English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (11 milliseconds)
English Persian
peers of the realm بزرگانی که می توانند همگی در مجلس اعیان به نشینند
Other Matches
peers of scotland بزرگانی که از میان انها 61تن برای نمایندگی در مجلس اعیان برگزیده میشود
House of Lords مجلس اعیان
peering عضو مجلس اعیان
the upper house مجلس اعیان یا لردها
peered عضو مجلس اعیان
peer عضو مجلس اعیان
peering همشان عضو مجلس اعیان
peer همشان عضو مجلس اعیان
peered همشان عضو مجلس اعیان
assembly of notables مجلس بزرگان یا اعیان پارلمانی موقتی
lord chancellor بزرگترین لرد انگلیس که بامورقضایی رسیدگی کرده ومهردارسلطنتی ومشاورمخصوص پادشاه ورئیس مجلس اعیان میباشد
nobleman شخصی که از طبقه اعیان و شایسته عضویت درمجلس اعیان باشد
noblemen شخصی که از طبقه اعیان و شایسته عضویت درمجلس اعیان باشد
all hands همگی اماده همگی
lapped زانوی کسی وقتی که می نشینند
lap زانوی کسی وقتی که می نشینند
How many people live here ? چند نفر دراین خانه می نشینند ؟
peers of iveland بزرگانی که از میان انها 82تن بطور دائم برای نمایندگی برگزیده می شوند
religiosity مجلس عبادت مجلس مذهبی
one anda همگی
totyality همگی
en masse همگی
entire همگی
the tribes are all up ایلات همگی
all hands parade همگی به رژه
all- هرگونه همگی
all هرگونه همگی
altogether همگی مجموع
grandee اعیان
superstructures اعیان
superstructure اعیان
standing property اعیان
standing اعیان
Young and old. کوچک وبزرگ (همه و همگی )
Everyone sends their regards to you. همگی بهت سلام رسوندن.
things hired اعیان مستاجره
nawab اعیان هندی
patrician اعیان زاده
patricians اعیان زاده
omnibus wire سیمی که همگی جریان الکتریک از ان می گذرد
They were all either kI'lled ou taken prisoners . همگی آنها کشته یا گرفتا رشدند
nobility طبقه نجبا و اعیان
duke لقب موروثی اعیان انگلیس
dukes لقب موروثی اعیان انگلیس
occupations حقوق و امتیازات ناشیه از تصرف اعیان غیرمنقول
occupation حقوق و امتیازات ناشیه از تصرف اعیان غیرمنقول
witan اعیان و اسقفان و پیرانی که در شورای سلطنتی شرکت میکردند
riparian law قوانین مربوط به اعیان واموال موجود در اطراف رودخانه
unit matrix ماترسی که عناصر قطر اصلی همگی برابر یک و بقیه عناصرش صفر باشند
grog دستهای از مردم که برای خوردن عرق گرد هم نشینند عرق خوردن
I hate to rain on your parade, but all your plans are wrong. از اینکه کارت را مختل کنم بیزارم، اما برنامه هایت همگی اشتباه هستند.
electronic سیستم خرید از خانه با استفاده از کاتالوگهای کامپیوتری و پرداخت با کارت اعتباری همگی توسط ترمینال کامپیوتر خانگی
array آرایهای که عناصرش می توانند به صورت رشته هایی
arrays آرایهای که عناصرش می توانند به صورت رشته هایی
The nerves can only take so much . اعصاب می توانند فقط تا حدی تحمل بکنند .
alternated که دو اپراتور می توانند به یک فایل همزمان دستیابی داشته باشند
branches یک یا چند مسیر که می توانند پس از یک عبارت شرطی انجام شوند
branch یک یا چند مسیر که می توانند پس از یک عبارت شرطی انجام شوند
transceiver گیرنده و فرستنده که می توانند سیگنال را ارسال و دریافت کنند
tabled لیست تمام رویدادها و وضعیتهای ممکن که می توانند رخ دهند.
tabling لیست تمام رویدادها و وضعیتهای ممکن که می توانند رخ دهند.
table لیست تمام رویدادها و وضعیتهای ممکن که می توانند رخ دهند.
alternates که دو اپراتور می توانند به یک فایل همزمان دستیابی داشته باشند
alternate که دو اپراتور می توانند به یک فایل همزمان دستیابی داشته باشند
tables لیست تمام رویدادها و وضعیتهای ممکن که می توانند رخ دهند.
multifunction ایستگاه کاری که چندین کار می توانند انجام شوند
display tolerance میزان دقتی که با ان اطلاعات گرافیکی می توانند خروجی باشند
A ston ethrown by a fool into a well , cannot be f. <proverb> سنگى را دیوانه اى در چاه بیاندازد صد عاقل نمى توانند در آورند .
gamut کل تعداد رنگهایی که می توانند روی صفحه نمایش یک کامپیوتر نمایاند
patterns الگوریتم ها یا توابع برنامه که می توانند یک شکل را از دوربین ویدیو و.. تشخیص دهند
doubled صفی که دادههای جدید می توانند به آنها اضافه شوند حتی به انتها
doubled up صفی که دادههای جدید می توانند به آنها اضافه شوند حتی به انتها
double صفی که دادههای جدید می توانند به آنها اضافه شوند حتی به انتها
pattern الگوریتم ها یا توابع برنامه که می توانند یک شکل را از دوربین ویدیو و.. تشخیص دهند
dower درCL این مقدار معادل ثلث کل دارایی مرد اعم از اعیان وعرصه است که به طریق عمری به زوجه اش واگذار میشود
libraries کتابها یا رکوردها و... که عموم می توانند فرض کنند که معمولا در یک محل عمومی قرار دارند
library کتابها یا رکوردها و... که عموم می توانند فرض کنند که معمولا در یک محل عمومی قرار دارند
CD quality اغلب به وسایلی گفته میشود که می توانند الگوهای بیتی رادر ثانیه ذخیره کنند
simultaneity زمانی که CPU و بخشهای ورودی و خروجی کامپیوتر می توانند داده یا کاری را همزمان کنترل کنند
soft keys کلیدهای روی صفحه کلید که می توانند دارای معنای تعریف شدهای توسط استفاده کننده باشند
add on مدارات سیستم ها یا دستگاه های سخت افزاری که می توانند به یک کامپیوتر متصل شوند تا حافظه و کارایی آن را افزایش دهند
cooperative processing سیستمی که در آن یک یا چند کامپیوتر در یک شبکه توزیع شده می توانند بخشی از برنامه یا کار یا مجموعهای از داده ها را اجرا کنند
back plane یک برد مدار چاپی PCB که شامل حفره هایی است که سایر بردها می توانند بازاویههای صحیح در ان جای بگیرند
corn-effect ذرتی شدن فرش که در اثر پرداخت یا قیچی کردن نامناسب بوجود می آید و پرزهای فرش همگی دارای یک ارتفاع نبوده و ظاهر پرز فرش بلند و کوتاه می شود
resolutions تعداد پیکسل هایی که صفحه نمایش یا چاپگر در واحد مساحت می توانند نمایش دهند
resolution تعداد پیکسل هایی که صفحه نمایش یا چاپگر در واحد مساحت می توانند نمایش دهند
PRI خط وط ارتباطی ISDN با کارایی بالا که کانالهای جدای B را که می توانند پالسهای چند کیلوبایت در ثانیه را روی کانال D برای ارسال سیگنال و کنترل
shell sort الگوریتم ذخیره داده که داده ها در هر عمل مرتب سازی بیشتر از یک جابجایی می توانند داشته باشند
backward read یک نوع مشخصه موجود دربعضی از سیستمهای نوارمغناطیسی که در ان واحدهای نوار مغناطیسی باحرکت در جهت معکوس می توانند داده ها را به حافظه کامپیوتر منتقل کنند
legislatures مجلس
legislature مجلس
convocation مجلس
comitia مجلس
assembly مجلس
convocations مجلس
to hold a meeting مجلس
mandates مجلس
mandating مجلس
sessions مجلس
housed مجلس
session مجلس
parliament مجلس
houses مجلس
parliaments مجلس
mandate مجلس
house مجلس
mandated مجلس
major sort key یک فیلد حاوی اطلاعات که توسط ان اکثر اقلام داده هامی توانند تشخیص داده شده و مرتب شوند
constituent assembly مجلس موسسان
consultative assembly مجلس شورا
assemblyman عضو مجلس
consmtituent assembly مجلس موسسان
to open parliament مجلس را گشودن
assemblymen عضو مجلس
Member of Parliament نماینده مجلس
candidate کاندیدای مجلس
the fifteenth parliament مجلس پانزدهم
an act of parliament قانون مجلس
wassail مجلس میخواری
Members of Parliament نماینده مجلس
candidates کاندیدای مجلس
Member of Parliament وکیل مجلس
ecclesia مجلس سیاسی
european essembly مجلس اروپا
membership of the parliament وکالت مجلس
prorogation of parliament تعطیل مجلس
processionize صورت مجلس
chamber of deputies مجلس نمایندگان
proces verbal صورت مجلس
national assembly مجلس ملی
proceedings of the parliament مذاکرات مجلس
orgies مجلس عیش
obit مجلس ترحیم
levee مجلس پذیرایی
scenography مجلس سازی
the parliament is sitting مجلس منعقداست
federal council مجلس متحده
commemoration مجلس تذکر
general assembly مجلس عوام
speaker of parliament رئیس مجلس
commemorations مجلس تذکر
songfest مجلس اواز
house of assembly مجلس ایالتی
legislative assembly مجلس قانونگذاری
option of meeting place خیار مجلس
Members of Parliament وکیل مجلس
formal dance مجلس رقص
ball مجلس رقص
council شورا مجلس
councils شورا مجلس
Upper House مجلس سنا
House of Commons مجلس مبعوثان
House of Commons مجلس عوام
commemorate مجلس یاداوری
commemorated مجلس یاداوری
commemorates مجلس یاداوری
commemorating مجلس یاداوری
congresses انجمن مجلس
congress انجمن مجلس
House of Representatives مجلس مبعوثان
House of Representatives مجلس نمایندگان
parliamentary هواخواه مجلس
responsions مجلس منافره
Eucharist مجلس سپاسگزاری
Eucharists مجلس سپاسگزاری
Upper Houses مجلس سنا
Senate مجلس سنا
Upper Houses مجلس لردها
statehouse مجلس ایالتی
statehouses مجلس ایالتی
Upper House مجلس لردها
open 1-سیستم غیراختصاصی که تحت کنترل شرکتی نیست . 2-سیستمی که به صورت ساخته شده که سیستم عاملهای مختلف می توانند با هم کار کنند
opened 1-سیستم غیراختصاصی که تحت کنترل شرکتی نیست . 2-سیستمی که به صورت ساخته شده که سیستم عاملهای مختلف می توانند با هم کار کنند
opens 1-سیستم غیراختصاصی که تحت کنترل شرکتی نیست . 2-سیستمی که به صورت ساخته شده که سیستم عاملهای مختلف می توانند با هم کار کنند
practical extraction and report language برای توید متنهای CGI که می توانند فرم هایی را پردازش کنند یا روی وب سرور برای بهبود وب سایت توابعی انجام دهند
rigsdag مجلس قانونی دانمارک
To jazz up the party . مجلس را گرم کردن
parliamentary session دوره اجلاسیه مجلس
senator عضو مجلس سنا
powwow مجلس انس پر سر وصدا
commemoration مجلس یاجشن یادبود
senators نماینده مجلس سنا
riksdag مجلس قانونی سوئد
symposiums مجلس مذاکره دوستانه
to open parliament مجلس راافتتاح کردن
symposia مجلس مذاکره دوستانه
the parliament is up مجلس تعطیل است
senators عضو مجلس سنا
the house went into secret session مجلس جلسه سری
parliaments مجلس شورا پارلمان
To pass a bI'll through parliament . لایحه یی را از مجلس گذراندن
the bill got throught the majlis لایحه از مجلس گذشت
speakership مقام ریاست مجلس
senator نماینده مجلس سنا
bouleuterion [مجلس سنا در یونان]
commemorations مجلس یاجشن یادبود
shindy مجلس انس ورقص
executive council [of a political party] مجلس اجرائی [سیاست]
executive [of a political party] مجلس اجرائی [سیاست]
symposium مجلس مذاکره دوستانه
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com