English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 249 (11 milliseconds)
English Persian
veer برگشت
veered برگشت
veers برگشت
turnover برگشت
turnaround برگشت
turnarounds برگشت
turnrounds برگشت
return برگشت
returned برگشت
returning برگشت
returns برگشت
relapse برگشت
relapsed برگشت
relapses برگشت
relapsing برگشت
recoveries برگشت
recovery برگشت
regression برگشت
drawback برگشت
drawbacks برگشت
reversal برگشت
reversals برگشت
revert برگشت
reverted برگشت
reverting برگشت
reverts برگشت
recoil برگشت
recoiled برگشت
recoiling برگشت
recoils برگشت
upturn برگشت
capsizal برگشت
recrudescence برگشت
recrvdescence برگشت
recurrenge برگشت
refluence برگشت
reflux برگشت
regurgitation برگشت
reoccur برگشت
retrocedence برگشت
retrocession برگشت
retrogression برگشت
right of reversion برگشت
tergiversation برگشت
turnabout برگشت
turnabouts برگشت
regression برگشت [به حالت کم توسعه]
step backwards برگشت [به حالت کم توسعه]
regress برگشت [به حالت کم توسعه]
Other Matches
back to battery برگشت لوله به حالت اول عمل برگشت لوله توپ
d.c. restoration برگشت دی سی
return line خط برگشت
d.c. reinsertion برگشت سی دی
back water برگشت اب
regression line خط برگشت
linear regression برگشت خطی
backspace برگشت به عقب
downward travel ضربه برگشت
grid return سیم برگشت
flyback pulse پالس برگشت
backward reaction واکنش برگشت
armstand dive بالانس برگشت
reflector برگشت دهنده
back water curve منحنی برگشت اب
reflectors برگشت دهنده
retrogressive برگشت کننده
turnaround documents اسناد برگشت
ground return برگشت زمینی
image reversal برگشت تصویر
irremeable برگشت نا پذیر
return flow جریان برگشت
return pipe لوله برگشت
returnable قابل برگشت
retrocedent برگشت کننده
retrocessive برگشت کننده
reverses of fortune برگشت روزگار
reversibility برگشت پذیری
revocable قابل برگشت
short return برگشت کوتاه
track return مدار برگشت
turn around time زمان برگشت
turnaround documents مستندات برگشت
turnaround form شکل برگشت
turnaround time زمان برگشت
return flight پرواز برگشت
return current جریان برگشت
return wire سیم برگشت
irreversibility برگشت ناپذیری
irrevocability برگشت ناپذیری
irriversible برگشت ناپذیر
nonlinear regression برگشت غیرخطی
payback period دوره برگشت
reapparition برگشت عود
recurrence interval زمان برگشت
return perion زمان برگشت
regression analysis تحلیل برگشت
regression coefficient ضریب برگشت
regression equation معادله برگشت
regression time زمان برگشت
rematch مسابقه برگشت
repercussion انعکاس برگشت
return cargo محموله برگشت
return conductor سیم برگشت
reversible برگشت پذیر
retrogress پس رفتن برگشت
retrogresses پس رفتن برگشت
retrogressing پس رفتن برگشت
reverberation برگشت امواج
turns برگشت شناگر
turn برگشت شناگر
turning points نقطه برگشت
turning point نقطه برگشت
re- برگشت دادن
re برگشت دادن
rebounded ضربه برگشت
rebounding ضربه برگشت
rebounds ضربه برگشت
reverberations برگشت امواج
irrevocably بطور بی برگشت
irreversible برگشت ناپذیر
retrograde برگشت دهنده
irrevocable غیرقابل برگشت
backs درعقب برگشت
back درعقب برگشت
rebound ضربه برگشت
flashback برگشت شعله
retrogressed پس رفتن برگشت
flashbacks برگشت شعله
regressive برگشت کننده
nonreimbursable غیر قابل برگشت
renewable energy انرژی برگشت پذیر
echoing برگشت امواج رادار
magnetic yoke سیم برگشت مغناطیسی
recoveries برگشت به حالت اولیه
reverberation برگشت دادن امواج
ratchet effect اثر برگشت ناپذیر
plotter repeatability قابلیت برگشت رسام
payback period دوره برگشت سرمایه
reverberations برگشت دادن امواج
return ticket بلیط رفت و برگشت
backstroke برگشت عقب زنی
revocable letter of credit اعتبار قابل برگشت
throw back برگشت به خصال نیاکان
total reflux head سر تقطیر برگشت کامل
trips رفت یا برگشت فنر
turnaround cycle مدت رفت و برگشت
tripped رفت یا برگشت فنر
recovery برگشت به حالت اولیه
echo برگشت امواج رادار
echoed برگشت امواج رادار
trip رفت یا برگشت فنر
day return بلیط رفتو برگشت
echoes برگشت امواج رادار
reversibility principle اصل برگشت پذیری
He came back with his tail between his legs. دست از پ؟ درازتر برگشت
regurgitation برگشت خون استفراع
revocable credit اعتبار قابل برگشت
deceleration فرایند برگشت پذیر
irreversible steels فولادهای برگشت ناپذیر
irreversible reaction واکنش برگشت ناپذیر
irreversible process فرایند برگشت ناپذیر
cycle time زمان رفت و برگشت
lapsing برگشت انحراف موقت
introversion برگشت بسوی درون
regresses پس رفت کردن برگشت
inbound برگشت توپ به زمین
impedance feedback پیوست برگشت امپدانس
high inverse voltage rectifier یکسوکننده با برگشت قوی
regressed پس رفت کردن برگشت
regress پس رفت کردن برگشت
atavism برگشت بخوی نیاکان
grid return سیم برگشت شبکه
regressing پس رفت کردن برگشت
capital recovery factor ضریب برگشت سرمایه
flip turn برگشت انتهای استخر
microscopic reversibility برگشت پذیری میکروسکوپی
reverting برگشت به وضعیت طبیعی
reverted برگشت به وضعیت طبیعی
revert برگشت به وضعیت طبیعی
drawbacks برگشت حقوق گمرکی
drawback برگشت حقوق گمرکی
reverts برگشت به وضعیت طبیعی
lapse برگشت انحراف موقت
lapses برگشت انحراف موقت
back stroke ضربه برگشت پیستون
reviews مشاهده مجدد یا برگشت و بررسی
review مشاهده مجدد یا برگشت و بررسی
reviewing مشاهده مجدد یا برگشت و بررسی
step jump پرش و برگشت روی همان پا
retrograde hand عقربه برگشت دهنده [ساعت ...]
confirmed irrevocable letter to credit اعتبار غیرقابل برگشت تاییدشده
reviewed مشاهده مجدد یا برگشت و بررسی
It was jolly decent of her to have returned. خدا عمرش بده که برگشت
irrevocable credit اعتبار غیر قابل برگشت
loops چرخش نیمدایره و برگشت اسکیت
irrevocable letter of credit اعتبار اسنادی غیرقابل برگشت
round trips سفر رفت و برگشت سفردوسره
looped چرخش نیمدایره و برگشت اسکیت
reflux جریان برگشت مایع برگردان
round trip سفر رفت و برگشت سفردوسره
heredity تمایل برگشت باصل توارث
principle of microscopic reversibility اصل برگشت پذیری میکروسکوپی
irremeable بطور غیر قابل برگشت
inductive feedback پیوست برگشت وارونه القائی
courses مسیر رفت و برگشت مسافت
coursed مسیر رفت و برگشت مسافت
loop چرخش نیمدایره و برگشت اسکیت
course مسیر رفت و برگشت مسافت
shuttle play مسابقه دو رفت و برگشت امدادی یا با مانع
reactive واکنش دار راکتیو برگشت کننده
volleys رفت و برگشت توپ یا گوی سر ضرب
reference line خط راهنمای تعیین جهات خط برگشت خط مبنا
volleying رفت و برگشت توپ یا گوی سر ضرب
volleyed رفت و برگشت توپ یا گوی سر ضرب
confirmed irrevocable credit اعتبار غیر قابل برگشت تائیدشده
doppler effect اثر برگشت امواج روی فرستنده
volley رفت و برگشت توپ یا گوی سر ضرب
He's back to his usual self. او [مرد ] دوباره برگشت به رفتار قدیمی خودش.
the r. of all things برگشت همه چیزبحال کامل خودردر روزمعاد
deadbeat زدن ضربه بدون برگشت وعکس العمل
get برگشت عالی توپ مشکل درتنیس و اسکواش
irreversible process پردازش که پس از یک بار اجرا قابل برگشت نیست
gets برگشت عالی توپ مشکل درتنیس و اسکواش
getting برگشت عالی توپ مشکل درتنیس و اسکواش
check side پیچ دادن به گوی برای برگشت به عقب
deadbeats زدن ضربه بدون برگشت وعکس العمل
Is there train running on time? آیا قطاری که به موقع رفت و برگشت کند دارید؟
mapes چرخش کامل در هوا و برگشت روی پای دیگر
backspace کلیدی که باعث برگشت یک واحد به عقب یا چپ نشانه گر میشود
irreclaimably بطور غیر قابل برگشت چنانکه نتوان بازیافت یابرگرداند
boards برگشت توپ از تخته بسکتبال دیوار چوبی دور زمین
parabiosis برگشت ووقفه فعالیت حیاتی موجود فرونشستگی احساسات یافعالیت
backspace کدی که باعث یک واحد برگشت نشانه گر در صفحه نمایش میشود
drop mohawk چرخش از جلو بعقب و بعکس و برگشت روی پای اصلی
backtracks برگشت در لیست پردازش ها با شروع از هدف و رسیدن به دلایل و اثباتها
backtrack برگشت در لیست پردازش ها با شروع از هدف و رسیدن به دلایل و اثباتها
backtracked برگشت در لیست پردازش ها با شروع از هدف و رسیدن به دلایل و اثباتها
page in فرایند رفت و برگشت نامه یاداده از دیسک به حافظه اصلی کامپیوتر
page out فرایند رفت و برگشت نامه هایا داده از حافظه اصلی کامپیوتر به دیسک
waisting کاهش موضعی قطر ناشی ازجریان برگشت ناپذیر حاصل از تنش در نقطه شکست
platonic cycle or year مدت گردش اجرام آسمانی درهمه مدارهای خود و برگشت آنها بوضوح نخستین
lifter وسیله مکانیکی که نور مغناطیسی را از نوک هنگام برگشت نور جدا میکند
mazurka پرش از عقب یک اسکیت با نیم چرخش و برگشت بجلو همان اسکیت و سر خوردن روی پای دیگر
axel paulsen پرش روی یک پا و برگشت روی پای دیگر
axel پرش روی یک پا و برگشت روی پای دیگر
TDR آزمایش برای یافتن محل خطای کابل , ارسال یک سیگنال روی کابل و بررسی مدت زمان برگشت آن
retro به معنی برگشت به عقب , حرکت به عقب
reference point نقطه برگشت نقطه نشانی نقطه مبدا دهانه بندر
roll back کاریک برنامه کاربردی پایگاه داده ها برای توقف تراکنش و برگشت پایگاه داده ها به وضعیت قبلی
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com