Enter keyword here!

⌨

Tips | Translate!

Total search result: 202 (10 milliseconds)
English	Persian
stereoregular polymer	بسپار فضا ویژه
stereospecific polymer	بسپار فضا ویژه
Other Matches
idiosyncrasies	طبیعت ویژه طرز فکر ویژه شیوه ویژه هرنویسنده خصوصیات اخلاقی
idiosyncrasy	طبیعت ویژه طرز فکر ویژه شیوه ویژه هرنویسنده خصوصیات اخلاقی
to watch for certain symptoms	توجه کردن به نشانه های ویژه [علایم ویژه مرض ]
special interest groups	گروههایی با علاقه ویژه گروه مشترک المنافع ویژه
specialities	کالای ویژه داروی ویژه یا اختصاصی اسپسیالیته
specialty	کالای ویژه داروی ویژه یا اختصاصی اسپسیالیته
speciality	کالای ویژه داروی ویژه یا اختصاصی اسپسیالیته
idiocrasy	طبیعت ویژه طرز فکر ویژه
head to head polymer	بسپار سر به سر
tail to tail polymer	بسپار دم به دم
terpolymer	سه بسپار
head to tail polymer	بسپار سر به دم
polymer	بسپار
polymers	بسپار
heat resistance polymer	بسپار گرمایی
inorganic polymer	بسپار معدنی
irregular polymer	بسپار نامنظم
organic polymer	بسپار الی
isotactic polymer	بسپار تک ارایش
atactic polymer	بسپار بی ارایش
linear polymer	بسپار خطی
branched polymer	بسپار شاخهای
heteropolymer	ناجور بسپار
high polymer	بسپار سنگین
high polymer	بسپار بزرگ
homopolymer	جور بسپار
biopolymer	زیست بسپار
living polymer	بسپار زنده
three dimensional polymer	بسپار سه بعدی
synthetic polymer	بسپار زنجیری
regular polymer	بسپار منظم
polymerize	بسپار شدن
polymerize	بسپار کردن
syndiotactic polymer	بسپار هم ارایش
condensation polymer	بسپار تراکمی
polymer chemistry	شیمی بسپار
photopolymer	بسپار نوری
homochain polmer	بسپار جور زنجیر
hetero organic polymer	ناجور بسپار الی
carbon chain polymer	بسپار زنجیر کربنی
long chain polymer	بسپار بلند زنجیر
polymolecular polymer	بسپار چند مولکولی
polymerizability	قابلیت بسپار شدن
stereoirregular polymer	بسپار بدون نظم فضایی
praetorial	متعلق به گارد ویژه سربازی که جز گارد ویژه است
polymer	جسمی که از ترکیب ذرات متشابه الترکیب وازتکرار واحدهای ساختمانی یکنوخت ایجاد شده باشد بسپار
polymers	جسمی که از ترکیب ذرات متشابه الترکیب وازتکرار واحدهای ساختمانی یکنوخت ایجاد شده باشد بسپار
adhoc	ویژه
specifics	ویژه
specific	ویژه
prerogative	حق ویژه
experts	ویژه گر
extra special	ویژه
privilege	حق ویژه
special	ویژه
idiocrasy	ویژه
net	ویژه
nets	ویژه
nett	ویژه
special character	ویژه
specialists	ویژه گر
paticular	ویژه
priviege	حق ویژه
specific humidity	نم ویژه
expresses	ویژه
expressed	ویژه
particulars	ویژه
peculiar	ویژه
special <adj.>	ویژه
expressing	ویژه
extra <adj.>	ویژه
express	ویژه
particular	ویژه
expert	ویژه گر
specialist	ویژه گر
specially	ویژه
prerogatives	حق ویژه
specific drawdown	افت ویژه
conizance	نشان ویژه
booths	جای ویژه
booth	جای ویژه
characteristic function	ویژه تابع
specific lattice	شبکه ویژه
characteristics	نشان ویژه
characteristic number	ویژه مقدار
characteristic root	ویژه مقدار
proper value	ویژه مقدار
specific cost	هزینه ویژه
species specific	نوع- ویژه
byelaw	قانون ویژه
cariologist	ویژه گر قلب
idiom	زبان ویژه
idiom	تعبیر ویژه
idioms	زبان ویژه
idioms	تعبیر ویژه
body guard	هنگ ویژه
acoustician	ویژه گر اواشنود
praetorian guard	گارد ویژه
specific gravity	گرانی ویژه
specific donor	دهنده ویژه
rarely	بااستادی ویژه
specific humidity	رطوبت ویژه
bylaw	قانون ویژه
specific heat	دمای ویژه
specific gravities	گرانی ویژه
specific heat	گرمای ویژه
proper function	ویژه تابع
net profit	سود ویژه
monocular	ویژه یک چشم
monkish	ویژه راهبان
singular matrix	ماتریش ویژه
singular matrix	ماتریس ویژه
special agreement	قرارداد ویژه
life guard	هنگ ویژه
special bastard	حرامزاده ویژه
special case	مورد ویژه
self weight	ویژه وزن
particular lien	حق حبس ویژه
regiospecific	جهت ویژه
prerogatived	دارای حق ویژه
preceptorial	ویژه اموزگاری
relative density	گرانی ویژه
resistivity	مقاومت ویژه
penologist	ویژه گر کیفرشناسی
lacrimal	ویژه اشک
lachrymal	ویژه اشک
labeled cargo	کالای ویژه
special symbol	نماد ویژه
favourite or vor	ویژه مخصوص
extra equipment	متعلقات ویژه
equity capital	ارزش ویژه
endemical	ویژه یک قوم
electrical resistivity	مقاومت ویژه
eigenvalue	ویژه مقدار
eigenfunction	ویژه تابع
ecotype	بوم ویژه
gastronomist	ویژه گرخوراک
special passport	پاسپورت ویژه
special party	گروه ویژه
kink	ویژه گی فرریز
indicium	نشانه ویژه
special character	دخشه ویژه
special deposits	سپردههای ویژه
special drawing right	حق برداشت ویژه
proper volume	ویژه حجم
quantum state	ویژه حالت
special drawing rights	حق برداشت ویژه
special duty	کار ویژه
habiliments	جامه ویژه
special verdict	تصمیم ویژه
characteristically	نشان ویژه
specific weight	وزن ویژه
specific yield	ابدهی ویژه
speleologist	ویژه گر غارشناسی
physiologist	ویژه گر فیزیولوژی
specialization	ویژه کاری
specialization	ویژه گری
physiologists	ویژه گر فیزیولوژی
stall	لژ جایگاه ویژه
stalling	لژ جایگاه ویژه
prerogative	حق یا امتیاز ویژه
specific viscosity	گرانروی ویژه
lineaments	نشان ویژه
lineament	نشان ویژه
specializes	ویژه گری
specific volume	حجم ویژه
specific weight	سنگینی ویژه
specialises	ویژه گری
specialize	ویژه گری
(not one's) cup of tea <idiom>	علاقه ویژه
specialising	ویژه گری
specialty	ویژه گری
lingoes	زبان ویژه
lingo	زبان ویژه
characteristic	نشان ویژه
special effects	جلوههای ویژه
specialists	ویژه کار
specialist	ویژه کار
expert	ویژه کار
experts	ویژه کار
dead weight	ویژه وزن
dead weights	ویژه وزن
garb	پوشاک ویژه
monograph	ویژه نگاشت
monographs	ویژه نگاشت
specializing	ویژه گری
prerogative	دارای حق ویژه
traits	نشان ویژه
nutritionist	ویژه گر تغذیه
nutritionists	ویژه گر تغذیه
juveniles	ویژه نو جوانان
specific resistance	مقاومت ویژه
capital	ارزش ویژه
version	شرح ویژه
special session	نشست ویژه
versions	شرح ویژه
zoologist	ویژه گرجانورشناسی
trait	نشان ویژه
specific rotation	چرخش ویژه
extraordinary meeting	نشست ویژه

Recent search history

Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com