English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 212 (14 milliseconds)
English Persian
code برنامه دستورالعمل ها
Search result with all words
arithmetic دستورالعمل برنامه که در آن عملگر عمل مورد نظر را برای اجرا مشخص میکند
pointer متغیر در برنامه کامپیوتری که حاوی آدرس داده یا دستورالعمل است
pointers متغیر در برنامه کامپیوتری که حاوی آدرس داده یا دستورالعمل است
trace روش تشخیص کارایی درست یک برنامه که وضعیت فعلی و محتوای ثباتها و متغیرها پس از هر دستورالعمل نوشته میشود
traced روش تشخیص کارایی درست یک برنامه که وضعیت فعلی و محتوای ثباتها و متغیرها پس از هر دستورالعمل نوشته میشود
traces روش تشخیص کارایی درست یک برنامه که وضعیت فعلی و محتوای ثباتها و متغیرها پس از هر دستورالعمل نوشته میشود
declarative language زبان برنامه سازی در برنامههای کاربردی پایگاه داده ها که آنچه می خواهید بدست آورید وارد می کنید و نه دستورالعمل را
jump instruction موقعتی که CUPU از دستورالعمل فعلی به نقط ه دیگر برنامه برود
macroprogramming برنامه نویسی با درشت دستورالعمل ها
programmed instruction دستورالعمل برنامه ریزی شده
push pop stack ثباتی که اطلاعات را ازشمارنده برنامه گرفته ومکانهای ادرس دستورالعمل را بر مبنای "انکه اول رفته اخر خارج شود" ذخیره میکند
Other Matches
shift instruction دستورالعمل تغییر مکان دستورالعمل انتقال دستورالعمل جابجایی
briefing direction دستورالعمل اجرای توجیه دستورالعمل جلسه توجیهی
statitizing فرایند انتقال یک دستورالعمل از حافظه کامپیوتر به ثباتهای دستورالعمل و نگهداری ان ان در انجا بگونهای که برای اجرا شدن اماده باشد
arithmetic instruction دستورالعمل محاسباتی دستورالعمل حسابی
instruction counter شمارنده دستورالعمل شمارشگر دستورالعمل
pause instruction دستورالعمل وقفه دستورالعمل توقف
api مجموعهای از توابع و دستورات برنامه استاندارد که به برنامه ساز امکان میدهد با برنامه از طریق برنامه کاربردی دیگر واسط شود
automatic programming روندی که طی ان کامپیوتر به صورت خودکار برنامه مبدابه زبان برنامه نویسی را به برنامه مقصد به کد ماشین ترجمه میکند برنامه نویسی به صورت خودکار برنامه سازی خودکار
source برنامه پیش از ترجمه نوشته شده در زبان برنامه نویسی توسط برنامه نویس
object oriented روش برنامه نویسی مثل ++C که هر قطعه برنامه به عنوان یک شی که در ارتباط با سایر اشیا است در برنامه به کار می رود
new- دستور برنامه که حافظه اصلی برنامه فعلی را پاک میکند و آماده پذیرش وارد کردن برنامه جدید میشود
new دستور برنامه که حافظه اصلی برنامه فعلی را پاک میکند و آماده پذیرش وارد کردن برنامه جدید میشود
newer دستور برنامه که حافظه اصلی برنامه فعلی را پاک میکند و آماده پذیرش وارد کردن برنامه جدید میشود
newest دستور برنامه که حافظه اصلی برنامه فعلی را پاک میکند و آماده پذیرش وارد کردن برنامه جدید میشود
landing schedule برنامه پیاده شدن به ساحل برنامه عملیات اب خاکی برنامه فرود
swaps توقف استفاده از یک برنامه قرار دادن موقت آن در محل ذخیره سازی , اجرای برنامه ریگر و پس از خاتمه بازگشت به برنامه اولی
swops توقف استفاده از یک برنامه قرار دادن موقت آن در محل ذخیره سازی , اجرای برنامه ریگر و پس از خاتمه بازگشت به برنامه اولی
jobs دستورات کنترل کار یا برنامه کوتاه که پیش از اجرای برنامه باز میشود و سیستم را طبقه نیاز برنامه تنظیم میکند
swopped توقف استفاده از یک برنامه قرار دادن موقت آن در محل ذخیره سازی , اجرای برنامه ریگر و پس از خاتمه بازگشت به برنامه اولی
job دستورات کنترل کار یا برنامه کوتاه که پیش از اجرای برنامه باز میشود و سیستم را طبقه نیاز برنامه تنظیم میکند
swapped توقف استفاده از یک برنامه قرار دادن موقت آن در محل ذخیره سازی , اجرای برنامه ریگر و پس از خاتمه بازگشت به برنامه اولی
swopping توقف استفاده از یک برنامه قرار دادن موقت آن در محل ذخیره سازی , اجرای برنامه ریگر و پس از خاتمه بازگشت به برنامه اولی
swap توقف استفاده از یک برنامه قرار دادن موقت آن در محل ذخیره سازی , اجرای برنامه ریگر و پس از خاتمه بازگشت به برنامه اولی
dynamic data exchange در ویندوز ماکروسافت و OS/2 روشی که در آن دو برنامه فعال می توانند دادههای خود را رد و بدل کنند یک برنامه از سیستم عامل می خواهد تا بین دو برنامه اتصال برقرار کند
modular بخشهای کوچک نوشته شده در برنامه از کد کامپیوتر که مناسب برنامه سافت یافته است و از برنامه اصلی قابل فراخوانی است
Send To command دستور منو در منوی فایل یک برنامه کاربری ویندوز که به کاربر امکان ارسال فایل یا داده موجود و در برنامه به برنامه دیگر میدهد
preemptive multitasking حالت چندکاره که سیستم عامل یک برنامه را برای مدت زمانی اجرا میکند و پس کنترل را به برنامه بعدی میدهد به طوری که برنامه بعدی وقت پردازنده را نخواهد گرفت
Beginner's All Purpose Symbolic Instruction Code زبان برنامه سازی مط ح بالا برای توسعه برنامه به صورت محاورهای برای ایجاد یک مقدمه ساده برای برنامه نویسی کامپیوتری
assembly 1-زمانی که طول می کشد تا برنامه اسمبلی یک برنامه را ترجمه کند. 2-زمانی که اسمبلر برنامه را از زبان اسمبلی به کد ماشین تبدیل میکند
applet 1-برنامههای کاربردی کوچک 2-برنامه کوچک برای بهبود کارایی برنامه کاربردی وب که توسط Activex یا برنامه جا وا تامین میشود3-
perscription دستورالعمل
instructions دستورالعمل
order دستورالعمل
functioned دستورالعمل
procedure دستورالعمل
operating manual دستورالعمل
directions دستورالعمل
function دستورالعمل
ground rule دستورالعمل
recipe دستورالعمل
instruction دستورالعمل
functions دستورالعمل
recipes دستورالعمل
stop instruction دستورالعمل توقف
dummy instruction دستورالعمل ساختگی
flight manual دستورالعمل پرواز
field order دستورالعمل رزمی
entry instruction دستورالعمل دخول
instruction code رمز دستورالعمل
halt instruction دستورالعمل توقف
direction دستورالعمل جهت
quasi instruction شبه دستورالعمل
computer instruction دستورالعمل کامپیوتر
arithmetic instruction دستورالعمل حسابی
repetition instruction دستورالعمل تکرار
command processing پردازش دستورالعمل
ship husbandary manual دستورالعمل جرثقیل ها
branch instruction دستورالعمل انشعاب
push instruction دستورالعمل نشاندن
pull instruction دستورالعمل بازیابی
action statement دستورالعمل اقدام
prescriptions تجویز دستورالعمل
order دستورالعمل دستور
decision instruction دستورالعمل تصمیم
decision instruction دستورالعمل تصمیمی
current instruction دستورالعمل جاری
pseudo code شبه دستورالعمل
pseudo instruction شبه دستورالعمل
conditional instruction دستورالعمل شرطی
call instruction دستورالعمل فراخوانی
no op instruction دستورالعمل بی اثر
instruction register ثبات دستورالعمل
instruction repertoire موجودی دستورالعمل
null instruction دستورالعمل پوچ
instruction set مجموعه دستورالعمل
instruction time زمان دستورالعمل
instruction word کلمه دستورالعمل
privileged instruction دستورالعمل ممتاز
macro instruction درشت دستورالعمل
ir ثبات دستورالعمل
object code دستورالعمل مقصود
machine instruction دستورالعمل ماشین
logical instruction دستورالعمل منطقی
logic instruction دستورالعمل منطقی
instruction mix اختلاط دستورالعمل
instruction length طول دستورالعمل
microcode ریز دستورالعمل
prescription تجویز دستورالعمل
micro instruction ریز دستورالعمل
one address instruction دستورالعمل یک ادرسه
instruction foramt قالب دستورالعمل
nonexecutable statement دستورالعمل اجراناپذیر
guidance دستورالعمل راهنما
instruction cycle چرخه دستورالعمل
damage control bills دستورالعمل کنترل خسارات
assembly language instruction دستورالعمل زبان اسمبلی
multiple address instruction دستورالعمل چند ادرسه
variable instruction length دستورالعمل با طول متغیر
million instructions per second میلیون دستورالعمل در ثانیه
pop instruction دستورالعمل بازیابی از پشته
machine instruction set مجموعه دستورالعمل ماشین
mips یک میلیون دستورالعمل درثانیه
conditional jump instruction دستورالعمل پرش شرطی
microcode دستورالعمل های ریز
letter of instruction دستورالعمل انجام کار
computer instruction set مجموعه دستورالعمل کامپیوتر
airworthiness directive دستورالعمل صلاحیت پرواز
budget directive دستورالعمل تهیه بودجه
kips هزار دستورالعمل درثانیه
verb دستورالعمل انجام عملی
instruction cycle سیکل یاچرخش دستورالعمل
instruction lookahead پیش بینی دستورالعمل
effective date تاریخ شروداجرای دستورالعمل
verbs دستورالعمل انجام عملی
instruction control unit واحد کنترل دستورالعمل
looping instruction دستورالعمل حلقه زنی
manual دستورالعمل راهنمای انجام کار
four address instruction نتیجه و آدرس دستورالعمل بعدی
initiating directive دستورالعمل شروع عملیات اب خاکی
directives راهنمای انجام کار دستورالعمل
directive راهنمای انجام کار دستورالعمل
format داده و آدرس ها و دستورالعمل را نشان می دهند
bumf اسناد شامل اطلاعات دستورالعمل چیزی
formats داده و آدرس ها و دستورالعمل را نشان می دهند
component change order دستورالعمل تغییر یک نیروی شرکت کننده در عملیات
instruction راهنمایی دستورالعمل دادن تعلیم اموزش نظامی
commander's guidance دستورالعمل فرماندهی راهنمای طرح ریزی فرمانده
instructions راهنمایی دستورالعمل دادن تعلیم اموزش نظامی
iterative routine حلقه یا مجموعه دستورات در برنامه که تکرار می شوند تا برنامه کامل شود
executive برنامه اصلی در سیستم کامپیوتر که اجرای سایر برنامه ها را کنترل میکند
scheduled wave امواج برنامه ریزی شده حرکات اب خاکی موج طبق برنامه
executives برنامه اصلی در سیستم کامپیوتر که اجرای سایر برنامه ها را کنترل میکند
compiler نرم افزاری که برنامه کد گذاری شده را به برنامه با کد ماشین تبدیل میکند
sequential حالتی که هر دستور برنامه در برنامه در محلهای پیاپی ذخیره شده اند
source computer کامپیوتری که برای ترجمه یک برنامه منبع به برنامه مقصود بکار می رود
businesses مجموعهای از برنامه ها که برای امور تجاری برنامه ریزی شده اند.
parameter استفاده از برنامه برای بررسی پارامترها و تنظیم سیستم یا برنامه به درستی
iterate حلقه یا مجموعه دستورات در برنامه که تکرار می شوند تا برنامه کامل شود
goto دستور برنامه نویسی که جهش به نقط ه یا تابعی دیگر در برنامه دارد
parameters استفاده از برنامه برای بررسی پارامترها و تنظیم سیستم یا برنامه به درستی
supervisory برنامه اصلی در سیستم کامپیوتری که اجرای تعبیر برنامه ها را کنترل میکند
business مجموعهای از برنامه ها که برای امور تجاری برنامه ریزی شده اند.
diagnostics تابعی در کامپایلر که به برنامه نویس کمک میکندخطاهای کد برنامه را بیابد
synthetic address زبان برنامه نویسی که برنامه اصلی به آن نوشته شده است
calling مجموعهای از دستورات برنامه برای اجرای مستقیم از زیر برنامه
developments مجموعه برنامه هایی که به برنامه نویس امکان نوشتن ویرایش
subprogram 1-زیر تابع در یک برنامه . 2-برنامهای که با برنامه اصلی فراخوانی شود
stop دستور برنامه نویسی کامپیوتر که اجرای برنامه را متوقف میکند
stopping دستور برنامه نویسی کامپیوتر که اجرای برنامه را متوقف میکند
development مجموعه برنامه هایی که به برنامه نویس امکان نوشتن ویرایش
stops دستور برنامه نویسی کامپیوتر که اجرای برنامه را متوقف میکند
stopped دستور برنامه نویسی کامپیوتر که اجرای برنامه را متوقف میکند
conditional دستور برنامه سازی که جهش به بخشی از برنامه میکند در صورت برقراری شرطی
compiles تبدیل برنامه سطح بالا به برنامه کد ماشین که خود قابل اجرا است
drags به نشانه برنامه دیگر که باعث شروع این برنامه و درج داده میشود
concurrent اجرای چنیدین برنامه همزمان با اجرا کردن هر بخش کوچک از برنامه به نوبت
compiled تبدیل برنامه سطح بالا به برنامه کد ماشین که خود قابل اجرا است
dragged به نشانه برنامه دیگر که باعث شروع این برنامه و درج داده میشود
object oriented زبان برنامه نویسی که برای برنامه نویس شی گرا مثل C++ به کار می رود
drag به نشانه برنامه دیگر که باعث شروع این برنامه و درج داده میشود
compiling تبدیل برنامه سطح بالا به برنامه کد ماشین که خود قابل اجرا است
source language 1-زبانی که برنامه در ابتدا به آن نوشته شده است .2-زبان برنامه پیش از ترجمه
compile تبدیل برنامه سطح بالا به برنامه کد ماشین که خود قابل اجرا است
c زبان برنامه نویسی سطح بالا برای برنامه نویس ساخت یافته
pl/m زبان برنامه نویسی که برای برنامه ریزی کردن ریزکامپیوترها بکار می رود
debugger نرم افزاری که به برنامه نویس کمک میکند خطاهای برنامه را پیدا کند
optimum schedule مطلوبترین برنامه اجرائی برنامه ایکه مخارج پروژه رابه حداقل می رساند
functioned مجموعهای از دستورات برنامه کامپیوتری در برنامه اصلی که کار خاصی را انجام می دهند
drop دستور برنامه ازکاربر یا خطایی که با عث توقف برنامه بدون اجازه ترسیم میشود
dropped دستور برنامه ازکاربر یا خطایی که با عث توقف برنامه بدون اجازه ترسیم میشود
dropping دستور برنامه ازکاربر یا خطایی که با عث توقف برنامه بدون اجازه ترسیم میشود
drops دستور برنامه ازکاربر یا خطایی که با عث توقف برنامه بدون اجازه ترسیم میشود
coding صفحه چاپی مخصوص که برنامه نویس دستورات کد گذاری نوعی برنامه را می نویسد
dynamic link library در ویندوز ماکروسافت و OS/2 کتابخانه برنامه ها که از طریق برنامه اصلی قابل فراخوانی است
toolkit مجموعه توابعی که به برنامه نویس درنوشتن و رفع اشکال برنامه کمک میکند
chapters بخشی از برنامه اصلی که به تنهایی قابل اجراست و نیازی به بقیه برنامه ندارد
function مجموعهای از دستورات برنامه کامپیوتری در برنامه اصلی که کار خاصی را انجام می دهند
chapter بخشی از برنامه اصلی که به تنهایی قابل اجراست و نیازی به بقیه برنامه ندارد
statements دستور برنامه که کنترل برنامه را طبق خروجی یکرویداد مجدداگ هدایت کند
main line program بخشی از یک برنامه که ترتیب اجرای سایر واحدهای موجوددر برنامه را کنترل میکند
statement دستور برنامه که کنترل برنامه را طبق خروجی یکرویداد مجدداگ هدایت کند
functions مجموعهای از دستورات برنامه کامپیوتری در برنامه اصلی که کار خاصی را انجام می دهند
segment بخش از برنامه اصلی که مستقلاگ اجرا شود و نیازی به اجرای تعبیر برنامه نیست
helped تابعی در برنامه یا سیستم که حاوی اطلاعات مفید درباره برنامه استفاده شده است
section بخشی از برنامه اصلی که مستقل اجرا میشود وبدون نیاز به اجرای بقیه برنامه
sections بخشی از برنامه اصلی که مستقل اجرا میشود وبدون نیاز به اجرای بقیه برنامه
hook نقط های در برنامه که برنامه نویس میتواند که آزمایش یا رفع مشکل را وارد کند
help تابعی در برنامه یا سیستم که حاوی اطلاعات مفید درباره برنامه استفاده شده است
identification بخشی از کد اصلی برنامه COBOL که مشخصه ها و قالبهای داده و متغیر در برنامه مشخص اند
hooks نقط های در برنامه که برنامه نویس میتواند که آزمایش یا رفع مشکل را وارد کند
intermittent error خطایی که تصادفا در سیستم ارتباطی یا کامپیوتر رخ میدهد به علت خطای برنامه برنامه یا اختلال
transfers دستور برنامه نویسی که حاوی جهش به بخشی از برنامه است در صورتی که وضعی رخ دهد
conditional دستور برنامه سازی که کنترل برنامه را طبق خروجی یک رویداد غیر مستقیم میکند
transfer دستور برنامه نویسی که حاوی جهش به بخشی از برنامه است در صورتی که وضعی رخ دهد
parent program در حین اجرا. مراحل اصلی که به برنامه پدر بر می گردد پس از اتمام کار برنامه فرزند
helps تابعی در برنامه یا سیستم که حاوی اطلاعات مفید درباره برنامه استفاده شده است
transferring دستور برنامه نویسی که حاوی جهش به بخشی از برنامه است در صورتی که وضعی رخ دهد
segments بخش از برنامه اصلی که مستقلاگ اجرا شود و نیازی به اجرای تعبیر برنامه نیست
macro زبان برنامه نویسی که به برنامه نویس امکان تعریف و استفاده از دستورات ماکرو میدهد
out of line جملاتی مربوط به یک برنامه کامپیوتری که در خط اصلی برنامه نیستند
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com