Dictiornary-Farsi | برگشت به خصال نیاکان | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 201 (9 milliseconds)

English	Persian
throw back	برگشت به خصال نیاکان


Other Matches

atavism	برگشت بخوی نیاکان
well conditioned	نیکو خصال دارای صفات حسنه
our first parents adam and eva	نیاکان
primogenitor	نیاکان
atavistic	وابسته به نیاکان
primogenitors	نیاکان پیشین
atavism	نیاکان گرایی
atavistic	شباهت به نیاکان
atavism	شباهت به نیاکان
parentalia	جشن سالیانه بافتخار نیاکان و مردگان
back to battery	برگشت لوله به حالت اول عمل برگشت لوله توپ
retrocedence	برگشت
recrudescence	برگشت
recrvdescence	برگشت
recurrenge	برگشت
regression line	خط برگشت
return line	خط برگشت
reoccur	برگشت
regurgitation	برگشت
recoil	برگشت
reflux	برگشت
refluence	برگشت
d.c. restoration	برگشت دی سی
d.c. reinsertion	برگشت سی دی
regression	برگشت
recoils	برگشت
recoiling	برگشت
recoiled	برگشت
reverts	برگشت
reverting	برگشت
reverted	برگشت
back water	برگشت اب
revert	برگشت
reversals	برگشت
reversal	برگشت
drawbacks	برگشت
drawback	برگشت
capsizal	برگشت
upturn	برگشت
turnarounds	برگشت
returns	برگشت
returning	برگشت
returned	برگشت
retrogression	برگشت
return	برگشت
retrocession	برگشت
turnabouts	برگشت
tergiversation	برگشت
right of reversion	برگشت
turnaround	برگشت
turnover	برگشت
turnabout	برگشت
recoveries	برگشت
veered	برگشت
veers	برگشت
turnrounds	برگشت
relapsing	برگشت
relapses	برگشت
relapse	برگشت
recovery	برگشت
relapsed	برگشت
veer	برگشت
turn around time	زمان برگشت
revocable	قابل برگشت
retrogressive	برگشت کننده
armstand dive	بالانس برگشت
backward reaction	واکنش برگشت
irremeable	برگشت نا پذیر
short return	برگشت کوتاه
backspace	برگشت به عقب
back water curve	منحنی برگشت اب
return flight	پرواز برگشت
turnaround time	زمان برگشت
rematch	مسابقه برگشت
turnaround documents	مستندات برگشت
turnaround documents	اسناد برگشت
track return	مدار برگشت
reversibility	برگشت پذیری
recurrence interval	زمان برگشت
return perion	زمان برگشت
regression analysis	تحلیل برگشت
regression coefficient	ضریب برگشت
regression equation	معادله برگشت
regression time	زمان برگشت
repercussion	انعکاس برگشت
return conductor	سیم برگشت
return wire	سیم برگشت
return current	جریان برگشت
return flow	جریان برگشت
retrocedent	برگشت کننده
return pipe	لوله برگشت
reapparition	برگشت عود
payback period	دوره برگشت
retrocessive	برگشت کننده
reverses of fortune	برگشت روزگار
downward travel	ضربه برگشت
flyback pulse	پالس برگشت
grid return	سیم برگشت
ground return	برگشت زمینی
image reversal	برگشت تصویر
return cargo	محموله برگشت
irreversibility	برگشت ناپذیری
irrevocability	برگشت ناپذیری
irriversible	برگشت ناپذیر
linear regression	برگشت خطی
nonlinear regression	برگشت غیرخطی
turnaround form	شکل برگشت
returnable	قابل برگشت
retrogressed	پس رفتن برگشت
regressive	برگشت کننده
irreversible	برگشت ناپذیر
backs	درعقب برگشت
back	درعقب برگشت
rebounds	ضربه برگشت
rebounding	ضربه برگشت
rebounded	ضربه برگشت
rebound	ضربه برگشت
irrevocably	بطور بی برگشت
retrogressing	پس رفتن برگشت
retrogress	پس رفتن برگشت
irrevocable	غیرقابل برگشت
reverberations	برگشت امواج
retrograde	برگشت دهنده
retrogresses	پس رفتن برگشت
reverberation	برگشت امواج
reversible	برگشت پذیر
turning point	نقطه برگشت
re	برگشت دادن
re-	برگشت دادن
turning points	نقطه برگشت
reflector	برگشت دهنده
turn	برگشت شناگر
turns	برگشت شناگر
reflectors	برگشت دهنده
flashbacks	برگشت شعله
flashback	برگشت شعله
turnaround cycle	مدت رفت و برگشت
day return	بلیط رفتو برگشت
payback period	دوره برگشت سرمایه
revocable letter of credit	اعتبار قابل برگشت
plotter repeatability	قابلیت برگشت رسام
echoes	برگشت امواج رادار
magnetic yoke	سیم برگشت مغناطیسی
He came back with his tail between his legs.	دست از پ؟ درازتر برگشت
total reflux head	سر تقطیر برگشت کامل
echoed	برگشت امواج رادار
nonreimbursable	غیر قابل برگشت
ratchet effect	اثر برگشت ناپذیر
revocable credit	اعتبار قابل برگشت
irreversible steels	فولادهای برگشت ناپذیر
echo	برگشت امواج رادار
recovery	برگشت به حالت اولیه
recoveries	برگشت به حالت اولیه
regurgitation	برگشت خون استفراع
backstroke	برگشت عقب زنی
drawbacks	برگشت حقوق گمرکی
reversibility principle	اصل برگشت پذیری
echoing	برگشت امواج رادار
trips	رفت یا برگشت فنر
tripped	رفت یا برگشت فنر
trip	رفت یا برگشت فنر
reverberation	برگشت دادن امواج
reverberations	برگشت دادن امواج
microscopic reversibility	برگشت پذیری میکروسکوپی
deceleration	فرایند برگشت پذیر
lapses	برگشت انحراف موقت
renewable energy	انرژی برگشت پذیر
flip turn	برگشت انتهای استخر
lapse	برگشت انحراف موقت
grid return	سیم برگشت شبکه
high inverse voltage rectifier	یکسوکننده با برگشت قوی
lapsing	برگشت انحراف موقت
cycle time	زمان رفت و برگشت
reverts	برگشت به وضعیت طبیعی
back stroke	ضربه برگشت پیستون
reverted	برگشت به وضعیت طبیعی
revert	برگشت به وضعیت طبیعی
regress	برگشت [به حالت کم توسعه]
step backwards	برگشت [به حالت کم توسعه]
drawback	برگشت حقوق گمرکی
capital recovery factor	ضریب برگشت سرمایه
regression	برگشت [به حالت کم توسعه]
impedance feedback	پیوست برگشت امپدانس
inbound	برگشت توپ به زمین
irreversible process	فرایند برگشت ناپذیر
reverting	برگشت به وضعیت طبیعی
irreversible reaction	واکنش برگشت ناپذیر
regress	پس رفت کردن برگشت
regresses	پس رفت کردن برگشت
regressing	پس رفت کردن برگشت
return ticket	بلیط رفت و برگشت
regressed	پس رفت کردن برگشت
introversion	برگشت بسوی درون
heredity	تمایل برگشت باصل توارث
It was jolly decent of her to have returned.	خدا عمرش بده که برگشت
coursed	مسیر رفت و برگشت مسافت
retrograde hand	عقربه برگشت دهنده [ساعت ...]
irrevocable credit	اعتبار غیر قابل برگشت
reviews	مشاهده مجدد یا برگشت و بررسی
round trips	سفر رفت و برگشت سفردوسره