Dictiornary-Farsi | بز کوهی بزرگ درهند | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 201 (10 milliseconds)

English	Persian
nylghau	بز کوهی بزرگ درهند


Other Matches

gemsbuck	بز یااهوی کوهی بزرگ افریقای جنوبی
gemsbok	بزیا اهوی کوهی بزرگ افریقای جنوبی
gangetic	وابسته برودخانه گنگ درهند گنگی
quartz	در کوهی الماس کوهی
My grandparents are six feet under. <idiom>	پدر بزرگ و مادر بزرگ من فوت و به خاک سپرده شده اند.
megalomania	مرض بزرگ پنداری خویش جنون انجام کارهای بزرگ
big game	صید ماهیهای بزرگ حیوانات بزرگ شکاری
fossil	آدم پیر [پدر بزرگ ] [مادر بزرگ]
museum piece	آدم پیر [پدر بزرگ ] [مادر بزرگ]
macropterous	دارای بالهای دراز یا بزرگ بزرگ بال
gazelle	بز کوهی
ibex	بز کوهی
gazelles	بز کوهی
orological	کوهی
so large	چندان بزرگ بقدری بزرگ
grandam	مادر بزرگ ننه بزرگ
grandparent	پدر بزرگ یا مادر بزرگ
grandparents	پدر بزرگ یا مادر بزرگ
submontane	دامنهای کوهی
bellflower	لاله کوهی
quartziferous	دارای در کوهی
quartz	بلور کوهی
transmontane	فرا کوهی
reedbuck	بز کوهی افریقایی
transmountain	فرا کوهی
uphill christie	پیچ کوهی
chive	پیاز کوهی
koodoo	بز کوهی خط دار
valerian	سنبل کوهی
gazelles	اهوی کوهی
ladys smock	تره کوهی
oregano	پونه کوهی
colluvial	دامنه کوهی
brambling	سهره کوهی
rock dove	کبوتر کوهی
amiantus	پنبهء کوهی
airplane turn	اسکی کوهی
mouflon	قوچ کوهی
horse radish	ترب کوهی
highlander	پشت کوهی
rowen	سمان کوهی
asbestus	پنبه کوهی
bugleweed	گندنای کوهی
asbestos	پنبه کوهی
hare bell	سنبل کوهی
amianthus	پنبهء کوهی
rowan	سمان کوهی
row an	سماق کوهی
rock wool	پشم کوهی
cardamine	تره کوهی
intercepting ditch	نهر کوهی
rock pigeon	کبوتر کوهی
silicifoeous	دارای در کوهی
orohippus	اسب کوهی
meadowsweet	اسپیره کوهی
cuckoo flower	تره کوهی
deer	اهوی کوهی
rock cork	پنبه کوهی
origanum	پونه کوهی
miuntain flax	پنبه کوهی
dewberry	یکجورتوت کوهی
dittany	پونه کوهی
dittany	اویشن کوهی
earth flax	پنبه کوهی
mountain pine	کاج کوهی
musmon	قوچ کوهی
musmon	میش کوهی
moufflon	قوچ کوهی
bear's garlic	والک کوهی
bear leek	والک کوهی
wood garlic	والک کوهی
broad-leaved garlic	والک کوهی
wild garlic	والک کوهی
buckrams	والک کوهی
abiston	پنبه کوهی
ramsons	والک کوهی
gazelle	اهوی کوهی
rupicoline	شبیه خروس کوهی
mountain cork	یکجور پنبه کوهی
rupicolous	شبیه خروس کوهی
marmot	موش خرمای کوهی
rowanberry	میوه سماق کوهی
wormwood	افسنطین برنجاسف کوهی
asbestos cement	سیمان پنبه کوهی
wild rue	سداب کوهی اسپند
he has cut no ice	کوهی نکنده است
mountain ash [rowan ]	درخت سمان کوهی
foin	دله یاسمور کوهی
ground hog	موش خرمای کوهی
hyrax	نوعی خرگوش کوهی
rosemary	اکلیل کوهی رزماری
To make a mountain out of a mole - hI'll .	ازکاهی کوهی ساختن
eland	گاو کوهی افریقایی
cray	نوعی کامپیوتر بسیار بزرگ شرکت سازنده کامپیوترهای بسیار بزرگ
inyala	یکجور بز کوهی در افریقای جنوبی
porcupines	جوجه تیغی خارپشت کوهی
bighorn	نوعی گوسفند کوهی امریکایی
porcupine	جوجه تیغی خارپشت کوهی
cantarellus	نوعی قارچ کوهی خوراکی
catamountain	ادم پس کوهی و وحشی صفت
catamount	ادم پس کوهی و وحشی صفت
foot hill	تپه ای که در دامنه کوهی باشد.
witch hazel	نارون کوهی گورجین اغاجی
woodchuck	موش خرمای کوهی امریکا
There is a mountain of difficulties .	کوهی از مشکلات وجود دارد
izard	یکجور شوکا یا بز کوهی درکوههای پیرنه
intercepting ditch	جوی کوهی ابروی بالای کند
goat antelope	نوعی بز که از بعضی جهات شبیه بز کوهی است
limpet	جانور نرم تن خاره چسب صدف کوهی
limpets	جانور نرم تن خاره چسب صدف کوهی
chives	پیاز کوهی schoenoprasum Allium از خانوادهی سوسن
stem turn	پیچ موازی با گام برداشتن اسکی کوهی یا درهای
parnassian	نام کوهی در یونان مرکزی که اختصاص داشت به الهه شعر
addax	یکنوع بز کوهی که رنگ روشن دارد و در افریقاو سیبری دیده میشود
asbestos	پنبه نسوز پنبه کوهی
mightiest	بزرگ
bulkier	بزرگ
decuman	بزرگ
voluminous	بزرگ
majuscular	بزرگ
large sized a	بزرگ
majuscule	بزرگ
egregious	بزرگ
full bottomed	بزرگ
mighty	بزرگ
of a large size	بزرگ
biggest	بزرگ
bandog	سگ بزرگ
megapod	بزرگ پا
bigger	بزرگ
big	بزرگ
considerably large	بس بزرگ
macrocephalic	بزرگ سر
adults	بزرگ
adult	بزرگ
canis majoris	سگ بزرگ
canis major	سگ بزرگ
magacephalic	بزرگ سر
hugeous	بزرگ
large sized	بزرگ
dignified	بزرگ
macro	بزرگ
doyennes	زن بزرگ
bulkiest	بزرگ
mightier	بزرگ
bulky	بزرگ
king size	بزرگ
long ton	تن بزرگ
doyenne	زن بزرگ
immane	بزرگ
grave	بزرگ
grossed	بزرگ
spanking	بزرگ
gross	بزرگ
spankings	بزرگ
enormous	بزرگ
largest	بزرگ
larger	بزرگ
grosser	بزرگ
grosses	بزرگ
grossest	بزرگ
extras	بزرگ
extra-	بزرگ
extra	بزرگ
graves	بزرگ
gravest	بزرگ
vasty	بزرگ
vast	بزرگ
grossing	بزرگ
large	بزرگ
swingeing	بزرگ
wallopings	بزرگ
smallest	بزرگ نه
smaller	بزرگ نه
extensive	بزرگ
jumbos	بزرگ
jumbo	بزرگ
gate	در بزرگ
gates	در بزرگ
walloping	بزرگ
majoring	بزرگ
majored	بزرگ
major	بزرگ
highs	بزرگ
highest	بزرگ
high	بزرگ
eminent	بزرگ
great-	بزرگ
stour	بزرگ
massive	بزرگ
nonus	بزرگ
small	بزرگ نه
majestic	بزرگ
massively	بزرگ
headman	بزرگ
greatest	بزرگ
swith	بزرگ
great	بزرگ
headmen	بزرگ
propylon	در بزرگ