English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 119 (6 milliseconds)
English Persian
billhead بروات چاپی
Other Matches
receivable بروات وصولی
bill book دفتر بروات
agiotage معاملات احتکاری بروات
bills receivable بروات قابل دریافت
pad ناحیهای از مس مسطح روی یک تخته مدار چاپی که محل اتصال سیمهای تشکیل دهنده مدار بوده و به وسیله ان انتقال میان سیمی از یک طرف تخته مدار چاپی به طرف دیگر صورت می گیرد پر کردن فیلدی از داده بافضای خالی دفترچه یادداشت
pads ناحیهای از مس مسطح روی یک تخته مدار چاپی که محل اتصال سیمهای تشکیل دهنده مدار بوده و به وسیله ان انتقال میان سیمی از یک طرف تخته مدار چاپی به طرف دیگر صورت می گیرد پر کردن فیلدی از داده بافضای خالی دفترچه یادداشت
typographic چاپی
letterpress چاپی
pamphlets رساله چاپی
printout نتیجه چاپی
hard copy نسخه چاپی
fully formed characters کاراکترهای چاپی
etched circuit مدار چاپی
editorially بطور چاپی
printouts نتیجه چاپی
letter حرف چاپی
letters حرف چاپی
pamphlet رساله چاپی
infusion of tea دم کردن چاپی
letter press مواد چاپی
printed wiring سیمکشی چاپی
printed matter مواد چاپی
printed matter اوراق چاپی
printed circuit مدار چاپی
prints عکس چاپی
print عکس چاپی
misprints اشتباه چاپی
misprints غلط چاپی
misprint غلط چاپی
printed عکس چاپی
print مواد چاپی
prints مواد چاپی
printed مواد چاپی
misprint اشتباه چاپی
misprints غلط چاپی کردن
printed circuit board تخته مدار چاپی
to pull a proof نمونه چاپی دراوردن
soft copy نسخه غیر چاپی
typal شبیه حروف چاپی
small print حروف چاپی ریز
library edition چاپی که درخودکتابخانه باشد
letterpress وابسته بحروف چاپی
hard-copy output نسخه [خروجی] چاپی
ampersand علامت چاپی & به معنای "و"
misprint غلط چاپی کردن
letter head کاغذیکه نشان چاپی دارد
lebrary edition چاپی از کتاب که در خورکتابخانه باشد
hard copy نسخه ملموس خروجی چاپی
script font فونت چاپی شبیه به دستخط
letterheads عنوان چاپی بالای کاغذ
colour hard copy device اسباب نسخه چاپی رنگی
mother board برد مدار چاپی اصلی
letterhead عنوان چاپی بالای کاغذ
printout نسخه چاپی نتیجه نهایی
printouts نسخه چاپی نتیجه نهایی
face value <idiom> عکس چاپی روی پول ،تمبر،...
motherboard تخته مدار چاپی اصلی در سیستم
print hand دستخطی که مانندچاپ یاحروف چاپی باشد
billhead کاغذی که شبیه برات چاپی است
margins فضای خالی اطراف بخشی از متن چاپی
pcb Board Circuit Printed تخته مدار چاپی
margin فضای خالی اطراف بخشی از متن چاپی
past performances سوابق چاپی نتایج مسابقات اسب یا گرگ
rolling press الت فشاری برای دراوردن نمونههای چاپی
Proof – reading. غلط گیری (تصحیح مطا لب چاپی وغیره )
hair stroke خط نازک بالا یا پایین حروف نوشته یا چاپی
print letters دستخطی که مانند چاپ یاحروف چاپی باشد
line drawings خطوط جامدی که برای خط کشی در صفحه چاپی بکارمیرود
line drawing خطوط جامدی که برای خط کشی در صفحه چاپی بکارمیرود
linocut چاپی که بوسیله کلیشه روی مشمع ایجاد میگردد
sic علامت چاپی بمعنی عمدا چنین نوشته شده
galley نمونه ستونی و صفحه بندی نشده مطالب چاپی
secret ballot ورقه رای مخفی دارای اسامی چاپی کاندیداها
proofroom اطاق غلط گیری نمونه هایی چاپی مطبعه
sick علامت چاپی بمعنی عمدا چنین نوشته شده برانگیختن
special handling ارسال مطبوعات واوراق چاپی بوسیله پست سریع السیر
sickest علامت چاپی بمعنی عمدا چنین نوشته شده برانگیختن
on screen که روی صحفه نمایش نشان داده میشود و نه به صورت چاپی
on-screen که روی صحفه نمایش نشان داده میشود و نه به صورت چاپی
galley proof نمونه ستونی مطالب چاپی که هنوز صفحه بندی نشده
ascender مسیر یک حرف که بالای خط اصلی حروف چاپی قرار دارد.
controller وسیله اصلی در چاپگر که خروجی را از کامپیوتر به دستورات چاپی ترجمه میکند
slip sheet صفحه سفیدی که بین دوصفحه چاپی دیگر قرار داده شده
controllers وسیله اصلی در چاپگر که خروجی را از کامپیوتر به دستورات چاپی ترجمه میکند
print shop بسته گرافیکی ساده که چندین خدمت چاپی را بخوبی انجام میدهد
populated board یک تخته مدار چاپی که حاوی تمام مولفه ها الکترونیکی خود میباشد
micro ریز کامپیوتری که قط عات آن روی یک تخته مدار چاپی مجزا قرار دارند
universal سیستم کدگزاری میلهای چاپی استاندارد برای مشخص کردن محصولات در یک مغازه
micros ریز کامپیوتری که قط عات آن روی یک تخته مدار چاپی مجزا قرار دارند
expansion board برد مدار چاپی برای افزایش قابلیتها و توابع به سخت افزار کامپیوتر
formats مرتب کردن متن به طوری که به صورت چاپی روی کاغذ فاهر شود
format مرتب کردن متن به طوری که به صورت چاپی روی کاغذ فاهر شود
prospectuses شرح چاپی درباره شرکت یا معدنی که برای ان باید سرمایه جمع اوری شود
bar code دادهای که به صورت مجموعهای از خطهای چاپی با پهنای مختلف نمایش داده شده است
prospectus شرح چاپی درباره شرکت یا معدنی که برای ان باید سرمایه جمع اوری شود
bar codes دادهای که به صورت مجموعهای از خطهای چاپی با پهنای مختلف نمایش داده شده است
bar graphics دادهای که به صورت مجموعهای از خطهای چاپی با پهنای مختلف نمایش داده شده است
microcomputer تخته مدار چاپی اصی سیستم که بیشتر قط عات و اتصالات برای تختههای جانبی و... را دارد
overstriking توانایی یک چاپگر نسخه چاپی برای ضربه مکرر زدن به کاراکتربه منظور تولید حالت نمایانتری از ان
rat's nest یک ویژگی در سیستمهای طراحی مدار چاپی که به استفاده کننده اجازه میدهدتا تمام اتصالات میان مولفه ها را ببیند
ion deposition فناوری چاپ که از نوک چاپی استفاده میکند که نشانه هایی می کشد تا تصویری ایجاد شود که toner را جذب کند
back plane یک برد مدار چاپی PCB که شامل حفره هایی است که سایر بردها می توانند بازاویههای صحیح در ان جای بگیرند
expansion unit وسیلهای که به یک کامپیوترمتصل بوده و دارای سوکتهای اضافی است تا درون انها تخته مدارهای چاپی بتوانند قرار گیرند
coding صفحه چاپی مخصوص که برنامه نویس دستورات کد گذاری نوعی برنامه را می نویسد
duodecimo کتابی که یک ورق ان یک دوازدهم ورق بزرگ چاپی باشد
twelvemo کتابی که یک ورق ان یک دوازدهم ورق بزرگ چاپی باشد
spooler برنامه یا دستگاه جانبی که به کامپیوتر اجازه میدهد تا به هنگام انجام کار دیگر نسخه چاپی روی چاپگر تولید کندجمع کننده
print دستگاه زیراکس دستگاه کپی مواد چاپی
printed دستگاه زیراکس دستگاه کپی مواد چاپی
prints دستگاه زیراکس دستگاه کپی مواد چاپی
peripheral slots شکافهای خالی که دربعضی کامپیوترها قرار دارندتا کارتهای مدار چاپی بتوانندبرای بالا بردن قابلیتهای سیستم بدون اصلاح سخت افزار مجهز شوند
linecut صفحه چاپی که فقط روی ان خط کشی شده باشدوبرای خط کشی کاغذ وغیره بکارمیرود و block lineوengraving line نیز نامیده میشود
turnaround document متن چاپی از کامپیوتر و ارسال به کاربربرگردانده شده با کاربر با یادداشتها جدید یا اطلاعات روی آن که توسط متن خوان قابل خواندن است
typeover توانایی یک چاپگر تماسی درضربه زدن بیش از یکبار به کاراکتر و در نتیجه ایجاد اثردرشت و برجستهای از ان روی نسخه چاپی تایپ روی مطلب
type حروف چاپی حروف چاپ
typed حروف چاپی حروف چاپ
types حروف چاپی حروف چاپ
optical فرآیندی که اجازه میدهد حروف چاپی یا نوشته شده به صورت نوری تشخیص داده شوند و به کد قابل خواندن توسط ماشین تبدیل شوند که وارد کامپیوتر می شوند به کمک حرف خوان نوری
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com