Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 197 (9 milliseconds)
English
Persian
ammunition barricade
بستههای مهمات
Other Matches
antimateriel ammunition
مهمات مخصوص تخریب هدفهای مادی مهمات ضداماد و وسایل
field storage
انبار کردن کالا در صحرا انبار مهمات در فضای باز کوپه مهمات روباز
ammunition loading line
صف بارگیری مهمات صف بارکردن مهمات
atomic demolition munition
خرج تخریب مهمات اتمی مهمات مخصوص تخریب جنگ افزار اتمی
discrete packets
بستههای مجزا
custodian
بستههای دیسک و ..... میباشد
custodians
بستههای دیسک و ..... میباشد
haywire
سیم که با آن بستههای کاه و علوفهی خشک را میبندند
packet switching
ارسال داده ها به صورت بستههای مجزا گزینش بستهای
packet
سرویسی که داده ها را در بستههای با طول مشخص ارسال کند
packets
سرویسی که داده ها را در بستههای با طول مشخص ارسال کند
mail
سیستم ارسال نامه و بستههای پستی از یک محل به دیگری
mails
سیستم ارسال نامه و بستههای پستی از یک محل به دیگری
pneumatic disatch
بردن بستههای امانتی بالوله بوسیله هوای فشرده
distributing
چ کردن بستههای شبکه توسط جابجایی اطلاعات بین گره ها
distribute
چ کردن بستههای شبکه توسط جابجایی اطلاعات بین گره ها
distributes
چ کردن بستههای شبکه توسط جابجایی اطلاعات بین گره ها
inventory fraction
نسبت درصد ذخیره مهمات درصد ذخیره مهمات
parcel paper
یکجور کاغذ خرمایی رنگ ومخکم که برای پیچیدن بستههای پستی بکارمیرود
link
طرح ISO/OSI که بستههای داده را به اتصال بعدی می فرستد و تصحیح خطا میکند
dual
استاندار بستههای مدار مجتمع با استفاده از دو ردیف موازی از سوزنهای متصل در امتداد لبه
dip
خصوصیت استاندارد برای بستههای مداری پیچیده که ازدوردیف سوزنهای متصل در هر طرف استفاده میکند
dips
خصوصیت استاندارد برای بستههای مداری پیچیده که ازدوردیف سوزنهای متصل در هر طرف استفاده میکند
demanded
تکنیک بار کردن بستههای پروتکل در حافظه فقط در صورتی که برای بخش خاصی نیاز باشند
demands
تکنیک بار کردن بستههای پروتکل در حافظه فقط در صورتی که برای بخش خاصی نیاز باشند
demand
تکنیک بار کردن بستههای پروتکل در حافظه فقط در صورتی که برای بخش خاصی نیاز باشند
DIL
مشخصه استاندارد برای بستههای مدار پیچیده که از دو ردیف موازی سوزنهای متصل در هر طرف تشکیل شده است
adaptive channel allocation
روش به کار رفته توسط پروتکل تصحیح خطای MNP که اندازه بستههای داده را طبق خط تلفن تنظیم میکند.
ordnace
مهمات
munitions
مهمات
munition
مهمات
ordnance
مهمات
ammunition
مهمات
ammo
مهمات
caisson
صندوق مهمات
ammunition pit
زاغه مهمات
caisson
واگون مهمات
ammo zero
مهمات تمام
cook off
گل کردن مهمات
ammunition depot
انبار مهمات
chemical ammunition
مهمات شیمیایی
magazines
انبار مهمات
ammunition carrier
مهمات بیار
ammunition carrier
خودرو مهمات کش
ammunition lot
نوبه مهمات
ammunition dump
زاغه مهمات
ammunition dump
انبار مهمات
artillery ammunition
مهمات توپخانه
ammunition identification code
کد شناسایی مهمات
ammunition trains
بنه مهمات
ammunition loading line
خط بارگیری مهمات
ball ammunition
مهمات مانوری
blank ammunition
مهمات مانوری
blank ammunition
مهمات مشقی
ammunition credit
سهمیه مهمات
armed ammunition
مهمات مسلح
ammunition condition
وضعیت مهمات
ammunition chest
جعبه مهمات
ammunition handler
متصدی مهمات
magazine
انبار مهمات
drill ammunition
مهمات مشقی
caves
زاغه مهمات
cave
زاغه مهمات
munitioneer
مهمات ساز
munitions of war
مهمات جنگی
piggy back
کیسه مهمات
ammunition pit
چاله مهمات
inert
مهمات مشقی
practice ammunition
مهمات مشقی
lot
نوبه مهمات
tracer
مهمات رسام
separate ammunition
مهمات مجزا
separate loading
مهمات مجزا
service ammunition
مهمات جنگی
service ammunition
مهمات رزمی
live
مهمات جنگی
lived
مهمات جنگی
live ammunition
مهمات جنگی
explosive ordnance
مهمات منفجره
fixed ammunition
مهمات ثابت
loads
بارگیری مهمات
load
بارگیری مهمات
tracers
مهمات رسام
igloo space
زاغههای مهمات
inert ammunition
مهمات بی اثر
bunker
زاغه مهمات
bunkers
زاغه مهمات
inert ammunition
مهمات مشقی
opens
پروتکل شبکه ICP/IP که بستههای داده را دارد مسیر میکند که حجم داده کمتری داشته باشد
Internetwork Packet Exchange
پروتکل شبکه توسعه یافته توسط Novell که برای ارسال بستههای اطلاعاتی روی شبکه است
open
پروتکل شبکه ICP/IP که بستههای داده را دارد مسیر میکند که حجم داده کمتری داشته باشد
opened
پروتکل شبکه ICP/IP که بستههای داده را دارد مسیر میکند که حجم داده کمتری داشته باشد
IPX
پروتکل شبکه توسعه یافته توسط Novell که برای ارسال بستههای اطلاعاتی روی شبکه به کار می رود
workgroup
خصوصیتی که به بستههای نرم افزاری استاندارد اضافه میشود که باعث کارایی بهتر آن در گروه کاربران شبکه میشود
igloo space
زاغه بتونی مهمات
wracked
قفسه مهمات و وسایل
wracks
قفسه مهمات و وسایل
semifixed
مهمات نیمه ثابت
ammo minus
مهمات کمتر از نصف
prescribed load
بار مهمات مجاز
destruction area
منطقه تخریب مهمات
paracaisson
گاری مهمات کش دستی
arsenals
انبار مهمات جنگی
magazine space
محوطه زاغه مهمات
arsenal
انبار مهمات جنگی
lot number
شماره نوبه مهمات
inventory lot
نوبه ذخیره مهمات
gun room
مخزن مهمات درکشتی
ordnance
مربوط به اسلحه و مهمات
gunrunner
قاچاقچی اسلحه و مهمات
loading
بارگیری مهمات درهواپیما
ammo plus
مهمات بیش از نصف
racks
قفسه مهمات و وسایل
racked
قفسه مهمات و وسایل
ammunition depot
محل نگهداری مهمات
armement
مهمات کشتی جنگی
armed ammunition
مهمات اماده انفجار
ammunition handler
متصدی جابجایی مهمات
type load
نوع مهمات هواپیما
ammunition lift capability
مقدورات حمل مهمات
ammunition point
نقطه اماد مهمات
rack
قفسه مهمات و وسایل
ammunition depot
محل تدارک مهمات
ammunition modification
بهتر سازی مهمات
type load
نوع بار مهمات
shell room
انبار مهمات ناو
ammunition day of supply
روز اماد مهمات
ordnance
مهمات ساز وبرگ
special ammunition
مهمات مخصوص یا ویژه
ammunition credit
سهمیه مهمات ذخیره
ammunition data card
کارت مشخصات مهمات
packet
روش ارسال داده روی شبکه گسترده به صورت بستههای کوچک که بعدا به صورت درست سوار می شوند در مرحله دریافت
packets
روش ارسال داده روی شبکه گسترده به صورت بستههای کوچک که بعدا به صورت درست سوار می شوند در مرحله دریافت
required supply rate
نواخت مهمات مورد نیاز
practice ammunition
مهمات مخصوص تمرین هدف
basic load
بار مبنای مهمات یا وسایل
ammunition lift capability
فرفیت حمل ونقل مهمات
deck board
کف یا رویه پالت حمل مهمات
color codig
علامت گذاری کردن مهمات
dunnage
روپوش مهمات ضربه گیر
feed belt
نوارتغذیه فشنگ نوار مهمات
ammunition available supply rate
نواخت اماد مهمات موجود
available supply rate
نواخت اماد مهمات موجود
ammunition in hands of troops
مهمات موجود در دست یگانها
horizontal loading
پر کردن مهمات به طور افقی
token passing
روش کنترل دستیابی به شبکه محلی با استفاده از بستههای Token. ایستگاههای کاری پیش از دریافت Token نمیتوانند داده ارسال کنند
ordnance data
اطلاعات مربوط به جنگ افزارو مهمات
ordnance service
خدمات مربوط به اردنانس واسلحه و مهمات
tarpaulin
بارپوش برزنتی برزنت روپوش مهمات
ready rack
قفسه مهمات حاضر برای تیراندازی
depot
ایستگاه راه اهن مخزن مهمات
color band
نوار رنگی روی جعبه مهمات
ammunition and toxic material open space
انبارهای روباز مهمات ومواد سمی
small lot
نوبهای که تعداد مهمات یا خرج ان کم است
tarpaulins
بارپوش برزنتی برزنت روپوش مهمات
functional condition code
کد یا علامت مشخصات عمل کرد مهمات
inventory lot
نوبه مهمات ذخیره شده در انبار
magazine space
زاغه زیرزمینی محل انبار مهمات
magazine flooding system
سیستم اب فشان انبار مهمات ناو
inert ammunition
مهمات خنثی یا بدون خرج تخریب
depots
ایستگاه راه اهن مخزن مهمات
standard load
بار مهمات مطابق نمونه یا تنظیم شده
tumbrel or bril
ارابه دو چرخه برای بردن مهمات و ادوات
x site
سکوی روبازموقت برای انبار کردن مهمات
deliveries
نقل و انتقال دادن پرتاب مهمات یا بار
delivery
نقل و انتقال دادن پرتاب مهمات یا بار
scabbing
بوش گذاری در فضای دیواره واگنهای حامل مهمات
service marking
علایم و مشخصات تجارتی که روی کالاها یا مهمات حک میشود
publishes
1-استفاده از بستههای نشر رومیزی و چاپگرهای لیزری برای تولید چاپ . 2-استفاده از کامپیوتر برای نوشتن و نمایش اطلاعات .
published
1-استفاده از بستههای نشر رومیزی و چاپگرهای لیزری برای تولید چاپ . 2-استفاده از کامپیوتر برای نوشتن و نمایش اطلاعات .
publish
1-استفاده از بستههای نشر رومیزی و چاپگرهای لیزری برای تولید چاپ . 2-استفاده از کامپیوتر برای نوشتن و نمایش اطلاعات .
rack space
محوطه کف چینی شده انباربرای استقرار پالتها یا جعبههای مهمات
season cracking
ترکی که بعلت عمر زیاد دروسایل یا مهمات تولید میشود
lot integrity
دسته بندی مهمات به حسب نوبه یا جدا کردن انها درانبار
rearming
تجدیداماد مهمات درانبارها مسلح کردن مجدد ماسوره یاچاشنی بمب یا موشک
sponson
جدار توخالی یا جاسازی شده در بدنه تانک برای تعبیه مهمات یا بی سیم
wet stowage
نوعی روش بارگیر مهمات درخودروها با غوطه ور کردن انها در مایعات ضد شعله
what state
در رهگیری هوایی یعنی میزان سوخت و مهمات واکسیژن باقیمانده خود راگزارش کنید
half area
محل توقف سربازان در حین حرکت برای تجدید سازمان یاگرفتن مهمات یا استراحت
cell relay
روش ارسال بستههای اطلاعاتی روی یک شبکه باند وسیع مثل roadband ISDN مثلاگ سیسیتم ATM داده را با حرکت خانههای داده بین گره ها در یک شبکه گسترده منتقل میکند
cells
در یک سیستم ارسال داده مثل ATM بستههای داده با طول ثابت مثلاگ یک خانه در سیستم ATM شامل دادههای هشت تایی است
cell
در یک سیستم ارسال داده مثل ATM بستههای داده با طول ثابت مثلاگ یک خانه در سیستم ATM شامل دادههای هشت تایی است
y site
نوعی محوطه انبار مهمات روباز موقت که اطراف ان باسدهای خاکی احاطه شده باشد
magazine
مخزن مهمات ناو جعبه خزانه تفنگ جعبه خوراک دهنده
magazines
مخزن مهمات ناو جعبه خزانه تفنگ جعبه خوراک دهنده
water displacement
زهکشی سیستم زهکشی مهمات نوعی روش پر کردن خرج فسفرسفید در داخل گلوله
burning rate
سرعت سوزش مهمات یا خرج سرعت مصرف سوخت
limber chest
جعبه حمل مهمات توپخانه جعبه پیش قطار
delivery groups
مکانیسم پرتاب موشک یا مهمات وسایل سیستم پرتاب
gunroom
مخزن مهمات کشتی سفره خانه افسران کشتی
destruction site
منطقه تخریب مهمات محل تخریب
dump
انبار موقتی زاغه مهمات انبار
controlled fragmentation
مهمات با ترکش کنترل شده گسترش کنترل شده ترکشها
pallets
چرخ دستی حمل بار مقر حمل مهمات سکوی حمل بار
pallet
چرخ دستی حمل بار مقر حمل مهمات سکوی حمل بار
unexploded
عمل نکرده مهمات عمل نکرده
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com