English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 204 (13 milliseconds)
English Persian
driver برنامه راه اندازی
drivers برنامه راه اندازی
Search result with all words
housekeeping عملیات کامپیوتری که مستقیما" کمکی برای بدست اوردن نتایج مطلوب نمیکنداما قسمت ضروری یک برنامه مانند راه اندازی مقدمه چینی و عملیات پاکسازی است خانه داری
device driver برنامه راه اندازی دستگاه
Other Matches
api مجموعهای از توابع و دستورات برنامه استاندارد که به برنامه ساز امکان میدهد با برنامه از طریق برنامه کاربردی دیگر واسط شود
automatic programming روندی که طی ان کامپیوتر به صورت خودکار برنامه مبدابه زبان برنامه نویسی را به برنامه مقصد به کد ماشین ترجمه میکند برنامه نویسی به صورت خودکار برنامه سازی خودکار
source برنامه پیش از ترجمه نوشته شده در زبان برنامه نویسی توسط برنامه نویس
object oriented روش برنامه نویسی مثل ++C که هر قطعه برنامه به عنوان یک شی که در ارتباط با سایر اشیا است در برنامه به کار می رود
newer دستور برنامه که حافظه اصلی برنامه فعلی را پاک میکند و آماده پذیرش وارد کردن برنامه جدید میشود
new- دستور برنامه که حافظه اصلی برنامه فعلی را پاک میکند و آماده پذیرش وارد کردن برنامه جدید میشود
new دستور برنامه که حافظه اصلی برنامه فعلی را پاک میکند و آماده پذیرش وارد کردن برنامه جدید میشود
newest دستور برنامه که حافظه اصلی برنامه فعلی را پاک میکند و آماده پذیرش وارد کردن برنامه جدید میشود
landing schedule برنامه پیاده شدن به ساحل برنامه عملیات اب خاکی برنامه فرود
job دستورات کنترل کار یا برنامه کوتاه که پیش از اجرای برنامه باز میشود و سیستم را طبقه نیاز برنامه تنظیم میکند
swap توقف استفاده از یک برنامه قرار دادن موقت آن در محل ذخیره سازی , اجرای برنامه ریگر و پس از خاتمه بازگشت به برنامه اولی
swapped توقف استفاده از یک برنامه قرار دادن موقت آن در محل ذخیره سازی , اجرای برنامه ریگر و پس از خاتمه بازگشت به برنامه اولی
jobs دستورات کنترل کار یا برنامه کوتاه که پیش از اجرای برنامه باز میشود و سیستم را طبقه نیاز برنامه تنظیم میکند
swops توقف استفاده از یک برنامه قرار دادن موقت آن در محل ذخیره سازی , اجرای برنامه ریگر و پس از خاتمه بازگشت به برنامه اولی
swopping توقف استفاده از یک برنامه قرار دادن موقت آن در محل ذخیره سازی , اجرای برنامه ریگر و پس از خاتمه بازگشت به برنامه اولی
swaps توقف استفاده از یک برنامه قرار دادن موقت آن در محل ذخیره سازی , اجرای برنامه ریگر و پس از خاتمه بازگشت به برنامه اولی
swopped توقف استفاده از یک برنامه قرار دادن موقت آن در محل ذخیره سازی , اجرای برنامه ریگر و پس از خاتمه بازگشت به برنامه اولی
dynamic data exchange در ویندوز ماکروسافت و OS/2 روشی که در آن دو برنامه فعال می توانند دادههای خود را رد و بدل کنند یک برنامه از سیستم عامل می خواهد تا بین دو برنامه اتصال برقرار کند
modular بخشهای کوچک نوشته شده در برنامه از کد کامپیوتر که مناسب برنامه سافت یافته است و از برنامه اصلی قابل فراخوانی است
Send To command دستور منو در منوی فایل یک برنامه کاربری ویندوز که به کاربر امکان ارسال فایل یا داده موجود و در برنامه به برنامه دیگر میدهد
preemptive multitasking حالت چندکاره که سیستم عامل یک برنامه را برای مدت زمانی اجرا میکند و پس کنترل را به برنامه بعدی میدهد به طوری که برنامه بعدی وقت پردازنده را نخواهد گرفت
Beginner's All Purpose Symbolic Instruction Code زبان برنامه سازی مط ح بالا برای توسعه برنامه به صورت محاورهای برای ایجاد یک مقدمه ساده برای برنامه نویسی کامپیوتری
assembly 1-زمانی که طول می کشد تا برنامه اسمبلی یک برنامه را ترجمه کند. 2-زمانی که اسمبلر برنامه را از زبان اسمبلی به کد ماشین تبدیل میکند
applet 1-برنامههای کاربردی کوچک 2-برنامه کوچک برای بهبود کارایی برنامه کاربردی وب که توسط Activex یا برنامه جا وا تامین میشود3-
wrist wrestling مچ اندازی
fillings اب اندازی
arm wrestling مچ اندازی
filling اب اندازی
expectoration تف اندازی
exspuition تف اندازی
diving اب اندازی
start up راه اندازی
trap در تله اندازی
contortion ازشکل اندازی
supersedure تعویق اندازی
snash دست اندازی
extrajection برون اندازی
trapping بدام اندازی
postponement تاخیر اندازی
postponements تاخیر اندازی
trapping در تله اندازی
contortions ازشکل اندازی
gunshots تیر اندازی
triggering راه اندازی
encroachment دست اندازی
launghing براه اندازی
lead work شیشه اندازی
lead work جام اندازی
leg pull دست اندازی
firing توپ اندازی
molt پوست اندازی
dockage حق بار اندازی
ecdysis پوست اندازی
gunshot تیر اندازی
inbreak دست اندازی
ejection بیرون اندازی
glaziery جام اندازی
encroachments دست اندازی
starting راه اندازی
boot راه اندازی
basket dam بندسله اندازی
sortition پشک اندازی
moulting پوست اندازی
bootstrap خودراه اندازی
sortition قرعه اندازی
moulting شاخ اندازی
gunfire تیر اندازی
cannonry توپ اندازی
sputtering بیرون اندازی
shading سایه اندازی
cannonade توپ اندازی
chrematistics علم پس اندازی
trigger راه اندازی
actuation بکار اندازی
abortion بچه اندازی
abortions بچه اندازی
triggers راه اندازی
triggered راه اندازی
reboot راه اندازی مجدد
gabion سله اندازی گابیون
releasing mechanism مکانیسم راه اندازی
boot record رکورد راه اندازی
upcast بالا اندازی تاه کش
attemptable قابل دست اندازی
ectuating switch سوئیچ راه اندازی
boot خود راه اندازی
to set intrigues on foot پشت سر هم اندازی کردن
drainage خشک اندازی فاضلاب
to load off بار اندازی کردن
to lay a wager دست اندازی کردن
igniter switch کلید راه اندازی
operating handle دستگیره راه اندازی
self assertion خودرا جلو اندازی
starting time زمان راه اندازی
starting procese فرایند راه اندازی
reset راه اندازی مجدد
cockfights جنگ اندازی خروس ها
cockfight جنگ اندازی خروس ها
starting power قدرت راه اندازی
cold boot راه اندازی سرد
starting power توانایی راه اندازی
encroach دست اندازی کردن
starting lever اهرم راه اندازی
starting current جریان راه اندازی
start up disk دیسک راه اندازی
encroached دست اندازی کردن
starting torque کشتاور راه اندازی
start button تکمه راه اندازی
encroaches دست اندازی کردن
starting position وضعیت راه اندازی
shadow ball تمرین گوی اندازی
skish مسابقه قلاب اندازی
tournament casting مسابقه قلاب اندازی
soft start راه اندازی نرم
impinge دست اندازی کردن
resets راه اندازی مجدد
encroach دست اندازی کردن
casting روش قلاب اندازی
starting motor موتور راه اندازی
sagittary سهمی وابسته به تیر اندازی
drayage هزینه بارگیری وبار اندازی
surf cast قلاب اندازی از ساحل در موج
innate releasing mechanism مکانیسم راه اندازی فطری
glazing شیشه بری جام اندازی
system reset راه اندازی مجدد سیستم
offhand position حالت ایستاده در تیر اندازی
starting winding سیم پیچی راه اندازی
cold starting راه اندازی در حالت سرد
cranking capacity of battery فرفیت راه اندازی باتری
master boot record رکورد راه اندازی اصلی
iterative routine حلقه یا مجموعه دستورات در برنامه که تکرار می شوند تا برنامه کامل شود
source computer کامپیوتری که برای ترجمه یک برنامه منبع به برنامه مقصود بکار می رود
parameter استفاده از برنامه برای بررسی پارامترها و تنظیم سیستم یا برنامه به درستی
parameters استفاده از برنامه برای بررسی پارامترها و تنظیم سیستم یا برنامه به درستی
scheduled wave امواج برنامه ریزی شده حرکات اب خاکی موج طبق برنامه
supervisory برنامه اصلی در سیستم کامپیوتری که اجرای تعبیر برنامه ها را کنترل میکند
executives برنامه اصلی در سیستم کامپیوتر که اجرای سایر برنامه ها را کنترل میکند
executive برنامه اصلی در سیستم کامپیوتر که اجرای سایر برنامه ها را کنترل میکند
compiler نرم افزاری که برنامه کد گذاری شده را به برنامه با کد ماشین تبدیل میکند
iterate حلقه یا مجموعه دستورات در برنامه که تکرار می شوند تا برنامه کامل شود
sequential حالتی که هر دستور برنامه در برنامه در محلهای پیاپی ذخیره شده اند
businesses مجموعهای از برنامه ها که برای امور تجاری برنامه ریزی شده اند.
business مجموعهای از برنامه ها که برای امور تجاری برنامه ریزی شده اند.
goto دستور برنامه نویسی که جهش به نقط ه یا تابعی دیگر در برنامه دارد
outfoxed در حقه بازی وپشت هم اندازی جلوتربودن از
hardware reset باز راه اندازی سخت افزاری
grid current starting point نقطه راه اندازی جریان شبکه
outfoxes در حقه بازی وپشت هم اندازی جلوتربودن از
centrifugal starting switch سوئیچ راه اندازی گریز ازمرکز
to bring a bout by intrigue بدسیسه یا پشت هم اندازی فراهم کردن
instant start lamp لامپ با راه اندازی در حالت سرد
outfoxing در حقه بازی وپشت هم اندازی جلوتربودن از
navy yard محوطه مخصوص لنگر اندازی ناوگان
pie alley مسیر اسان برای گوی اندازی
outfox در حقه بازی وپشت هم اندازی جلوتربودن از
synthetic address زبان برنامه نویسی که برنامه اصلی به آن نوشته شده است
stopping دستور برنامه نویسی کامپیوتر که اجرای برنامه را متوقف میکند
stops دستور برنامه نویسی کامپیوتر که اجرای برنامه را متوقف میکند
stopped دستور برنامه نویسی کامپیوتر که اجرای برنامه را متوقف میکند
calling مجموعهای از دستورات برنامه برای اجرای مستقیم از زیر برنامه
stop دستور برنامه نویسی کامپیوتر که اجرای برنامه را متوقف میکند
diagnostics تابعی در کامپایلر که به برنامه نویس کمک میکندخطاهای کد برنامه را بیابد
development مجموعه برنامه هایی که به برنامه نویس امکان نوشتن ویرایش
developments مجموعه برنامه هایی که به برنامه نویس امکان نوشتن ویرایش
subprogram 1-زیر تابع در یک برنامه . 2-برنامهای که با برنامه اصلی فراخوانی شود
statement دستور برنامه که کنترل برنامه را طبق خروجی یکرویداد مجدداگ هدایت کند
optimum schedule مطلوبترین برنامه اجرائی برنامه ایکه مخارج پروژه رابه حداقل می رساند
concurrent اجرای چنیدین برنامه همزمان با اجرا کردن هر بخش کوچک از برنامه به نوبت
compiles تبدیل برنامه سطح بالا به برنامه کد ماشین که خود قابل اجرا است
function مجموعهای از دستورات برنامه کامپیوتری در برنامه اصلی که کار خاصی را انجام می دهند
functioned مجموعهای از دستورات برنامه کامپیوتری در برنامه اصلی که کار خاصی را انجام می دهند
functions مجموعهای از دستورات برنامه کامپیوتری در برنامه اصلی که کار خاصی را انجام می دهند
statements دستور برنامه که کنترل برنامه را طبق خروجی یکرویداد مجدداگ هدایت کند
compiled تبدیل برنامه سطح بالا به برنامه کد ماشین که خود قابل اجرا است
debugger نرم افزاری که به برنامه نویس کمک میکند خطاهای برنامه را پیدا کند
compile تبدیل برنامه سطح بالا به برنامه کد ماشین که خود قابل اجرا است
source language 1-زبانی که برنامه در ابتدا به آن نوشته شده است .2-زبان برنامه پیش از ترجمه
drop دستور برنامه ازکاربر یا خطایی که با عث توقف برنامه بدون اجازه ترسیم میشود
drops دستور برنامه ازکاربر یا خطایی که با عث توقف برنامه بدون اجازه ترسیم میشود
dropped دستور برنامه ازکاربر یا خطایی که با عث توقف برنامه بدون اجازه ترسیم میشود
drags به نشانه برنامه دیگر که باعث شروع این برنامه و درج داده میشود
conditional دستور برنامه سازی که جهش به بخشی از برنامه میکند در صورت برقراری شرطی
dragged به نشانه برنامه دیگر که باعث شروع این برنامه و درج داده میشود
drag به نشانه برنامه دیگر که باعث شروع این برنامه و درج داده میشود
compiling تبدیل برنامه سطح بالا به برنامه کد ماشین که خود قابل اجرا است
chapter بخشی از برنامه اصلی که به تنهایی قابل اجراست و نیازی به بقیه برنامه ندارد
main line program بخشی از یک برنامه که ترتیب اجرای سایر واحدهای موجوددر برنامه را کنترل میکند
c زبان برنامه نویسی سطح بالا برای برنامه نویس ساخت یافته
object oriented زبان برنامه نویسی که برای برنامه نویس شی گرا مثل C++ به کار می رود
chapters بخشی از برنامه اصلی که به تنهایی قابل اجراست و نیازی به بقیه برنامه ندارد
toolkit مجموعه توابعی که به برنامه نویس درنوشتن و رفع اشکال برنامه کمک میکند
pl/m زبان برنامه نویسی که برای برنامه ریزی کردن ریزکامپیوترها بکار می رود
dynamic link library در ویندوز ماکروسافت و OS/2 کتابخانه برنامه ها که از طریق برنامه اصلی قابل فراخوانی است
coding صفحه چاپی مخصوص که برنامه نویس دستورات کد گذاری نوعی برنامه را می نویسد
dropping دستور برنامه ازکاربر یا خطایی که با عث توقف برنامه بدون اجازه ترسیم میشود
segment بخش از برنامه اصلی که مستقلاگ اجرا شود و نیازی به اجرای تعبیر برنامه نیست
parent program در حین اجرا. مراحل اصلی که به برنامه پدر بر می گردد پس از اتمام کار برنامه فرزند
hooks نقط های در برنامه که برنامه نویس میتواند که آزمایش یا رفع مشکل را وارد کند
segments بخش از برنامه اصلی که مستقلاگ اجرا شود و نیازی به اجرای تعبیر برنامه نیست
identification بخشی از کد اصلی برنامه COBOL که مشخصه ها و قالبهای داده و متغیر در برنامه مشخص اند
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com