Dictiornary-Farsi | برون تباهی | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 175 (9 milliseconds)

English	Persian
superficial degradation	برون تباهی


Other Matches

decayed	تباهی
pravity	تباهی
decaying	تباهی
reprobation	تباهی
vitiation	تباهی
ruining	تباهی
ruin	تباهی
ruins	تباهی
deterioration	تباهی
decay	تباهی
perdition	تباهی
depravation	تباهی
depravement	تباهی
depravity	تباهی
destruction	تباهی
cottuptness	تباهی
corruptness	تباهی
ruination	تباهی
decays	تباهی
degeneration	تباهی
decadence	تباهی
to muck up something	تباهی کردن
to botch things up	تباهی کردن
to screw the pooch	تباهی کردن
to screw something up	تباهی کردن
mental deterioration	تباهی عقلی
to mess something up	تباهی کردن
corruptly	ازروی تباهی
decay constant	ثابت تباهی
decay of luminescence	تباهی لومینسانس
decay time	زمان تباهی
to cock something up	تباهی کردن
to fuck something up	تباهی کردن
corruption	ارتشاء تباهی
wickedness	تباهی تبهکاری
spoiling	تباهی از بین بردن
spoil	تباهی از بین بردن
decay	منحط شدن تباهی
decayed	منحط شدن تباهی
spoiled	تباهی از بین بردن
spoils	تباهی از بین بردن
decaying	منحط شدن تباهی
decays	منحط شدن تباهی
nihilism	اعتقاد به تباهی وفساد دستگاههای اداری ولزوم از بین رفتن انها
outhaul line	برون کش
outsides	برون
outside	برون
extrados	برون سو
exogenous	برون زا
outputs	برون ده
outcrops	برون زد
without	برون
outcrop	برون زد
output	برون ده
extrafusal	برون دوکی
extragalactic	برون کهکشانی
extrajection	برون اندازی
extraterritorial	برون مرزی
extratensive	برون نگر
exogen	گیاه برون رو
exogenous	برون روینده
exogenous	برون زاد
exogenous variable	متغیر برون زا
exopsychic	برون روانی
externality	برون بودگی
exteroceptive	برون تنی
exterritorial	برون مرزی
extracyclic	برون حلقهای
outlier	برون هشته
outsight	برون بینی
oversea	برون مرزی
pericardium	برون شامه دل
drive!	برون! [با ماشین]
self contained	برون بی نیاز
the out ward eye	چشم برون
outer directed	برون وابسته
exvia	برون زیست
extraterritoriality	برون مرزی
extroversion	برون گرایی
exudation	برون نشست
objectivism	برون گرایی
offline	برون خطی
out group	برون گروه
exogamy	برون همسری
purged	برون ریزی
effusion	برون ریزی
effusion	برون تراوی
effusions	برون ریزی
effusions	برون تراوی
extrapolation	برون یابی
purge	برون ریزی
extrapolations	برون یابی
immigration	برون کوچی
physiognomies	برون چهر
outputs	برون داد
output	برون داد
suburb	برون شهر
purges	برون ریزی
emigration	برون کوچی
objective	برون ذات
objectives	برون ذات
discharge	برون ریزی
discharges	برون ریزی
off line	برون خطی
eccentricities	برون مرکزی
eccentricity	برون مرکزی
extrovert	برون گرای
extroverts	برون گرای
evacuation	برون بری
evacuation	برون ریزی
suburban	برون شهری
physiognomy	برون چهر
accommodation	برون سازی
acting out	برون ریزی
ectoparasite	انگل برون زی
effuent	برون ریز
ectorderm	برون پوست
out flow	برون ریز
egest	برون کردن
copper extraction	برون کشیدن مس
epithelium	برون پوش
accommodations	برون سازی
exocrine	برون تراو
exocathection	برون پردازی
exogamy	برون پیوندی
output	برون گذاشت برونگذار
extrapolate	برون یابی کردن
outputs	برون گذاشت برونگذار
State Department	وزارت برون مرز
ectoplasm	اکتوپلاسم برون مایه
exogamy	برون زاد اوری
exterritoriality	حقوق برون مرزی
exocrine gland	غده برون ریز
epicarp	پوست میوه برون بر
exosomatic method	روش برون تنی
outward looking policy	سیاست برون نگر
extrapolated	برون یابی کردن
extrapolates	برون یابی کردن
extrapolating	برون یابی کردن
extragalactic nebula	ابری برون کهکشانی
to reveal itself	از پرده برون افتادن
pericardiac	وابسته به برون شامه دل
off line operation	عملکرد برون خطی
extraterritoriality	حقوق برون مرزی
outbreeding	برون زاد اوری
out of line coding	کدگذاری برون خطی
high seas	ابهای برون مرزی
offset distance	فاصله برون محوری
offline storage	انباره برون خطی
offline operation	عمل برون خطی
supinator muscle	عضله برون گردان
off line storage	حافظه برون خطی
pericardial	وابسته به برون شامه دل
extraspectral hue	فام برون طیفی
extragalactic nebula	سحابی برون کهکشانی
discharge of affect	برون ریزی هیجانی
peritoneum	برون شامه روده ها
extrapyramidal system	دستگاه برون هرمی
with out book	برون سند کتابی ازبر
off page connector	اتصال دهنده برون صفحهای
pericarditis	اماس برون شامه قلب
external rectus	عضله مستقیم برون چشمی
exudate	ترشح التهابی برون نشست
basset	نوعی سگ شکاری پا کوتاه برون زد
extrinsic eye muscles	عضلات برون چرخشی چشم
extrapyramidal motor system	دستگاه حرکتی برون هرمی
to let out	اجازه برون امدن دادن اشکارساختن
exogamous	وابسته به برون همسری یابرون پیوندی
overseas	ماموریت برون مرزی یا خارج از کشور
oversea command	یکان خارج از کشور فرماندهی برون مرزی
differentiating cicuit	مداری که ولتاژ برون گذاشت ان تقریبا با میزان تغییرولتاژ متناسب است
ectoplasm	طبقه خارجی سیتوپلاسم که بدون دانه و نسبتا سفت است برون مایه
differentiator	وسیلهای که برون گذاشت ان با مشتق سیگنال درون گذاشت متناسب است
evertor	عضله برون گرداننده عضله راجعه