنی اموزش
life long education اموزش مداوم
job training اموزش شغلی
mass education اموزش همگانی
mass education اموزش جمعی
bowel training اموزش دفع
basic training اموزش مقدماتی
integrated training اموزش توام
coeducation اموزش مختلط
compulsory education اموزش اجباری
individualized instruction اموزش انفرادی
educable اموزش پذیر
education center مرکز اموزش
elementary education اموزش ابتدایی
primary education اموزش ابتدایی
computerized instruction اموزش کامپیوتری
formal education اموزش رسمی
general education اموزش عمومی
hypnopedia اموزش با هیپنوتیسم
annual training اموزش سالیانه
personnel training اموزش کارکنان
informal education اموزش غیررسمی
training اموزش دادن
professional education اموزش تخصصی
trains اموزش دادن
trained اموزش دادن
concurrent training اموزش همزمان
train اموزش دادن
higher education اموزش عالی
programmed instruction اموزش برنامهای
refresher courses دوره اموزش یک ماهه
refresher course دوره اموزش یک ماهه
special education اموزش و پرورش استثنایی
formal discipline اموزش صورت گرا
pedagogically مطابق علم اموزش
educationalist کارشناس اموزش و پرورش
project method روش اموزش طرحی
advanced individual training اموزش تکمیلی انفرادی
educationalists کارشناس اموزش و پرورش
graduate education اموزش بعد از لیسانس
pedagogical teaching اموزش مطابق فن تعلیم
in serving training اموزش ضمن خدمت
active duty for training اموزش زیر پرچم
basic combat training اموزش رزم مقدماتی
reserve center مرکز اموزش احتیاط
pamphlets نشریه اموزش و فنی
nonformal education اموزش غیر رسمی
coeducation اموزش وپرورش مختلط
on the job training اموزش ضمن کار
code training set دستگاه اموزش مرس
combat development پیشرفت اموزش رزمی
cbt اموزش بر پایه کامپیوتر
comparative education اموزش و پرورش تطبیقی
educational مربوط به اموزش و پرورش
pamphlet نشریه اموزش و فنی
pedagogical وابسته بعلم اموزش
discovery teaching method روش اموزش اکتشافی
educationist کارشناس اموزش و پرورش
audio visual اموزش سمعی وبصری
pedagogic وابسته به اموزش وپرورش
educationists متخصص اموزش و پرورش
audio-visual اموزش سمعی وبصری
educationists کارشناس اموزش و پرورش
educationist متخصص اموزش و پرورش
courses مسیر مسابقه دوره اموزش
pedagogy فن اموزش وپرورش کودک للگی
course مسیر مسابقه دوره اموزش
computer augmented learning بسط اموزش به کمک کامپیوتر
upbringing روش اموزش و پرورش بچه
assault courses میدان اموزش عملیات هجومی
beatification اموزش عمل تبرک کردن
toilet training اموزش اداب توالت رفتن
assault course میدان اموزش عملیات هجومی
coursed مسیر مسابقه دوره اموزش
manual training دوره اموزش هنرهای دستی
hand salute سلام نظامی دادن سلام نظامی
court martial محاکمه نظامی محاکمه نظامی کردن
martial law مقررات حکومت نظامی حکومت نظامی
cai Instruction ComputerAssisted اموزش به کمک کامپیوتر
international council شورای بین المللی کامپیوتر در اموزش
educable mentally retarded عقب مانده ذهنی اموزش پذیر
world conference of computer in educatio کنفرانس بین المللی اموزش کامپیوتر
scheduled wave امواج برنامه ریزی شده حرکات اب خاکی موج طبق برنامه
compiler نرم افزاری که برنامه کد گذاری شده را به برنامه با کد ماشین تبدیل میکند
executive برنامه اصلی در سیستم کامپیوتر که اجرای سایر برنامه ها را کنترل میکند
parameter استفاده از برنامه برای بررسی پارامترها و تنظیم سیستم یا برنامه به درستی
parameters استفاده از برنامه برای بررسی پارامترها و تنظیم سیستم یا برنامه به درستی
iterative routine حلقه یا مجموعه دستورات در برنامه که تکرار می شوند تا برنامه کامل شود
executives برنامه اصلی در سیستم کامپیوتر که اجرای سایر برنامه ها را کنترل میکند
supervisory برنامه اصلی در سیستم کامپیوتری که اجرای تعبیر برنامه ها را کنترل میکند
businesses مجموعهای از برنامه ها که برای امور تجاری برنامه ریزی شده اند.
source computer کامپیوتری که برای ترجمه یک برنامه منبع به برنامه مقصود بکار می رود
goto دستور برنامه نویسی که جهش به نقط ه یا تابعی دیگر در برنامه دارد
sequential حالتی که هر دستور برنامه در برنامه در محلهای پیاپی ذخیره شده اند
business مجموعهای از برنامه ها که برای امور تجاری برنامه ریزی شده اند.
iterate حلقه یا مجموعه دستورات در برنامه که تکرار می شوند تا برنامه کامل شود
rehabilitation training center مرکز اموزش بازاموزی زندانیان جنگی دشمن
calling مجموعهای از دستورات برنامه برای اجرای مستقیم از زیر برنامه
developments مجموعه برنامه هایی که به برنامه نویس امکان نوشتن ویرایش
stopping دستور برنامه نویسی کامپیوتر که اجرای برنامه را متوقف میکند
subprogram 1-زیر تابع در یک برنامه . 2-برنامهای که با برنامه اصلی فراخوانی شود
synthetic address زبان برنامه نویسی که برنامه اصلی به آن نوشته شده است
stops دستور برنامه نویسی کامپیوتر که اجرای برنامه را متوقف میکند
stopped دستور برنامه نویسی کامپیوتر که اجرای برنامه را متوقف میکند
stop دستور برنامه نویسی کامپیوتر که اجرای برنامه را متوقف میکند
development مجموعه برنامه هایی که به برنامه نویس امکان نوشتن ویرایش
diagnostics تابعی در کامپایلر که به برنامه نویس کمک میکندخطاهای کد برنامه را بیابد
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com