Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 164 (8 milliseconds)
English
Persian
voice frequency
بسامد صدایی
Other Matches
assonance
هم صدایی قافیهء وزنی یا صدایی
monaural
یک صدایی
monophony
یک صدایی
noiselessness
بی صدایی
plangency
پر صدایی
homophony
هم صدایی
unison
هم صدایی
unison
یک صدایی
consonance
هم صدایی
equisonance
هم صدایی
conconancy
هم صدایی
consonantal
بی صدایی
tonics
صدایی اهنگی
knell
صدایی زنگ
pentatonic
پنج صدایی
melodiousness
خوش صدایی
baryphonia
کلفت صدایی
tanyphonia
نازک صدایی
tonic
صدایی اهنگی
voice key
کلید صدایی
trachyphonia
زمخت صدایی
recite
با صدایی موزون خواندن
recited
با صدایی موزون خواندن
recites
با صدایی موزون خواندن
whinnying
صدایی شبیه شیهه
zing
صدایی شبیه جیغ
reciting
با صدایی موزون خواندن
whinny
صدایی شبیه شیهه
whinnies
صدایی شبیه شیهه
whinnied
صدایی شبیه شیهه
voice operated
با کار افت صدایی
voice grade channel
مجرای از درجه صدایی
what noise is that?
این چه صدایی است
motet
سرود چند صدایی
phonic
صدایی صدا دار
voice operated device
دستگاه با کار افت صدایی
music to one's ears
<idiom>
صدایی که شخص دوست دارد بشنود
euphonical
مبنی برخوش صدایی یاسهولت ادا
growls
خرناس کشیدن صدایی که از نای سگ خشمگین بر میاید
growling
خرناس کشیدن صدایی که از نای سگ خشمگین بر میاید
growl
خرناس کشیدن صدایی که از نای سگ خشمگین بر میاید
growled
خرناس کشیدن صدایی که از نای سگ خشمگین بر میاید
infrasound
صدایی با توان و دامنه بسیارو فرکانس بسیار کم
low frequency
بسامد کم
frequency generator
بسامد زا
frequence
بسامد
f
بسامد
low frequency
کم بسامد
syntonic
هم بسامد
l.f.
بسامد کم
frequency
بسامد
frequencies
بسامد
round vowel
حرف صدایی که درتلفظ ان باید دهان یا لب را گرد کرد
pretone
هجا یا صدایی که پیش ازهجا تکیه دارواقع شود
group frequency
بسامد گروهی
limiting frequency
بسامد حدی
law of frequency
قانون بسامد
theoretical frequency
بسامد نظری
thershold frequency
بسامد استانه
threshold frequency
بسامد استانه
h.f.
بسامد زیاد
inermediate frequency
بسامد واسطه
high frequency
بسامد بالا
sound frequency
بسامد صوتی
sonic frequency
بسامد صوتی
relative frequency
بسامد نسبی
r.f.
بسامد رادیویی
natural frequency
بسامد طبیعی
wave frequency
بسامد موج
modulation frequency
بسامد تلفیق
resonant frequency
بسامد همنوا
resting frequency
بسامد سکوت
picture frequency
بسامد تصویر
medium frequency
بسامد متوسط
marginal frequency
بسامد کناری
m.f.
بسامد متوسط
low frequency compensation
تقویت بسامد کم
radio ferquency
بسامد رادیویی
fundamental frequency
بسامد اصلی
frequency curve
منحنی بسامد
frequency change
تبدیل بسامد
frequency change
تغییر بسامد
frequency band
باند بسامد
frame frequency
بسامد صحنه
flow frequency
بسامد بدهها
field repetition rate
بسامد میدان
field frequency
بسامد میدان
absolute frequency
بسامد مطلق
cut off frequency
بسامد قطع
angular frequency
بسامد زاویهای
audio frequency
بسامد سمعی
audio frequency
بسامد صوتی
word frequency
بسامد واژگانی
carrier frequency
بسامد حامل
beat frequency
بسامد زنهای
frequency compensation
تقویت بسامد
frequency converter
تبدیل گر بسامد
frequency converter
تغییردهنده بسامد
frequency indicator
بسامد نما
frequency meter
بسامد سنج
vibrational frequency
بسامد ارتعاش
frequency response
خم دامنه- بسامد
frequency function
تابع بسامد
frequency distribution
توزیع بسامد
frequency table
جدول بسامد
frequency graph
نمودار بسامد
frequency diagram
نمودار بسامد
video frequency
بسامد ویدئو
frequency count
شمار بسامد
v.l.f.
بسامد بسیار کم
twang
صدایی که هنگام کشیدن سیم ساز از ان شنیده میشود صدای زه
twangs
صدایی که هنگام کشیدن سیم ساز از ان شنیده میشود صدای زه
twanged
صدایی که هنگام کشیدن سیم ساز از ان شنیده میشود صدای زه
twanging
صدایی که هنگام کشیدن سیم ساز از ان شنیده میشود صدای زه
ultrahigh frequency
بسامد ماوراء زیاد
radio frequency transformer
مبدل بسامد رادیویی
v.h.f.
بسامد بسیار زیاد
automatic frequency control
نافم خودکار بسامد
padder
خازن تنظیم بسامد کم
intermediate frequency amplifier
فزونساز بسامد واسطه
frequency histogram
نمودار ستونی بسامد
low frequency padder
خازن تنظیم بسامد کم
frequency changer
تغییر دهنده بسامد
flicker fusion frequency
بسامد در هم امیزی سوسوها
observed frequency
بسامد مشاهده شده
high frequency current
جریان با بسامد زیاد
high frequency compensation
تقویت بسامد زیاد
clock frequency
بسامد زمان سنجی
beat frequency oscillator
اوسیلاتور با بسامد زنهای
intermediate frequency transformer
مبدل بسامد واسطه
feep
صدایی که ترمینال برای جلب توجه استفاده کننده ایجاد میکند
cuckoo clock
ساعت دیواری زنگی که در سرساعت صدایی شبیه صدای فاخته میکند
chucks
جوجه مرغ تکان صدایی که برای راندن حیوان بکار میرود
cuckoo clocks
ساعت دیواری زنگی که در سرساعت صدایی شبیه صدای فاخته میکند
chucked
جوجه مرغ تکان صدایی که برای راندن حیوان بکار میرود
chuck
جوجه مرغ تکان صدایی که برای راندن حیوان بکار میرود
mfm
ثبت تلفیق بسامد اصلاحی
modified frequency modulation recording
ثبت تلفیق بسامد اصلاحی
radio frequency amplifier
فزون ساز بسامد رادیویی
critical flicker frequency
بسامد شاخص در سوسو زدن
cff
بسامد شاخص در سوسو زدن
pulling figure
اندیس تغییر بسامد بالا
r f power supply
منبع توان بسامد رادیویی
pushing figure
اندیس تغییر بسامد پایین
frequency changer crystal
بلور تغییر دهنده بسامد
high frequency trimmer
خازن تنظیم بسامد زیاد
tuned radio frequency receiver
رادیو با بسامد میزان شده
frequency polygon
نمودار چند ضلعی بسامد
frequency medulation
تعدیل تناوب یا بسامد موج حامل
crystal frequency changer efficiency
بازده بلور تغییر دهنده بسامد
conversion loss of frequency changer cry
اتلاف بلور تغییر دهنده بسامد
low frequency
امواج رادیویی دارای تناوب اندک دون بسامد
text
وسیله الکترونیکی که از همان کننده صوت برای تولید صدایی معادل متن وارد شده استفاده میکند
texts
وسیله الکترونیکی که از همان کننده صوت برای تولید صدایی معادل متن وارد شده استفاده میکند
howler
صدایی که به اپراتور تلفن اعلام میکند که دستگاه تلفن کاربر آماده گیرندگی نیست
howlers
صدایی که به اپراتور تلفن اعلام میکند که دستگاه تلفن کاربر آماده گیرندگی نیست
the quantity of a vowel
کوتاهی وبلندی حرف صدایی کمیت حرف مصوت
voice grade channel
ارتباطات کامپیوتر به کامپیوتر بااستفاده از خطوط عادی بکاربرده شده در ارتباطات تلفنی مجرای از دریچه صدایی
Brontide
نوعی صدا
[صدایی خفه شده و آرام که در برخی از مناطق زلزله خیز، به خصوص در امتداد سواحل و روی دریاچه ها شنیده میشود و تصور میرود که به دلیل لرزشهای ضعیف زمین باشد.]
ultra high frequency
بسامد بسیار بسیار زیاد
u.h.f.
بسامد بسیار بسیار زیاد
tu whit tu whoo
صدایی شبیه صدای جغد صدای جغد
tu-whit tu-whoo
صدایی شبیه صدای جغد صدای جغد
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com