English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (3 milliseconds)
English Persian
stereoirregular polymer بسپار بدون نظم فضایی
Other Matches
space ship کشتی فضایی سفینه فضایی
polymer بسپار
head to head polymer بسپار سر به سر
terpolymer سه بسپار
head to tail polymer بسپار سر به دم
tail to tail polymer بسپار دم به دم
polymers بسپار
condensation polymer بسپار تراکمی
living polymer بسپار زنده
syndiotactic polymer بسپار هم ارایش
organic polymer بسپار الی
heat resistance polymer بسپار گرمایی
biopolymer زیست بسپار
synthetic polymer بسپار زنجیری
high polymer بسپار سنگین
branched polymer بسپار شاخهای
heteropolymer ناجور بسپار
homopolymer جور بسپار
three dimensional polymer بسپار سه بعدی
linear polymer بسپار خطی
photopolymer بسپار نوری
polymerize بسپار شدن
isotactic polymer بسپار تک ارایش
polymerize بسپار کردن
regular polymer بسپار منظم
atactic polymer بسپار بی ارایش
irregular polymer بسپار نامنظم
polymer chemistry شیمی بسپار
high polymer بسپار بزرگ
inorganic polymer بسپار معدنی
stereospecific polymer بسپار فضا ویژه
carbon chain polymer بسپار زنجیر کربنی
stereoregular polymer بسپار فضا ویژه
long chain polymer بسپار بلند زنجیر
hetero organic polymer ناجور بسپار الی
polymolecular polymer بسپار چند مولکولی
homochain polmer بسپار جور زنجیر
polymerizability قابلیت بسپار شدن
without any reservation بدون هیچ قید وشرط بدون استثنا مطلقا
informally بدون تشریفات بدون رعایت مراسم اداری یا قانونی
unformed بدون شکل منظم هندسی بدون سازمان
flattest ضربه بدون ایجاد پیچ در گوی بیلیارد حالت کشیده و بدون انحنای بادبان دریای ارام سطح اب مناسب ماهیگیری
flat ضربه بدون ایجاد پیچ در گوی بیلیارد حالت کشیده و بدون انحنای بادبان دریای ارام سطح اب مناسب ماهیگیری
independently آزاد یا بدون کنترل یا بدون اتصال
of no interest بدون اهمیت [بدون جلب توجه]
polymers جسمی که از ترکیب ذرات متشابه الترکیب وازتکرار واحدهای ساختمانی یکنوخت ایجاد شده باشد بسپار
polymer جسمی که از ترکیب ذرات متشابه الترکیب وازتکرار واحدهای ساختمانی یکنوخت ایجاد شده باشد بسپار
Taoism روش فکری منسوب به lao-tseفیلسوف چینی که مبتنی است بر اداره مملکت بدون وجوددولت و بدون اعمال فرمها واشکال خاص حکومت
parataxis مرتب شدن بدون ربط منطقی توالی دو عبارت یا جمله بدون ربط یا عوامل دستوری دیگر
lynch law مجازات بدون دادرسی که مردم از پیش خود معین کنند, مجازات مجرمین بدون رسیدگی قضایی وقانونی
unbranched بدون انشعاب بدون شعبه
unstressed بدون اضطراب بدون کشش
achylous بدون کیلوس بدون قیلوس
offhand بدون مقدمه بدون تهیه
three-dimensional فضایی
isometric فضایی
spacial فضایی
cubic فضایی
isometrics فضایی
spatila فضایی
spatial فضایی
spacesuits لباس فضایی
steric effect اثر فضایی
ionospheric wave موج فضایی
spaceman مسافر فضایی
spacemen مسافر فضایی
stereochemistry شمیی فضایی
solid angle زاویه فضایی
steric hindrance ممانعت فضایی
spacesuit لباس فضایی
cubic measure اندازه فضایی
configuration ارایش فضایی
stereoisomer همپار فضایی
avionics ارتباطات فضایی
Star Wars جنگ فضایی
space isomerism ایزومری فضایی
stereoisomerism همپاری فضایی
stereoisomerism ایزومری فضایی
space lattice شبکه فضایی
space perception ادراک فضایی
space platform پایگاه فضایی
space shuttle شاتل فضایی
space shuttle سفینه فضایی
space shuttles شاتل فضایی
space medicine پزشکی فضایی
space isomerism همپاری فضایی
space geametry هندسه فضایی
space flight پرواز فضایی
clearing out [of a place] تخلیه [فضایی]
spacecraft سفینه فضایی
sky lab ازمایشگاه فضایی
soild angle زاویه فضایی
solid geometry هندسه فضایی
solid geometry هندسه ی فضایی
space defense پدافند فضایی
space error خطای فضایی
space shuttles سفینه فضایی
space station پایگاه فضایی
spatial digitaizer دیجیتایذر فضایی
spatial symbolism نمادگری فضایی
spatial threshold استانه فضایی
spatial visualization تجسم فضایی
spatiality حالت فضایی
spatiomotor فضایی- حرکتی
spatiotemporal فضایی و زمانی
spatiotemporal فضایی وحال
steremer ایزومر فضایی
spaceport پایگاه فضایی
spatial ability توانایی فضایی
sky wave موج فضایی
spaceframe قاب فضایی
space station ایستگاه فضایی
space stations پایگاه فضایی
space platform ایستگاه فضایی
space stations ایستگاه فضایی
space relations روابط فضایی
space ship سفینه فضایی
space time شاتل فضایی
space time اتوبوس فضایی
configurations ارایش فضایی
illusion of space القاء خاصیت فضایی
three dimensional direction finding جهت یابی فضایی
unit solid angle زاویه واحد فضایی
modules قسمتی از سفینه فضایی
spacial information اطلاعات فضایی [فاصله ای]
space orientation موقعیت یابی فضایی
spatial orientation موقعیت یابی فضایی
space vehicle وسیله نقلیه فضایی
spatial data management مدیریت داده فضایی
spatial information اطلاعات فضایی [فاصله ای]
stereo chemistry مبحث شیمی فضایی
closo packed hexagonal space lattice شبکه فضایی شش وجهی
module قسمتی از سفینه فضایی
cm فضایی از حافظه که محل آن به سرعت
footprint فضایی که یک کامپیوتر در میز می گیرد
footprints فضایی که یک کامپیوتر در میز می گیرد
body centered بطور فضایی متمورکز شده
light-well [فضایی زیر زمین در ساختمان ها]
image کپی دقیق از فضایی از حافظه
cartesian coordinates سیستم مختصات سه بعدی فضایی
images کپی دقیق از فضایی از حافظه
International Space Station [ISS] ایستگاه فضایی بین المللی
out of <prep.> بیرون از [فضایی یا فاصله ای] [امکانات]
square radian استرادیان [یکای زاویه فضایی ] [ریاضی]
blankest فضایی در فرم که باید کامل شود
minnesota spacial relations test ازمون روابط فضایی مینه سوتا
spadat سیستم ردیابی و اکتشاف سفینههای فضایی
diffusing درچز چیزی روی فضایی ازماده
diffuse درچز چیزی روی فضایی ازماده
steradian [sr] استرادیان [یکای زاویه فضایی ] [ریاضی]
blank فضایی در فرم که باید کامل شود
diffuses درچز چیزی روی فضایی ازماده
configurations ترتیب فضایی کلی اجزاء اصلی
configuration ترتیب فضایی کلی اجزاء اصلی
diffused درچز چیزی روی فضایی ازماده
hypergeometric مربوط به هندسه فوق مقیاسات فضایی
arithmetic فضایی در حافظه که عملوند ها را ذخیره میکند
spacecraft سفینه فضایی ship space : syn
indenting شروع کردن یک خط متن با فضایی در حاشیه سمت چپ
indents شروع کردن یک خط متن با فضایی در حاشیه سمت چپ
flattest فضایی در حافظه که هر محل آن آدرس یکتا دارند.
indent شروع کردن یک خط متن با فضایی در حاشیه سمت چپ
astrophotography عکس برداری از ستارگان برای تحقیقات فضایی
charactristic velocity مجموع تغییرات سرعت درمسیر یک ماموریت فضایی
flat فضایی در حافظه که هر محل آن آدرس یکتا دارند.
buckets فضایی در حافظه که داده میتواند نادیده گرفته شود
bioastronautics مطالعه اثرات مسافرتهای فضایی در اشکال مختلف حیات
bucket فضایی در حافظه که داده میتواند نادیده گرفته شود
bounds محدودیت یا فضایی که کسی میتواند عمل انجام دهد
floats فضایی در حافظه که اولین دستور برنامه ذخیره شده است
shuttle رسانگر فضایی قابل استفاده مجدد که مانند هواپیما پروازمیکند
window فضایی درصفحه نمایش که همیشه محدوده دستورات موجود را می نویسد
float فضایی در حافظه که اولین دستور برنامه ذخیره شده است
reserved character فضایی ازدیسک که برای کنترل ذخیره داده به کارمی رود
bayed فضایی در پوشش کامپیوتر که دیسک درایو قرار گرفته است
window فضایی در صفحه نمایش که همیشه محدوده دستورات موجود را می نویسد
baying فضایی در پوشش کامپیوتر که دیسک درایو قرار گرفته است
pugging خاک اره یا چیز دیگری که فضایی رابا ان پرکنندتاصدادران نه پیچد
shuttles رسانگر فضایی قابل استفاده مجدد که مانند هواپیما پروازمیکند
bay فضایی در پوشش کامپیوتر که دیسک درایو قرار گرفته است
bays فضایی در پوشش کامپیوتر که دیسک درایو قرار گرفته است
shuttled رسانگر فضایی قابل استفاده مجدد که مانند هواپیما پروازمیکند
mark کارت از پیش چاپ شده با فضایی برای حروف علامتدار
courier نوشتاری تک فضایی که مشابه نوشتار ماشین تحریر شرکتها است
registers فضایی در CPU برای ذخیره موقت داده پیش ازپردازش
registering فضایی در CPU برای ذخیره موقت داده پیش ازپردازش
register فضایی در CPU برای ذخیره موقت داده پیش ازپردازش
floated فضایی در حافظه که اولین دستور برنامه ذخیره شده است
marks کارت از پیش چاپ شده با فضایی برای حروف علامتدار
couriers نوشتاری تک فضایی که مشابه نوشتار ماشین تحریر شرکتها است
density حجم دادهای که در فضایی از دیسک یا نوار قابل جمع آوری است
densities حجم دادهای که در فضایی از دیسک یا نوار قابل جمع آوری است
ambitus [اختصاص دادن فضایی در اطراف قبر یا آرامگاه برای دسترسی به کلیسا]
full انجام جستجوی چیزی در یک متن در فایل یا پایگاه داده ها و نه در یک فضایی از ملاب
fullest انجام جستجوی چیزی در یک متن در فایل یا پایگاه داده ها و نه در یک فضایی از ملاب
responses فضایی در فرم که برای خواندن داده با علامت نوری به کار می رود
orbital injection دادن سرعت لازم برای چرخش دور یک مدار به سفینه فضایی
response فضایی در فرم که برای خواندن داده با علامت نوری به کار می رود
perigee نقطه حداقل مسافت در مدارسفینه فضایی نققه حضیض مدار سفینه
workings فضایی از حافظه سریع برای ذخیره موقت داده در استفاده جاری
Recent search history
Search history is off. Activate
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com