English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 58 (4 milliseconds)
English Persian
score بریدگی
scored بریدگی
scores بریدگی
notch بریدگی
notches بریدگی
hyphen بریدگی
hyphens بریدگی
gash بریدگی
gashed بریدگی
gashes بریدگی
gashing بریدگی
breaking بریدگی
rift بریدگی
rifts بریدگی
incision بریدگی
incisions بریدگی
detruncation بریدگی
incisure بریدگی
jag بریدگی
jaggedness بریدگی
jaggy بریدگی
kerf بریدگی
kert بریدگی
scission بریدگی
scissor بریدگی
Other Matches
cavitation بریدگی حاصله ازحرکت پروانه کشتی بریدگی شیار
gulleys اب بریدگی
gullies اب بریدگی
gully اب بریدگی
cuts تخفیف بریدگی
dry gap bridge پل مخصوص اب بریدگی
edge notched با بریدگی لبهای
ground water trench بریدگی اب زیرزمینی
cut برش بریدگی
cut تخفیف بریدگی
corner cut بریدگی گوشه
cuts برش بریدگی
kert جای بریدگی با
dent دندانه بریدگی
dented دندانه بریدگی
denting دندانه بریدگی
dents دندانه بریدگی
grips بریدگی برای گذراندن اب
gripped بریدگی برای گذراندن اب
nick شکاف دادن بریدگی
nicked شکاف دادن بریدگی
grip بریدگی برای گذراندن اب
nicking شکاف دادن بریدگی
nicks شکاف دادن بریدگی
gripping بریدگی برای گذراندن اب
boutonniere بریدگی یاشکاف جای دکمه
write protect notch شکاف حفافت از نوشتن بریدگی محافظ
sight window بریدگی بالای کمان برای جاگرفتن تیر و دادن دید بهتر
inlaid work [نقش تزئینی فقط با استفاده از یک نوع مواد در بریدگی، تورفتگی یا فرورفتگی دیوار]
joggle بریدگی اجر و امثال ان برای جلوگیری از لغزش تیزی یا شکاف اجر و چوب وغیره
joggles بریدگی اجر و امثال ان برای جلوگیری از لغزش تیزی یا شکاف اجر و چوب وغیره
joggling بریدگی اجر و امثال ان برای جلوگیری از لغزش تیزی یا شکاف اجر و چوب وغیره
joggled بریدگی اجر و امثال ان برای جلوگیری از لغزش تیزی یا شکاف اجر و چوب وغیره
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com