Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 203 (6 milliseconds)
English
Persian
handout
برگه اطلاعات
information sheet
برگه اطلاعات
Search result with all words
personal data sheet
برگه اطلاعات فردی
Other Matches
window
تنظیم بخشی از صفحه نمایش با مشخص کردن مختصات گوشههای آن که امکان نمایش موقت اطلاعات را میدهد و نیز امکان نوشتن مجدد روی اطلاعات قبلی ولی بدون تغییر اطلاعات محیط کاری
associative storage
یک وسیله مخصوص ذخیره اطلاعات که در ان ادرس محل ذخیره اطلاعات از طریق محتوی اطلاعات ذخیره شده در ان محل مشخص میشود
echo check
بررسی صحت عملیات ارسال اطلاعات که در ان اطلاعات دریافت شده به منبع اصلی برگشت داده شده و با اطلاعات اصلی مقایسه میشودمقابله به کمک طنین بررسی طنین
dow jones information service
سرویس اطلاعات که شامل اطلاعات جاری قیمت انبار وسایر خبرهای مالی است
derived information
اطلاعات استنباط شده اطلاعات به دست امده ازرادار
attribute
1-بخش ورودی در فایل 2-اطلاعات مربوط به نمایش اطلاعات
attributes
1-بخش ورودی در فایل 2-اطلاعات مربوط به نمایش اطلاعات
attributing
1-بخش ورودی در فایل 2-اطلاعات مربوط به نمایش اطلاعات
aperture card
روش ذخیره سازی اطلاعات میکروفیلم در یک کارت که میتواند شامل اطلاعات پانچ شده باشد
radar correlation
درک وابستگی اطلاعات یاهدفهای موجود درروی صفحه رادار با اطلاعات وهدفهای مورد نظر
trifolite
سه برگه
decaphyllous
ده برگه
unifoliate
یک برگه
follicle
برگه
diphyllous
دو برگه
lamellated
برگه برگه
follicles
برگه
card
برگه
cards
برگه
bract
برگه
walking papers
<idiom>
برگه اخراج
five leaved
پنج برگه
forms
برگه ورقه
letter of credit
برگه اعتبار
layout sheet
برگه طرح
issue note
برگه صدور
promissory note
برگه بدهی
promissory notes
برگه بدهی
This page owner
دارنده این برگه
septifolious
هفت برگه
heptaphyllous
هفت برگه
tetraphyllous
چهار برگه
trefoil
شبدر سه برگه
form
برگه ورقه
formed
برگه ورقه
trapdoor
فاصلهای عمدی در یک سیستم پردازش اطلاعات که به منظور جمع اوری تغییر یا خراب کردن اتی اطلاعات بوجود امده است
trapdoors
فاصلهای عمدی در یک سیستم پردازش اطلاعات که به منظور جمع اوری تغییر یا خراب کردن اتی اطلاعات بوجود امده است
automatic data processing
پرورش اطلاعات خودکارسیستم اطلاعات کامپیوتری
scorecard
برگه نام بازیگران
goods received note
برگه دریافت کالا
scratch sheet
برگه نامنویسی اسبها
foliaceous
برگه دار برگی
trip ticket
برگه اجازه مسافرت
scorecards
برگه نام بازیگران
pink slip
<idiom>
برگه اخراج از شغل
materials transfer notes
برگه انتقال مواد
materials returned note
برگه مواد برگشتی
distance vector protocols
اطلاعات در مورد مسیرهای مختلف شبکه گسترده که توسط rowter برای یافتن کوتاهترین و سریع ترین مسیر ارسال اطلاعات به کارمی رود
card sorting test
ازمون دسته بندی برگه ها
flaps
برگه یا قسمت اویخته زبانه کفش
consular invoice
برگه فروش با مهر کنسول گری
no answer
[n/a]
[in forms]
بدون پاسخ
[در برگه برای پر کردن]
flapped
برگه یا قسمت اویخته زبانه کفش
flap
برگه یا قسمت اویخته زبانه کفش
to get
[be given]
your card
[British E]
<idiom>
برگه اخراج از شغل را گرفتن
[اصطلاح روزمره]
to get
[be given]
the pink slip
[American E]
<idiom>
برگه اخراج از شغل را گرفتن
[اصطلاح روزمره]
regrade
تجدید طبقه بندی اطلاعات درجه بندی مجدد اطلاعات ازنظر اهمیت
read time
زمان اماده شدن اطلاعات زمان در دسترس قرار گرفتن اطلاعات کامپیوتری
connexions
پروتکل حمل و نقل OIS که حاوی یک روش کاربرای مسیر دادن به اطلاعات اطراف یک شبکه محلی با استفاده از نمودار داده حاوی اطلاعات است
connection
پروتکل حمل و نقل OIS که حاوی یک روش کاربرای مسیر دادن به اطلاعات اطراف یک شبکه محلی با استفاده از نمودار داده حاوی اطلاعات است
civilian internee information bureau
دفتر اطلاعات غیرنظامیان واردشده به کشور دفتر اطلاعات پناهندگان
data transceiver
دستگاه مبادله اطلاعات دستگاه گیرنده و فرستنده اطلاعات کامپیوتری
defense system aquisition
سیستم کسب اطلاعات پدافندی کسب اطلاعات برای دفاع
help
پیام کمک که حاوی اطلاعات مفید درباره تابع مشخص یا بخشی از برنامه جاری باشد و نه اطلاعات کلی درباره همه برنامه
helped
پیام کمک که حاوی اطلاعات مفید درباره تابع مشخص یا بخشی از برنامه جاری باشد و نه اطلاعات کلی درباره همه برنامه
helps
پیام کمک که حاوی اطلاعات مفید درباره تابع مشخص یا بخشی از برنامه جاری باشد و نه اطلاعات کلی درباره همه برنامه
negative acknowledgement
کاراکتر کنترلی که ترمینال گیرنده در انتقال اطلاعات برای ترمینال فرستنده صادرمیکند تا اعلام کند که یک اشتباه انتقال در اخرین بلوک اطلاعات ارسال شده وجوددارد
windowing
1-عمل تنظیم یک پنجره برای نمایش اطلاعات درصفحه . 2-نمایش یا دستیابی به اطلاعات از طریق پنجره
bandwidth
در شبکه گسترده استفاده میشود و به کاربر اجازه هر مقدار ارسال اطلاعات میدهد و شبکه برای ارسال این مقدار اطلاعات تنظیم شده است
IrDA
روش استاندارد برای انتقال اطلاعات از طریق اشعه نوری . برای انتقال اطلاعات در کامپیوترهای قابل حمل یا PDA به یک چاپگر یا صفحه تصویر. برای این منظور کامپیوتر و چاپگر باید پورت IrDA داشته باشند
infra red link
روش استاندارد برای ارسال اطلاعات از اشعه نوری . که اغلب برای انتقال اطلاعات از کامپیوتر متحرک یا چاپگر یا صفحه نمایش به کار می رود. برای استفاده از ین خصوصیت کامپیوتر یا چاپگر باید پورت IrDA داشته باشد
intelligence process
جریان پرورش اطلاعات پرورش اطلاعات
information
اطلاعات
witting
اطلاعات
intelligence
اطلاعات
counterintelligence
ضد اطلاعات
[pieces of]
information
اطلاعات
data
اطلاعات
input information
اطلاعات اولیه
intelligence annex
پیوست اطلاعات
critical intelligence
اطلاعات مهم
information transmission
انتقال اطلاعات
logistical data
اطلاعات لجستیکی
information unit
واحد اطلاعات
information revolution
تحول اطلاعات
information science
علم اطلاعات
data processing
امایش اطلاعات
inquiry office
دفتر اطلاعات
input information
اطلاعات ورودی
secret
اطلاعات سری
data processing
پرورش اطلاعات
communication
عبور اطلاعات
secrets
اطلاعات سری
ir
بازیابی اطلاعات
basic data
اطلاعات اولیه
intelligence service
اداره اطلاعات
intelligence service
قسمت اطلاعات
intelligence office
دفتر اطلاعات
intelligence journal
دفتریادداشت اطلاعات
intelligence department
اداره اطلاعات
data processing
تهیه اطلاعات
intelligence data
عناصر اطلاعات
budget data
اطلاعات بودجه
intelligence estimate
براورد اطلاعات
instruction pipeline
کانال اطلاعات
information theory
نظریه اطلاعات
data communication
انتقال اطلاعات
data bank
بانک اطلاعات
data banks
بانک اطلاعات
financial data
اطلاعات مالی
filter center
مرکزتوزیع اطلاعات
essential elements of information
عناصراصلی اطلاعات
data element
عناصر اطلاعات
data element
جزئیات اطلاعات
information
مفروضات اطلاعات
data input
اطلاعات ورودی
data item
جزئیات اطلاعات
dissemination
پخش اطلاعات
assistant chief of staff,g (intelligenc
معاونت اطلاعات
departmental intelligence
اطلاعات اداری
data base
مبنای اطلاعات
critical intelligence
اطلاعات حیاتی
information system
سیستم اطلاعات
combat intelligence
اطلاعات رزمی
information source
منبع اطلاعات
information service
خدمات اطلاعات
combatintelligence
اطلاعات رزمی
defense information
اطلاعات نظامی
information retrieval
بازیابی اطلاعات
information processing
پردازش اطلاعات
information explosion
انفجار اطلاعات
information center
مرکز اطلاعات
information bureau
دفتر اطلاعات
genetic information
اطلاعات وراثتی
information technology
تکنولوژی اطلاعات
flow of information
گردش اطلاعات
defense information
اطلاعات دفاعی
information on demand
اطلاعات با تقاضا
spial
کسب اطلاعات
records available
اطلاعات موجود
leakage of information
نشت اطلاعات
keep up with the news
<idiom>
حفظ اطلاعات
Ministry of Information .
وزارت اطلاعات
spial officer
افسرتجسس و اطلاعات
weather intelligence
اطلاعات هواشناسی
technical data
اطلاعات فنی
wrong information
اطلاعات نادرست
disinformation
اطلاعات دورغ
tactical intelligence
اطلاعات جنگی
tactical intelligence
اطلاعات تاکتیکی
info
مخفف اطلاعات
false information
اطلاعات نادرست
public information
اطلاعات عمومی
information desk
میز اطلاعات
information office
دفتر اطلاعات
ministry of information
وزارت اطلاعات
military intelligence
اطلاعات نظامی
meteorological data
اطلاعات هواسنجی
marketing intelligence
اطلاعات بازاریابی
stationary information
اطلاعات لایتغیر
pemican
اطلاعات خلاصه
pemmican
اطلاعات خلاصه
perfect information
اطلاعات کامل
intelligence
اطلاعات نظامی
data card
کارت اطلاعات کامپیوتری
spacial information
اطلاعات فضایی
[فاصله ای]
pieces of information
چندها تکه اطلاعات
batches
مین اطلاعات سفید
charge coupled device
حافظه با اطلاعات چرخان
a few scraps of information
یک خرده اطلاعات
[ناکافی]
computer information system
سیستم اطلاعات کامپیوتری
columnar
نمایش اطلاعات درستون ها
data card
کارت ثبت اطلاعات
combat information center
مرکز اطلاعات رزمی
oral information
اطلاعات گفتاری
[شفاهی]
spatial information
اطلاعات فضایی
[فاصله ای]
ana
منتخبات اطلاعات سودمند
touted
فروشنده اطلاعات شرطبندی
tout
فروشنده اطلاعات شرطبندی
display
نشان دادن اطلاعات
displayed
نشان دادن اطلاعات
active
اطلاعات را رد و بدل میکند
displaying
نشان دادن اطلاعات
almanacs
نشریهء اطلاعات عمومی
displays
نشان دادن اطلاعات
almanacks
نشریهء اطلاعات عمومی
almanac
نشریهء اطلاعات عمومی
dolly
کامپیوترمبادله اطلاعات هوایی
inputted
داده ها اطلاعات ورودی
input
داده ها اطلاعات ورودی
touting
فروشنده اطلاعات شرطبندی
tipster
فروشنده اطلاعات در شرطبندی
advisory area
منطقه زیرپوشش اطلاعات
dollies
کامپیوترمبادله اطلاعات هوایی
thesaurus
قاموس مجموعه اطلاعات
thesauruses
قاموس مجموعه اطلاعات
informative
حاوی اطلاعات مفید
up-to-date
حاوی اخرین اطلاعات
hidden information
اطلاعات پنهان کرده
communicates
انتقال اطلاعات به کسی
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com