English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (11 milliseconds)
English Persian
greatest lower bound [glb, GLB] بزرگترین کران بالا [ریاضی]
infimum بزرگترین کران بالا [ریاضی]
Other Matches
upper bound کران بالا
least upper bound [lub, LUB] کوچک ترین کران بالا [ریاضی]
supremum کوچک ترین کران بالا [ریاضی]
horizon کران
horizons کران
bordering کران
extreme کران
the deaf کران
limit کران
border کران
fineless بی کران
bordered کران
sandband کران ماسه
strand plain کران دشت
bounded کران دار
subscript bound کران زیرنویس
bound موفف کران
sanbar کران ماسه
lower bound کران پایین
output bound کران خروجی
compute bound کران محاسباتی
input bound کران ورودی
lower limit کران پایین
physiological limit کران فیزیولوژیکی
open interval فاصله نا محدود [بی کران] [ریاضی]
manual alphabet برای سخن گفتن با کران
supreme بزرگترین
eldest بزرگترین
best بزرگترین
maximus بزرگترین
one's biggest worry [problem number one] بزرگترین نگرانی
line of most gradient خط بزرگترین شیب
lion's share بزرگترین سهم
lion share بزرگترین یا بهترین بخش
fall line بزرگترین خط شیب کوه
maximum منتهی درجه بزرگترین
maximum بزرگترین وبالاترین رقم
He is my eldest son. او بزرگترین پسر من هست.
highest رقمی با بزرگترین وزن در یک عدد
eagle owl شاه جغد:بزرگترین جغداروپایی
great circle بزرگترین دایره محیط یک کره
greatest common measure بزرگترین بخش یاب مشترک
high رقمی با بزرگترین وزن در یک عدد
gorillas بزرگترین میمون شبیه انسان
gorilla بزرگترین میمون شبیه انسان
princessroyal بزرگترین دختر پادشاه انگلیس
london in size پس از لندن نیویورک بزرگترین شهراست
highs رقمی با بزرگترین وزن در یک عدد
lloyd's بزرگترین شرکت بیمه انگیسی
He is the greatest scientist on earth. بزرگترین دانشمند روی زمین است
petticoats قسمت خارج از بزرگترین دایره هدف
petticoat قسمت خارج از بزرگترین دایره هدف
longboat بزرگترین قایق داخل کشتی بازرگانی
long boat بزرگترین کرجی که وابسته بکشتی بازرگانی است
maximum بزرگترین عدد کاربران که سیستم در هر لحظه می پذیر
msb بیت در کلمه که بزرگترین مقدار یا وزن را نشان می ده .
America Online بزرگترین تامین کننده سرویس اینترنت در جهان
maximum بزرگترین حجم داده که هر لحظه ارسال میشود
maximum بزرگترین عددی استفاده میشود یا مجاز است
accross the slope system شبکهای زیرزمینی که در ان زهکش ها خط بزرگترین شیب را قطع می کنند
keyth rope system شبکه زیرزمینی که زهکشهاخط بزرگترین شیب را قطع نماید
most significant bit بیتی در کلمه که نشان دهنده بزرگترین مقدار یا وزن است .
first fit تابع یا الگوریتمی که اولین و بزرگترین بخش از حافظه خالی را انتخاب میکند تا یک صفحه
addressing بزرگترین محلی که یک برنامه مشخص یا CPU میتواند مستقیما به آن دستیابی داشته باشد
IBM بزرگترین شرکت کامپیوتری در جهان که اولین سیستم بر پایه PC را روی پردازنده PC ایجاد کرد
spinwriter چاپگر کامپیوتر با کیفیت بالا نوع خاصی از چاپگرکامپیوتری با کیفیت بالا
lord chancellor بزرگترین لرد انگلیس که بامورقضایی رسیدگی کرده ومهردارسلطنتی ومشاورمخصوص پادشاه ورئیس مجلس اعیان میباشد
association for computing machinery بزرگترین جامعه جهانی اموزشی و علمی جهت توسعه مهارتهای فنی وصلاحیتهای حرفهای متخصصان کامپیوتر
vertically از بالا به پایین یا حرکت بالا و پایین در زاویه راست افق
microprocessors بزرگترین آدرس در ح CPU که مستقیما قابل آدرس دهی است بدون روشهای خاص
microprocessor بزرگترین آدرس در ح CPU که مستقیما قابل آدرس دهی است بدون روشهای خاص
the clouds above ابرهای بالا یا بالا سر
dat سیستم ضبط صورت به صورت اطلاعات دیجیتال روی نوار مغناطیسی که تولید مجدد با کیفیت بالا دارد ونیز نوار با فرفیت بالا برای سیستم پشتیبانی
tacit collusion حالتی که قیمت کالاهای دو کمپانی رقیب دران واحد بالا رود حتی درحالتی که چنین تبانی یی عملا" صورت نگرفته باشددادگاه ممکن است با توجه به قرینه بالا رفتن قیمت اقدامات بازدارنده را با قائل شدن به وجود ان معمول دارد
Lenkoran medallion ترنج لن کران [این نوع ترنج در فرش های قفقازی و ترکمنی بکار می رود و نام آن از شهری به همین اسم در آذربایجان روسیه گرفته شده و جلوه ای از اژدها را نشان می دهد.]
apl یک زبان برنامه نویسی سطح بالا زبان برنامه نویسی رویه گرای سطح بالا برای محاسبات علمی و ریاضی
pull up بالا کشیدن هواپیما بالا کشیدن
microsoft بزرگترین طراحی و ناشر نرم افزار برای PC و Macintosh. ماکروسافت سیستم عامل را برای IBM PC سافت و پس برای ماکروسافت با مجموعهای از نرم افزارهای کاربردی
high burst ranging تنظیم تیر بروش ترکش بالا تنظیم تیر بروش تیر زمانی بالا
in old age [in great age] در سن بالا
galleries لژ بالا
gallery لژ بالا
upper limit حد بالا
balconies لژ بالا
upside بالا
top بالا
outreach بالا
on high در بالا
aloft بالا
at a great age در سن بالا یی
upper بالا
ascendency بالا
superincumbent از بالا
balcony لژ بالا
overtones بالا تن
overtone بالا تن
uppermost از بالا
up stairs بالا
up there ان بالا
overhead بالا
overhead سر بالا
ascendancy بالا
highest بالا
upped بالا
up رو به بالا
lever bridge پل بالا رو
above در بالا
up بالا
atop بالا
highs بالا
aweigh بالا
over- بالا
headwater بالا اب
high بالا
upping رو به بالا
over بالا
upping بالا
upped رو به بالا
to set in بالا امدن
toss your oars پارو بالا
top carriage قنداق بالا
top cast ریختن از بالا
topsides قسمت بالا
top pour ریختن از بالا
lifting device ابزار بالا بر
topside قسمت بالا
high frequency alternator ژنراتورفرکانس بالا
topmast دکل بالا
high frequency فرکانس بالا
to puff up بالا امدن
at the utmost دست بالا
aspiring بالا رفتن
aspires بالا رفتن
aspired بالا رفتن
aspire بالا رفتن
ascendance بالا رفتن
ascendent بالا رونده
the upper storey اشکوب بالا
they were filfty at the outsid دست بالا
to bring up بالا اوردن
to cast the g. بالا اوردن
to fetch up بالا اوردن
embezzling بالا کشیدن
embezzles بالا کشیدن
embezzled بالا کشیدن
embezzle بالا کشیدن
to puff out بالا امدن
ascensive بالا رونده
raising بالا اوردن
unfield میدان بالا
head piece قسمت بالا
h.f. فرکانس بالا
upraise بالا بردن
uprear بالا بردن
rally بالا بردن قی مت
rallies بالا بردن قی مت
rallied بالا بردن قی مت
face up feed خورد رو به بالا
upgrading بطرف بالا
upgrading از درجه بالا
upgrading بالا بردن
upgrades بطرف بالا
upgrades از درجه بالا
upper beam تیر بالا
uplifter بالا برنده
up and down بالا و پایین
high frequency بسامد بالا
high efficiency راندمان بالا
high contrast تغایر بالا
high burst ترکش بالا
soars بالا رفتن
soared بالا رفتن
soar بالا رفتن
shoot-outs بالا جستن
bottom up از پایین به بالا
heave in بالا کشیدن
heave away بالا بکشید
shoot-out بالا جستن
shoot out بالا جستن
shoot forth بالا جستن
upgrades بالا بردن
toss بالا انداختن
hoist بالا بردن
hoist بالا کشیدن
hoisted بالا بردن
hoisted بالا کشیدن
regorge بالا اوردن
hoists بالا بردن
jacks بالا بردن
hoists بالا کشیدن
uplift بالا بردن
long precision با دقت بالا
uplifts بالا بردن
jack بالا بردن
joo chin pyon soon koot کف دست بالا
jack up بالا بردن
res noitaloseR بالا
atop بطرف بالا
raise بالا بردن
mountant بالا رونده
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com