Dictiornary-Farsi | برگ ترخیص کالا از گمرک اجازه عبور کالا | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 201 (3 milliseconds)

English	Persian
transire	برگ ترخیص کالا از گمرک اجازه عبور کالا


Other Matches

throughput capacity	فرفیت عبور دهی کالا فرفیت تخلیه و عبوردهی بارانداز یا اسکله فرفیت گذراندن کالا
released	ترخیص کردن کالا
releases	ترخیص کردن کالا
release	ترخیص کردن کالا
clearance	ترخیص کالا ازگمرک
law of demand	براساس قانون تقاضا مقدار تقاضای کالا باقیمت ان کالا رابطه معکوس دارد . هر چه قیمت کالا بالاتررود مقدار تقاضا برای کالاکمتر میشود
cob web theorem	ه کالا در هر زمان تابع قیمت ان کالا در دوره زمانی قبلی است .
supporting goods	موادی که در کالا بکاربرده نمیشودولی جهت تولید کالا لازم میباشد
department stores	فروشگاه بزرگی که انواع مختلف کالا در ان بفروش میرسد و هر کالا در بخش خاص خود عرضه میگردد
department store	فروشگاه بزرگی که انواع مختلف کالا در ان بفروش میرسد و هر کالا در بخش خاص خود عرضه میگردد
barter with someone	با کسی دادوستد کالا با کالا کردن
shelf life	مدت زمانی که کالا از تولید تاتوزیع به مصرف کننده درقسمتهای مختلف می ماند مدت گردش کالا در انبارها
to barter [to trade by barter]	دادوستد کالا با کالا کردن
say's law	از قوانین اقتصادی دوره کلاسیک مبنی بر این که تولیداضافی یک کالا ممکن نیست چه هر کس کالا را جهت معاوضه با کالای دیگر ایجادمیکند و بنابراین عرضه هرچیز تقاضای ان را به وجودمی اورد
cash on delivery	فروش نقد پس از تحویل کالا وصول وجه در حین تحویل کالا
freightliner	شرکت حمل و نقل کننده کالا قطار سریع السیر جهت حمل کالا در مسافتهای دور قطاری که کانتینر حمل می نمایدfreight
demand elasticity	درصد تغییرتقاضای یک کالا نسبت به درصد تغییر قیمت ان کالا
consignee	گیرنده کالا برای بارنامه گیرنده اصلی کالا
customs clearance	ترخیص از گمرک
c & f	قیمت کالا وهزینه حمل ان بدون بیمه دریایی و تولید کننده پس ازتسلیم کالا به شرکت کشتیرانی و پرداخت هزینه حمل از خودسلب مسئولیت میکند و حق بیمه تا مقصد به عهده خریدار است
clearance	اجازه ترخیص اجازه نامه
transire	اجازه گمرک جهت انتقال محموله
clears	ترخیص کردن از گمرک تسویه کردن
clearer	ترخیص کردن از گمرک تسویه کردن
clear	ترخیص کردن از گمرک تسویه کردن
clearest	ترخیص کردن از گمرک تسویه کردن
matters	کالا
mattering	کالا
product	کالا
products	کالا
matter	کالا
mattered	کالا
produced	کالا
produce	کالا
produces	کالا
stuff	کالا
trafficked	کالا
merchandise	کالا
wares	کالا
goods	کالا
ware	کالا
traffick	کالا
chattel	کالا
cargo	کالا
object of sale	کالا
articles	کالا
article	کالا
commodities	کالا
stuffs	کالا
traffic	کالا
traffics	کالا
material	کالا
cargoes	کالا
materials	کالا
mercery	کالا
stuffed	کالا
good	کالا
commodity	کالا
trafficking	کالا
exclusion principle	کالا نیستندشد
fate of goods	وضعیت کالا
traffics	مبادله کالا
consignor	فرستنده کالا
holds	انبار کالا
traffic	مبادله کالا
copper alloy	همبسته کالا
trafficked	مبادله کالا
trafficking	مبادله کالا
interchange	مبادله کالا
interchanged	مبادله کالا
stowage	انبار کالا
storeroom	انبار کالا
stock room	انبار کالا
lien on goods	حق حبس کالا
mock up	مدل کالا
stock requisition	درخواست کالا
margin utility	حد مطلوبیت کالا
sample	نمونه کالا
handling of goods	جابجایی کالا
hold	انبار کالا
draft	بسته کالا
interchanges	مبادله کالا
drafted	بسته کالا
drafts	بسته کالا
interchanging	مبادله کالا
order for goods	سفارش کالا
on receipt of the goods	برسیدن کالا
on receipt of the goods	بوصول کالا
sampled	نمونه کالا
depot	انبار کالا
fairer	نمایشگاه کالا
samples	نمونه کالا
inventories	موجودی کالا
inventory	صورت کالا
fair	نمایشگاه کالا
depots	انبار کالا
gluts	وفور کالا
gluts	فراوانی کالا
collection of goods	دریافت کالا
fairest	نمایشگاه کالا
commodity	کالا جنس
showroom	نمایشگاه کالا
showrooms	نمایشگاه کالا
commodities	کالا جنس
acceptance of goods	پذیرفتن کالا
bill of goods	صورت کالا
inventory	موجودی کالا
fairs	نمایشگاه کالا
commodities exchange	بورس کالا
glut	وفور کالا
commodity code	رمز کالا
commodity code	شماره کالا
warehouse	انبار کالا
commodity code	علامت کالا
commodity exchange	مبادله کالا
barter	دادوستد کالا
commodity exchange	بورس کالا
commodity flow	جریان کالا
commodity market	بازار کالا
warehouses	انبار کالا
bartered	دادوستد کالا
commodity broker	واسطه کالا
glut	فراوانی کالا
commodity broker	دلال کالا
barters	دادوستد کالا
commodity catalogue	کاتالوگ کالا
bartering	دادوستد کالا
commodity agreement	موافقتنامه کالا
mock up	نمونه نمایشی کالا
product liability	مسئوولیت در قبال کالا
owner's risk	ریسک صاحب کالا
custody of goods	حفافت یا نگهداری کالا
deliveries	تحویل کالا دادن
proforma	پیشنهاد فروش کالا
delivery	تحویل کالا دادن
price tag	برچسب قیمت کالا
order time	زمان سفارش کالا
materiel cognizance	مدیریت تشخیص کالا
storehouse	مخزن انبار کالا
storehouses	مخزن انبار کالا
fairing	ارمغانی که از نماسشگاه کالا
distribution system	شبکه توزیع کالا
distribution cost	هزینه توزیع کالا
discount of goods	تخفیف روی کالا
destination port	بندر تحویل کالا
despatch documents	اسناد ارسال کالا
design change	تغییر شکل کالا
delivery order	دستور تحویل کالا
d. of goods	تحویل کالا یا اجناس
containerization	حمل کالا با کانتینر
consignor	ارسال کننده کالا
consignor	حمل کننده کالا
consignment note	سند ارسال کالا
stock	موجودی کالا ذخیره
stocked	موجودی کالا ذخیره
mass production of goods	تولید انبوه کالا
marketing area	منطقه توزیع کالا
acceptance of goods	قبول کردن کالا
dead pledge	گرو زمین و کالا
freight forwarder	حمل کننده کالا
initial campaign	معرفی کالا به بازار
identification of supplies	تشخیص هویت کالا
cargo handling at port	جابجایی کالا در بندر
handling charges	هزینههای جابجایی کالا
goods received note	برگه دریافت کالا
goods inwards sheet	برگ تحویل کالا
carriage of goods	حمل و نقل کالا
catalogue price	قیمت کالا درکاتالوگ
goods trains	قطار حمل کالا
goods train	قطار حمل کالا
total revenue	قیمت کل فروش یک کالا
indirect objects	کالا اعتراض کردن
direct objects	کالا اعتراض کردن
demanded	تقاضای خرید کالا
storeroom	مخزن انبار کالا
turnover tax	مالیات بر گردش کالا
stock requisition	تقاضا جهت کالا
unit cost	هزینه هر واحداز کالا
shipping agent	موسسه حمل کالا
to discharge goods	کالا را تخلیه کردن
launching	جا انداختن کالا در بازار
demand	تقاضای خرید کالا
trade channel	کانال توزیع کالا
object	کالا اعتراض کردن
to countermand goods	سفارش کالا را پس گرفتن
to boycott goods	تحریم کردن کالا
objected	کالا اعتراض کردن
objecting	کالا اعتراض کردن
to offer	عرضه کردن [ کالا]
shipper	فرستنده کالا با کشتی
launch	جا انداختن کالا در بازار
traded	حمل کالا با کشتی
demands	تقاضای خرید کالا
strike below	بردن کالا به انبار
traded	مزاحمت مبادله کالا
trade	حمل کالا با کشتی
launched	جا انداختن کالا در بازار
launches	جا انداختن کالا در بازار
the goods are orlie in pledge	کالا در گرو اوست
on approval	خرید کالا به شرط