Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 132 (7 milliseconds)
English
Persian
pleading
برهان نمایی
Other Matches
spectroscopic binary
دوتایی طیف نمایی دوتایی بیناب نمایی
logic
برهان
demonstrations
برهان
reasoning
برهان
proofs
برهان
proof
برهان
theorems
برهان
theorem
برهان
demonstration
برهان
indirect proof
برهان غیرمستقیم
enthymeme
برهان موجز
reductio ad absurdum
برهان خلف
theorematic
متضمن برهان قضیهای
proof by contradiction
برهان خلف
[ریاضی]
sophistry
زبان بازی برهان تراشی
seediness
بد نمایی
male protest
نر نمایی
bimodal
دو نمایی
aberration
کج نمایی
effeminacy
زن نمایی
shabbiness
نخ نمایی
exponential
نمایی
squalidity
بد نمایی
unimodal
یک نمایی
modal
نمایی
modals
نمایی
squalidness
بد نمایی
exponential distribution
توزیع نمایی
exponential function
تابع نمایی
pearliness
مروارید نمایی
exponential rate
نرخ نمایی
exponential curve
منحنی نمایی
exponent bias
پیشقدر نمایی
slow motion
کند نمایی
sanctified airs
مقدس نمایی
sanctimoniousness
مقدس نمایی
dichroism
دو رنگ نمایی
playing dead
مرده نمایی
exponential rate
اهنگ نمایی
saber rattling
قدرت نمایی
grandiosity
بزرگ نمایی
pretentiousness
خود نمایی
master stroke
هنر نمایی
masculine protest
نرینه نمایی
flare
خود نمایی
prewetting
پیش تر نمایی
maculation
ملوث نمایی
puppydom
خود نمایی
flares
خود نمایی
illusionism
سه بعد نمایی
illusionism
عمق نمایی
puppyhood
خود نمایی
tokenism
نمونه نمایی
holographic image
نمایی از شی سه بعدی
death feigning
مرده نمایی
data display
داده نمایی
sanctimony
مقدس نمایی
foreshortening
کوته نمایی
likelihood
درست نمایی
transparence
پشت نمایی
transparecy
پشت نمایی
notoriety
انگشت نمایی
magnification
درشت نمایی
stereoscopics
برجسته نمایی
spectroscopy
بیناب نمایی
spectroscopy
طیف نمایی
sightliness
خوش نمایی
transparency
پشت نمایی
magnification
بزرگ نمایی
verisimilitude
راست نمایی
magnifications
درشت نمایی
transparencies
پشت نمایی
grins
دندان نمایی
exhibitionism
عورت نمایی
boldfacing
درشت نمایی
grinning
دندان نمایی
grinned
دندان نمایی
grin
دندان نمایی
ostentation
خود نمایی
characterization
منش نمایی
magnifications
بزرگ نمایی
showiness
خود نمایی
prink
خود نمایی کردن
to prank out oneself
خود نمایی کردن
woolliness
پشم نمایی پرپشمی
to cut a dash
خود نمایی کردن
paraded
خود نمایی کردن
circular dischroism
دو رنگ نمایی دورانی
characterises
منش نمایی کردن
characterising
منش نمایی کردن
characterize
منش نمایی کردن
masterstrokes
هنر نمایی شاهکار
masterstroke
هنر نمایی شاهکار
characterizing
منش نمایی کردن
characterizes
منش نمایی کردن
direction indicator
دستگاه جهت نمایی
ebullioscopy constant
ثابت غلیان نمایی
maximum liklihood
درست نمایی بیشینه
parades
خود نمایی کردن
magnification factor
عامل درشت نمایی
likelihood ratio
بهر درست نمایی
lateral magnifying power
درشت نمایی جانبی
parading
خود نمایی کردن
parade
خود نمایی کردن
characterised
منش نمایی کردن
characterized
منش نمایی کردن
perspectives
عمق نمایی چشم انداز
perspective
عمق نمایی چشم انداز
powers
درشت نمایی قدرت دوربین
powering
درشت نمایی قدرت دوربین
powered
درشت نمایی قدرت دوربین
power
درشت نمایی قدرت دوربین
time constant of an exponential quantity
ثابت زمانی یک کمیت نمایی
magnifications
بزرگ سازی درشت نمایی
magnification
بزرگ سازی درشت نمایی
maximum likelihood method
روش حداکثر درست نمایی
panchromatic emulsion
امولسیون تمام رنگ نمایی
floating point calculation
محاسبات اعداد نمایی یا علمی
postulated
هر یک از احکام استدلالی که در ان علم بدون برهان پذیرفته شده و دراثبات سایر احکام مورداستفاده قرار می گیرد اصول ثابته
postulates
هر یک از احکام استدلالی که در ان علم بدون برهان پذیرفته شده و دراثبات سایر احکام مورداستفاده قرار می گیرد اصول ثابته
postulating
هر یک از احکام استدلالی که در ان علم بدون برهان پذیرفته شده و دراثبات سایر احکام مورداستفاده قرار می گیرد اصول ثابته
postulate
هر یک از احکام استدلالی که در ان علم بدون برهان پذیرفته شده و دراثبات سایر احکام مورداستفاده قرار می گیرد اصول ثابته
resolution
قدرت تفکیک اجزا یا درشت نمایی
pedantic
وابسته به عالم نمایی وفضل فروشی
resolutions
قدرت تفکیک اجزا یا درشت نمایی
sandbar
جزیره نمایی که دردهانه رودخانه یا بندر گاه باشد
hypsographic map
نقشههای عوارض نمایی که ارتفاع نقاط در ان از سطح دریا تعیین شده است
hypsometric diagram
طرح منظری عوارض نمایی که عوارض در ان با سایه زدن مشخص شده باشد
animation
ایجاد نمایی از حرکت با نمایش مجموعهای از تصاویر مختلف روی صفحه نمایش
animations
ایجاد نمایی از حرکت با نمایش مجموعهای از تصاویر مختلف روی صفحه نمایش
cheneau
[ناودان با نیم نمایی از قرنیز پیچ در پیچ]
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com