Total search result: 201 (3 milliseconds) |
|
|
|
English |
Persian |
stereoirregular polymer |
بسپار بدون نظم فضایی |
|
|
Other Matches |
|
space ship |
کشتی فضایی سفینه فضایی |
polymer |
بسپار |
head to head polymer |
بسپار سر به سر |
terpolymer |
سه بسپار |
head to tail polymer |
بسپار سر به دم |
tail to tail polymer |
بسپار دم به دم |
polymers |
بسپار |
condensation polymer |
بسپار تراکمی |
living polymer |
بسپار زنده |
syndiotactic polymer |
بسپار هم ارایش |
organic polymer |
بسپار الی |
heat resistance polymer |
بسپار گرمایی |
biopolymer |
زیست بسپار |
synthetic polymer |
بسپار زنجیری |
high polymer |
بسپار سنگین |
branched polymer |
بسپار شاخهای |
heteropolymer |
ناجور بسپار |
homopolymer |
جور بسپار |
three dimensional polymer |
بسپار سه بعدی |
linear polymer |
بسپار خطی |
photopolymer |
بسپار نوری |
polymerize |
بسپار شدن |
isotactic polymer |
بسپار تک ارایش |
polymerize |
بسپار کردن |
regular polymer |
بسپار منظم |
atactic polymer |
بسپار بی ارایش |
irregular polymer |
بسپار نامنظم |
polymer chemistry |
شیمی بسپار |
high polymer |
بسپار بزرگ |
inorganic polymer |
بسپار معدنی |
stereospecific polymer |
بسپار فضا ویژه |
carbon chain polymer |
بسپار زنجیر کربنی |
stereoregular polymer |
بسپار فضا ویژه |
long chain polymer |
بسپار بلند زنجیر |
hetero organic polymer |
ناجور بسپار الی |
polymolecular polymer |
بسپار چند مولکولی |
homochain polmer |
بسپار جور زنجیر |
polymerizability |
قابلیت بسپار شدن |
without any reservation |
بدون هیچ قید وشرط بدون استثنا مطلقا |
informally |
بدون تشریفات بدون رعایت مراسم اداری یا قانونی |
unformed |
بدون شکل منظم هندسی بدون سازمان |
flattest |
ضربه بدون ایجاد پیچ در گوی بیلیارد حالت کشیده و بدون انحنای بادبان دریای ارام سطح اب مناسب ماهیگیری |
flat |
ضربه بدون ایجاد پیچ در گوی بیلیارد حالت کشیده و بدون انحنای بادبان دریای ارام سطح اب مناسب ماهیگیری |
independently |
آزاد یا بدون کنترل یا بدون اتصال |
of no interest |
بدون اهمیت [بدون جلب توجه] |
polymers |
جسمی که از ترکیب ذرات متشابه الترکیب وازتکرار واحدهای ساختمانی یکنوخت ایجاد شده باشد بسپار |
polymer |
جسمی که از ترکیب ذرات متشابه الترکیب وازتکرار واحدهای ساختمانی یکنوخت ایجاد شده باشد بسپار |
Taoism |
روش فکری منسوب به lao-tseفیلسوف چینی که مبتنی است بر اداره مملکت بدون وجوددولت و بدون اعمال فرمها واشکال خاص حکومت |
parataxis |
مرتب شدن بدون ربط منطقی توالی دو عبارت یا جمله بدون ربط یا عوامل دستوری دیگر |
lynch law |
مجازات بدون دادرسی که مردم از پیش خود معین کنند, مجازات مجرمین بدون رسیدگی قضایی وقانونی |
unbranched |
بدون انشعاب بدون شعبه |
unstressed |
بدون اضطراب بدون کشش |
achylous |
بدون کیلوس بدون قیلوس |
offhand |
بدون مقدمه بدون تهیه |
three-dimensional |
فضایی |
isometric |
فضایی |
spacial |
فضایی |
cubic |
فضایی |
isometrics |
فضایی |
spatila |
فضایی |
spatial |
فضایی |
spacesuits |
لباس فضایی |
steric effect |
اثر فضایی |
ionospheric wave |
موج فضایی |
spaceman |
مسافر فضایی |
spacemen |
مسافر فضایی |
stereochemistry |
شمیی فضایی |
solid angle |
زاویه فضایی |
steric hindrance |
ممانعت فضایی |
spacesuit |
لباس فضایی |
cubic measure |
اندازه فضایی |
configuration |
ارایش فضایی |
stereoisomer |
همپار فضایی |
avionics |
ارتباطات فضایی |
Star Wars |
جنگ فضایی |
space isomerism |
ایزومری فضایی |
stereoisomerism |
همپاری فضایی |
stereoisomerism |
ایزومری فضایی |
space lattice |
شبکه فضایی |
space perception |
ادراک فضایی |
space platform |
پایگاه فضایی |
space shuttle |
شاتل فضایی |
space shuttle |
سفینه فضایی |
space shuttles |
شاتل فضایی |
space medicine |
پزشکی فضایی |
space isomerism |
همپاری فضایی |
space geametry |
هندسه فضایی |
space flight |
پرواز فضایی |
clearing out [of a place] |
تخلیه [فضایی] |
spacecraft |
سفینه فضایی |
sky lab |
ازمایشگاه فضایی |
soild angle |
زاویه فضایی |
solid geometry |
هندسه فضایی |
solid geometry |
هندسه ی فضایی |
space defense |
پدافند فضایی |
space error |
خطای فضایی |
space shuttles |
سفینه فضایی |
space station |
پایگاه فضایی |
spatial digitaizer |
دیجیتایذر فضایی |
spatial symbolism |
نمادگری فضایی |
spatial threshold |
استانه فضایی |
spatial visualization |
تجسم فضایی |
spatiality |
حالت فضایی |
spatiomotor |
فضایی- حرکتی |
spatiotemporal |
فضایی و زمانی |
spatiotemporal |
فضایی وحال |
steremer |
ایزومر فضایی |
spaceport |
پایگاه فضایی |
spatial ability |
توانایی فضایی |
sky wave |
موج فضایی |
spaceframe |
قاب فضایی |
space station |
ایستگاه فضایی |
space stations |
پایگاه فضایی |
space platform |
ایستگاه فضایی |
space stations |
ایستگاه فضایی |
space relations |
روابط فضایی |
space ship |
سفینه فضایی |
space time |
شاتل فضایی |
space time |
اتوبوس فضایی |
configurations |
ارایش فضایی |
illusion of space |
القاء خاصیت فضایی |
three dimensional direction finding |
جهت یابی فضایی |
unit solid angle |
زاویه واحد فضایی |
modules |
قسمتی از سفینه فضایی |
spacial information |
اطلاعات فضایی [فاصله ای] |
space orientation |
موقعیت یابی فضایی |
spatial orientation |
موقعیت یابی فضایی |
space vehicle |
وسیله نقلیه فضایی |
spatial data management |
مدیریت داده فضایی |
spatial information |
اطلاعات فضایی [فاصله ای] |
stereo chemistry |
مبحث شیمی فضایی |
closo packed hexagonal space lattice |
شبکه فضایی شش وجهی |
module |
قسمتی از سفینه فضایی |
cm |
فضایی از حافظه که محل آن به سرعت |
footprint |
فضایی که یک کامپیوتر در میز می گیرد |
footprints |
فضایی که یک کامپیوتر در میز می گیرد |
body centered |
بطور فضایی متمورکز شده |
light-well |
[فضایی زیر زمین در ساختمان ها] |
image |
کپی دقیق از فضایی از حافظه |
cartesian coordinates |
سیستم مختصات سه بعدی فضایی |
images |
کپی دقیق از فضایی از حافظه |
International Space Station [ISS] |
ایستگاه فضایی بین المللی |
out of <prep.> |
بیرون از [فضایی یا فاصله ای] [امکانات] |
square radian |
استرادیان [یکای زاویه فضایی ] [ریاضی] |
blankest |
فضایی در فرم که باید کامل شود |
minnesota spacial relations test |
ازمون روابط فضایی مینه سوتا |
spadat |
سیستم ردیابی و اکتشاف سفینههای فضایی |
diffusing |
درچز چیزی روی فضایی ازماده |
diffuse |
درچز چیزی روی فضایی ازماده |
steradian [sr] |
استرادیان [یکای زاویه فضایی ] [ریاضی] |
blank |
فضایی در فرم که باید کامل شود |
diffuses |
درچز چیزی روی فضایی ازماده |
configurations |
ترتیب فضایی کلی اجزاء اصلی |
configuration |
ترتیب فضایی کلی اجزاء اصلی |
diffused |
درچز چیزی روی فضایی ازماده |
hypergeometric |
مربوط به هندسه فوق مقیاسات فضایی |
arithmetic |
فضایی در حافظه که عملوند ها را ذخیره میکند |
spacecraft |
سفینه فضایی ship space : syn |
indenting |
شروع کردن یک خط متن با فضایی در حاشیه سمت چپ |
indents |
شروع کردن یک خط متن با فضایی در حاشیه سمت چپ |
flattest |
فضایی در حافظه که هر محل آن آدرس یکتا دارند. |
indent |
شروع کردن یک خط متن با فضایی در حاشیه سمت چپ |
astrophotography |
عکس برداری از ستارگان برای تحقیقات فضایی |
charactristic velocity |
مجموع تغییرات سرعت درمسیر یک ماموریت فضایی |
flat |
فضایی در حافظه که هر محل آن آدرس یکتا دارند. |
buckets |
فضایی در حافظه که داده میتواند نادیده گرفته شود |
bioastronautics |
مطالعه اثرات مسافرتهای فضایی در اشکال مختلف حیات |
bucket |
فضایی در حافظه که داده میتواند نادیده گرفته شود |
bounds |
محدودیت یا فضایی که کسی میتواند عمل انجام دهد |
floats |
فضایی در حافظه که اولین دستور برنامه ذخیره شده است |
shuttle |
رسانگر فضایی قابل استفاده مجدد که مانند هواپیما پروازمیکند |
window |
فضایی درصفحه نمایش که همیشه محدوده دستورات موجود را می نویسد |
float |
فضایی در حافظه که اولین دستور برنامه ذخیره شده است |
reserved character |
فضایی ازدیسک که برای کنترل ذخیره داده به کارمی رود |
bayed |
فضایی در پوشش کامپیوتر که دیسک درایو قرار گرفته است |
window |
فضایی در صفحه نمایش که همیشه محدوده دستورات موجود را می نویسد |
baying |
فضایی در پوشش کامپیوتر که دیسک درایو قرار گرفته است |
pugging |
خاک اره یا چیز دیگری که فضایی رابا ان پرکنندتاصدادران نه پیچد |
shuttles |
رسانگر فضایی قابل استفاده مجدد که مانند هواپیما پروازمیکند |
bay |
فضایی در پوشش کامپیوتر که دیسک درایو قرار گرفته است |
bays |
فضایی در پوشش کامپیوتر که دیسک درایو قرار گرفته است |
shuttled |
رسانگر فضایی قابل استفاده مجدد که مانند هواپیما پروازمیکند |
mark |
کارت از پیش چاپ شده با فضایی برای حروف علامتدار |
courier |
نوشتاری تک فضایی که مشابه نوشتار ماشین تحریر شرکتها است |
registers |
فضایی در CPU برای ذخیره موقت داده پیش ازپردازش |
registering |
فضایی در CPU برای ذخیره موقت داده پیش ازپردازش |
register |
فضایی در CPU برای ذخیره موقت داده پیش ازپردازش |
floated |
فضایی در حافظه که اولین دستور برنامه ذخیره شده است |
marks |
کارت از پیش چاپ شده با فضایی برای حروف علامتدار |
couriers |
نوشتاری تک فضایی که مشابه نوشتار ماشین تحریر شرکتها است |
density |
حجم دادهای که در فضایی از دیسک یا نوار قابل جمع آوری است |
densities |
حجم دادهای که در فضایی از دیسک یا نوار قابل جمع آوری است |
ambitus |
[اختصاص دادن فضایی در اطراف قبر یا آرامگاه برای دسترسی به کلیسا] |
full |
انجام جستجوی چیزی در یک متن در فایل یا پایگاه داده ها و نه در یک فضایی از ملاب |
fullest |
انجام جستجوی چیزی در یک متن در فایل یا پایگاه داده ها و نه در یک فضایی از ملاب |
responses |
فضایی در فرم که برای خواندن داده با علامت نوری به کار می رود |
orbital injection |
دادن سرعت لازم برای چرخش دور یک مدار به سفینه فضایی |
response |
فضایی در فرم که برای خواندن داده با علامت نوری به کار می رود |
perigee |
نقطه حداقل مسافت در مدارسفینه فضایی نققه حضیض مدار سفینه |
workings |
فضایی از حافظه سریع برای ذخیره موقت داده در استفاده جاری |