Dictiornary-Farsi | برگشت لوله به حالت اول عمل برگشت لوله توپ | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 201 (12 milliseconds)

English	Persian
back to battery	برگشت لوله به حالت اول عمل برگشت لوله توپ


Other Matches

return pipe	لوله برگشت
intubate	لوله فروکردن در بوسیله لوله باز نگاه داشتن لوله گذاردن درentrust
recoveries	برگشت به حالت اولیه
recovery	برگشت به حالت اولیه
regress	برگشت [به حالت کم توسعه]
regression	برگشت [به حالت کم توسعه]
step backwards	برگشت [به حالت کم توسعه]
hose	لوله لاستیکی مخصوص اب پاشی وابیاری لوله اب اتش نشانی
hosing	لوله لاستیکی مخصوص اب پاشی وابیاری لوله اب اتش نشانی
hosed	لوله لاستیکی مخصوص اب پاشی وابیاری لوله اب اتش نشانی
hoses	لوله لاستیکی مخصوص اب پاشی وابیاری لوله اب اتش نشانی
elvate	بالا بردن بالابردن لوله حرکت دادن لوله جنگ افزار در برد
go devil	لوله پاک کن مخصوص تمیز کردن لوله نفت
muzzle burst	ترکش گلوله در داخل لوله یاجلوی لوله توپ
breech end	انتهای لوله توپ یا تفنگ ابتدای جان لوله
thermionic tube	لوله الکترونی که دران الکترون بوسیله حرارت دادن به الکترود منتشر میشود لوله گرمایونی
cannons	لوله ومتعلقات توپ توپخانه لوله دار
cannon	لوله ومتعلقات توپ توپخانه لوله دار
jack ring	حلقهای استوانهای که جهت نصب لوله جداریا بیرون کشیدن لوله از خاک به صورت طوق محافظ از ان استفاده میشود
rigatoni	رشته فرنگی لوله لوله وکوتاه
vas deferens	لوله خروجی بیضه لوله منی
to pipeline	با خط لوله لوله کشی کردن
water pipe	لوله مخصوص لوله کشی اب
oviduct	لوله رحمی لوله فالوپ
sockets	بست لوله دوراهی لوله
spigot	لب لوله که در لوله دیگری جا میافتد
angle of depression	میدان حرکت لوله توپ در زیرافق زاویه حرکت زیر افق لوله
pipeline assets	وسایل و لولههای سوخت رسانی سیستم لوله کشی وسایل نصب لوله
flash tube	لوله حامل جرقه چاشنی لوله رابط چاشنی با خرج انفجار
collimating sight	دوربین نشانه روی لوله توپ به هدف دوربین منطبق کننده لوله و هدف
returns	برگشت
return	برگشت
recrvdescence	برگشت
d.c. restoration	برگشت دی سی
returning	برگشت
d.c. reinsertion	برگشت سی دی
back water	برگشت اب
turnabouts	برگشت
turnabout	برگشت
returned	برگشت
capsizal	برگشت
reoccur	برگشت
tergiversation	برگشت
relapse	برگشت
relapsed	برگشت
regression line	خط برگشت
turnarounds	برگشت
regurgitation	برگشت
return line	خط برگشت
turnrounds	برگشت
retrogression	برگشت
retrocession	برگشت
retrocedence	برگشت
recoveries	برگشت
reflux	برگشت
relapses	برگشت
relapsing	برگشت
recrudescence	برگشت
recovery	برگشت
recurrenge	برگشت
right of reversion	برگشت
refluence	برگشت
turnaround	برگشت
turnover	برگشت
drawback	برگشت
drawbacks	برگشت
reverting	برگشت
reversal	برگشت
reverted	برگشت
recoils	برگشت
recoiled	برگشت
revert	برگشت
reversals	برگشت
upturn	برگشت
veered	برگشت
veers	برگشت
reverts	برگشت
regression	برگشت
recoil	برگشت
recoiling	برگشت
veer	برگشت
reversibility	برگشت پذیری
retrogresses	پس رفتن برگشت
reverses of fortune	برگشت روزگار
retrogress	پس رفتن برگشت
retrogressed	پس رفتن برگشت
revocable	قابل برگشت
irriversible	برگشت ناپذیر
rebound	ضربه برگشت
irremeable	برگشت نا پذیر
irreversibility	برگشت ناپذیری
irrevocability	برگشت ناپذیری
return perion	زمان برگشت
turning point	نقطه برگشت
nonlinear regression	برگشت غیرخطی
short return	برگشت کوتاه
linear regression	برگشت خطی
retrocessive	برگشت کننده
retrogressing	پس رفتن برگشت
regression coefficient	ضریب برگشت
regression analysis	تحلیل برگشت
backs	درعقب برگشت
turning points	نقطه برگشت
payback period	دوره برگشت
recurrence interval	زمان برگشت
flashbacks	برگشت شعله
flashback	برگشت شعله
reapparition	برگشت عود
turn	برگشت شناگر
turns	برگشت شناگر
regression equation	معادله برگشت
regression time	زمان برگشت
retrocedent	برگشت کننده
returnable	قابل برگشت
return flow	جریان برگشت
return current	جریان برگشت
return wire	سیم برگشت
return conductor	سیم برگشت
return cargo	محموله برگشت
repercussion	انعکاس برگشت
rematch	مسابقه برگشت
re	برگشت دادن
re-	برگشت دادن
regressive	برگشت کننده
rebounded	ضربه برگشت
rebounding	ضربه برگشت
backspace	برگشت به عقب
backward reaction	واکنش برگشت
retrograde	برگشت دهنده
ground return	برگشت زمینی
retrogressive	برگشت کننده
reverberation	برگشت امواج
grid return	سیم برگشت
turn around time	زمان برگشت
turnaround form	شکل برگشت
reflectors	برگشت دهنده
turnaround documents	اسناد برگشت
flyback pulse	پالس برگشت
irreversible	برگشت ناپذیر
back	درعقب برگشت
track return	مدار برگشت
irrevocable	غیرقابل برگشت
rebounds	ضربه برگشت
downward travel	ضربه برگشت
reflector	برگشت دهنده
armstand dive	بالانس برگشت
return flight	پرواز برگشت
back water curve	منحنی برگشت اب
turnaround time	زمان برگشت
image reversal	برگشت تصویر
irrevocably	بطور بی برگشت
reversible	برگشت پذیر
reverberations	برگشت امواج
turnaround documents	مستندات برگشت
trips	رفت یا برگشت فنر
regresses	پس رفت کردن برگشت
deceleration	فرایند برگشت پذیر
regressing	پس رفت کردن برگشت
tripped	رفت یا برگشت فنر
regurgitation	برگشت خون استفراع
reverberation	برگشت دادن امواج
reverberations	برگشت دادن امواج
lapsing	برگشت انحراف موقت
lapses	برگشت انحراف موقت
lapse	برگشت انحراف موقت
back stroke	ضربه برگشت پیستون
He came back with his tail between his legs.	دست از پ؟ درازتر برگشت
renewable energy	انرژی برگشت پذیر
day return	بلیط رفتو برگشت
ratchet effect	اثر برگشت ناپذیر
reverting	برگشت به وضعیت طبیعی
payback period	دوره برگشت سرمایه
drawback	برگشت حقوق گمرکی
plotter repeatability	قابلیت برگشت رسام
drawbacks	برگشت حقوق گمرکی
atavism	برگشت بخوی نیاکان
introversion	برگشت بسوی درون
echoes	برگشت امواج رادار
echoing	برگشت امواج رادار
grid return	سیم برگشت شبکه
reverted	برگشت به وضعیت طبیعی
microscopic reversibility	برگشت پذیری میکروسکوپی
magnetic yoke	سیم برگشت مغناطیسی
high inverse voltage rectifier	یکسوکننده با برگشت قوی
impedance feedback	پیوست برگشت امپدانس
nonreimbursable	غیر قابل برگشت
irreversible steels	فولادهای برگشت ناپذیر
irreversible reaction	واکنش برگشت ناپذیر
irreversible process	فرایند برگشت ناپذیر
throw back	برگشت به خصال نیاکان
inbound	برگشت توپ به زمین
backstroke	برگشت عقب زنی
reverts	برگشت به وضعیت طبیعی
total reflux head	سر تقطیر برگشت کامل
echoed	برگشت امواج رادار
return ticket	بلیط رفت و برگشت
regressed	پس رفت کردن برگشت
regress	پس رفت کردن برگشت
trip	رفت یا برگشت فنر
capital recovery factor	ضریب برگشت سرمایه