Dictiornary-Farsi | بریدن کلمات یک متن | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 204 (10 milliseconds)

English	Persian
delete	بریدن کلمات یک متن
deleted	بریدن کلمات یک متن
deletes	بریدن کلمات یک متن
deleting	بریدن کلمات یک متن


Other Matches

speech	بررسی کلمات صحبت به طوری که کامپیوتر کلمات و دستورات را تشخیص دهد
speeches	بررسی کلمات صحبت به طوری که کامپیوتر کلمات و دستورات را تشخیص دهد
semantics	1-بخشی از زبان که مربوط به معنای کلمات بخشهای کلمات یا ترکیبات آنهاست . 2-
slice	ساخت CPU با کلمات با اندازه بزرگ با ترکیب کردن بلاکهای با کلمات کوچکتر
slices	ساخت CPU با کلمات با اندازه بزرگ با ترکیب کردن بلاکهای با کلمات کوچکتر
spelling checker	لغت نامه کلمات ای که درست نوشته شده اند در کامپیوتر که برای بررسی صحت نوشتن کلمات متن به کار می رود
spellchecker	لغت نامه کلمات ای که درست نوشته شده اند در کامپیوتر که برای بررسی صحت نوشتن کلمات متن به کار می رود
dictionaries	1-بلاکی که کلمات و معنای آنها را لیست میکند. 2-ساختار مدیرت داده که امکان مراجعه و ذخیره سازی فایلها را فراهم میکند. 3-بخشی از برنامه آزمایش دیکته :لیست کلمات صحیح برای بررسی متن وجود دارند
dictionary	1-بلاکی که کلمات و معنای آنها را لیست میکند. 2-ساختار مدیرت داده که امکان مراجعه و ذخیره سازی فایلها را فراهم میکند. 3-بخشی از برنامه آزمایش دیکته :لیست کلمات صحیح برای بررسی متن وجود دارند
scarp	بریدن عمودی بریدن
i ran the words through	ان کلمات را خط زدم
terminologies	کلمات فنی
code words	کلمات رمزی
verbalist	منقد کلمات
code word	کلمات رمزی
VIP	مخفف کلمات
control words	کلمات کنترلی
apothegm	کلمات قصار
terminology	کلمات فنی
play on words <idiom>	بازی با کلمات
contents	کلمات یک نامه
spate	سیل کلمات
declension	صرف کلمات
word of mouth	کلمات مصطلح
the f. words	کلمات زیرین
VIPs	مخفف کلمات
logion	کلمات قصار
word salad	سالاد کلمات
shan't	مخفف کلمات not shall
addressing	و کلمات افست
intercepts	بریدن
intercepting	بریدن
intercepted	بریدن
intercept	بریدن
dismemberment	بریدن
truncate	بریدن
decapitates	سر بریدن
decapitating	سر بریدن
rifts	بریدن
incises	بریدن
incised	بریدن
tie up	بریدن
truncated	بریدن
truncates	بریدن
amputation	بریدن
shear	بریدن
decapitation	سر بریدن
sunder	بریدن
resect	بریدن
decapitate	سر بریدن
decapitated	سر بریدن
truncating	بریدن
withdrawal	بریدن
withdrawals	بریدن
haggles	بریدن
amputating	بریدن
to cut off	بریدن
amputates	بریدن
hews	بریدن
skived	بریدن
skives	بریدن
hewing	بریدن
hewed	بریدن
sever	بریدن
severed	بریدن
skiving	بریدن
mangling	بریدن
severing	بریدن
severs	بریدن
hew	بریدن
mangle	بریدن
stags	بریدن
haggling	بریدن
skive	بریدن
sects	بریدن
sect	بریدن
incise	بریدن
to ring off	بریدن
hewn	بریدن
amputated	بریدن
amputate	بریدن
carving	بریدن
carve	بریدن
carved	بریدن
carves	بریدن
carvings	بریدن
haggle	بریدن
haggled	بریدن
mangles	بریدن
exsect	بریدن
cuts	بریدن
dissevere	بریدن
dissever	بریدن
detruncate	بریدن
defervescence	بریدن تب
cut	بریدن
chop	بریدن
chopped	بریدن
stumps	بریدن
stumping	بریدن
stumped	بریدن
exsind	بریدن
exscind	بریدن
expeditate	بریدن
excision of clause	بریدن
blankest	بریدن
incide	بریدن
scissoring	بریدن
gride	بریدن
stag	بریدن
stump	بریدن
cut back	بریدن
slices	بریدن
rase	بریدن
rift	بریدن
mayhen	بریدن
slice	بریدن
cut off	بریدن
blank	بریدن
aphorize	کلمات قصار گفتن
voder	یک ترکیب کننده کلمات
euphony	خوش اهنگی کلمات
she'd	مخفف کلمات had sheوwould she
anastrophe	تعویض کلمات یک عبارت
reserved words	کلمات ذخیره شده
charade	جدول کلمات متقاطع
jived	کلمات بیهوده واحمقانه
wordage	کلمات واژه بندی
jiving	کلمات بیهوده واحمقانه
word square	جدول کلمات متقاطع
jives	کلمات بیهوده واحمقانه
padding	کلمات یارکوردهای ساختگی
prowords	کلمات جلوی جملات
phonics	تلفظ وهجاهای کلمات
aphorism	پند کلمات قصار
opposites test	ازمون کلمات متضاد
crossword puzzle	جدول کلمات متقاطع
end spell	خاتمه کلمات رمز
permutation table	جدول کلمات رمز
phonetic alphabet	کلمات قراردادی مخابراتی
in so many words	با عین این کلمات
Acrimonious words	کلمات تلخ و نیشدار
jive	کلمات بیهوده واحمقانه
malapropism	سوء استعمال کلمات
aphorisms	پند کلمات قصار
helmintho	کلمات پیشوندیست بمعنی کرم
sweet words (voice,sleep	کلمات ( صدا خواب )شیرین
worded	تعداد کلمات در فایل یا متن
oxymoron	استعمال کلمات مرکب ضدونقیض
headings	کلمات ابتدای هر صفحه متن
word	تعداد کلمات در فایل یا متن
heading	کلمات ابتدای هر صفحه متن
oxymoron	استعمال کلمات مرکب متضاد
header	کلمات در بالای صفحه متن
headers	کلمات در بالای صفحه متن
helminth	کلمات پیشوندیست بمعنی کرم
semantics	معنای کلمات یا نشانها در برنامه ها
gulps	گروهی از کلمات معمولا دو بایت
wpm	تعداد کلمات دردقیقه inute
gulping	گروهی از کلمات معمولا دو بایت
gulped	گروهی از کلمات معمولا دو بایت
gulp	گروهی از کلمات معمولا دو بایت
posy	کلمات حک شده بر انگشتری دسته گل
posies	کلمات حک شده بر انگشتری دسته گل
talk down to someone <idiom>	از کلمات ساده استفاده کردن
SOS	مخفف کلمات ship our save
acephalo	که با کلمات دیگر ترکیب میشود
syllabary	فهرست سیلاب یا هجاهای کلمات
lip-reads	کلمات را بوسیله حرکات لب فهمیدن
lip-read	کلمات را بوسیله حرکات لب فهمیدن
lip read	کلمات را بوسیله حرکات لب فهمیدن
navigation	چند رسانهای با کلمات کلیدی
epigrammatic	وابسته به لطیفه و کلمات قصار
awol	مخفف کلمات leave absentwithout
anastrophe	قلب عبارت کلمات مقلوب
mitre	فارسی بریدن
intersect	از وسط بریدن
rough hew	ناصاف بریدن
cut clear	ازاد بریدن
cut and paste	بریدن و چسباندن
crosscut	اریب بریدن
whipsaw	با اره دو سر بریدن
intersected	از وسط بریدن
roughhew	ناصاف بریدن
miter	فارسی بریدن
tracheatomy	بریدن نای
to whittle at	پیوسته بریدن
to scissor out	بریدن ودراوردن
to riven laths	توفال بریدن
to out bias	اریب بریدن
tie up	بریدن دونده
split bricks	بریدن اجر
cut free	ازاد بریدن
cut to size	به اندازه بریدن
cut to length	طولی بریدن
whittle	تراشیدن بریدن
mitres	فارسی بریدن
square wood	بریدن الوار
miters	فارسی بریدن
cut gears	دندانهای بریدن