Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
English
Persian
side spray
بسکهای جانبی گلوله ترکشهای جانبی گلوله
Other Matches
base spray
بسکهای ته گلوله
nose spray
بسکهای جلوی گلوله
expansion interface
حافظه جانبی وسایر دستگاههای جانبی رابه یک کامپیوتر اصلی اضافه کند
sidelap
بالههای جانبی هواپیما پوشش جانبی عکسها رویهم
bells and whistles
خصوصیات جانبی و پیشرفته یک برنامه کاربردی یا وسیله جانبی
trend
مسیرانحراف گلوله در برد که معمولا باعث گذارخوردن گلوله میشود
sensing
تخمین محل اصابت گلوله به زمین مشاهده ترکش گلوله
miss
موفق نشدن عدم اصابت گلوله به هدف خطای گلوله
trends
مسیرانحراف گلوله در برد که معمولا باعث گذارخوردن گلوله میشود
missed
موفق نشدن عدم اصابت گلوله به هدف خطای گلوله
misses
موفق نشدن عدم اصابت گلوله به هدف خطای گلوله
sabot
کمربند گلوله حلفه تمرکز یا وسیله ثبات گلوله در مسیر بوش استقرار لوله جوفی
fire ball
گلوله انفجاری گوی اتشین اتمی گلوله
frangible bullet
گلوله غیر فلزی بی استحکام گلوله نرم
clues
گلوله کردن بشکل کلاف یا گلوله نخ درامدن
clue
گلوله کردن بشکل کلاف یا گلوله نخ درامدن
ogive
ورم تمرکز گلوله رومی گلوله
peripheral
مداری که امکان کار کامپیوتر با رسانه جانبی با کمک پورتهای سریال و موازی و سایر سیگنالهای تصدیق لازم برای واسط شدن بین وسیله جانبی
channels
واسط بین کامپیوتر مرکز و وسایل جانبی به همراه یک کانال که سیگنالهای وضعیت را از سایر وسایل جانبی دستور میکند
channelled
واسط بین کامپیوتر مرکز و وسایل جانبی به همراه یک کانال که سیگنالهای وضعیت را از سایر وسایل جانبی دستور میکند
channel
واسط بین کامپیوتر مرکز و وسایل جانبی به همراه یک کانال که سیگنالهای وضعیت را از سایر وسایل جانبی دستور میکند
channeled
واسط بین کامپیوتر مرکز و وسایل جانبی به همراه یک کانال که سیگنالهای وضعیت را از سایر وسایل جانبی دستور میکند
channeling
واسط بین کامپیوتر مرکز و وسایل جانبی به همراه یک کانال که سیگنالهای وضعیت را از سایر وسایل جانبی دستور میکند
communication
بافری در گیرنده که به یک وسیله جانبی کند اجازه قبول داده از یک وسیله جانبی سریع میدهد بدون کم کردن سرعت
side effect
عوارض جانبی
[اثر جانبی]
wait condition
1-وضعیت غیرفعال پردازنده که منتظر ورودی از وسیله جانبی است . 2-دستور خالی برای کاهش سرعت پردازنده تا حافظه یا رسانه جانبی کندتر به آن برسد
wait state
1-وضعیت غیرفعال پردازنده که منتظر ورودی از وسیله جانبی است . 2-دستور خالی برای کاهش سرعت پردازنده تا حافظه یا رسانه جانبی کندتر به آن برسد
splinterproof
ضدبسکهای گلوله ضد قطعات گلوله
dud
منفجرنشدن گلوله گلوله ناپیدا
velocity jump
جهش لوله توپ یا جهش گلوله در اثر سرعت اولیه پرتاب گلوله
maximum ordinate
حداکثر ارتفاع سهمی گلوله ارتفاع نقطه اوج مسیر گلوله
power down
خاموش کردن یک کامپیوتر یادستگاه جانبی اقداماتی که به هنگام خرابی برق یا قطع عملیات ممکن است توسط کامپیوتر برای حفافت حالت پردازنده و جلوگیری ازخرابی ان یا دستگاههای جانبی متصل به ان به اجرادراید
base of trajectory
تصویر افقی مسیر گلوله پایه مسیر گلوله
nuclear stalemate
گلوله اتمی خارج از رده گلوله اتمی ممنوعه
spillover effect
عوارض جانبی
[اثر جانبی]
secondary effect
عوارض جانبی
[اثر جانبی]
fall-out
[side effect]
عوارض جانبی
[اثر جانبی]
byeffect
عوارض جانبی
[اثر جانبی]
by-effect
عوارض جانبی
[اثر جانبی]
adverse reaction
عوارض جانبی
[اثر جانبی]
externals
روش مرتب سازی فایل حافظه جانبی مثل دیسک طبق منبع اصلی داده واز دیسک به عنوان حافظه جانبی حین ذخیره سازی استفاده میکند
external
روش مرتب سازی فایل حافظه جانبی مثل دیسک طبق منبع اصلی داده واز دیسک به عنوان حافظه جانبی حین ذخیره سازی استفاده میکند
square base
کف گلوله یا قسمت ته گلوله
flank observation
دیدبانی جانبی دیدبانی از دیدگاه جانبی
ballistics of penetration
شناسایی شرایط نفوذ گلوله شناسایی مسیر نفوذ گلوله
angle of arrival
زاویه فرود مسیر گلوله زاویه فرود گلوله
lead collision course
مسیر تصادم گلوله با هدف خط تصادم گلوله با هدف
by-effect
اثر جانبی
fall-out
[side effect]
اثر جانبی
laterad
جانبی
contour line
خط جانبی
spillover effect
اثر جانبی
byeffect
اثر جانبی
secondary effect
اثر جانبی
bilateral
دو جانبی
sidelong
جانبی
adverse reaction
اثر جانبی
accessory
جانبی
lateral
جانبی
aisle
جانبی صحن
wing wall
دیواره جانبی
cross wind
باد جانبی
byeffect
عوارض جانبی
accessory
وسیله جانبی
dorsolateral
پشتی و جانبی
unit
وسیله جانبی
units
وسیله جانبی
aisles
جانبی صحن
end gable
نمای جانبی
side effect
اثر جانبی
side-effect
نتیجه جانبی
ventrolateral
بطنی و جانبی
device
وسیله جانبی
side-effects
نتیجه جانبی
devices
وسیله جانبی
trilaterality
حالت سه جانبی
ancillary equipment
وسیله جانبی
ancillary equipment
تجهیزات جانبی
side-effects
اثر جانبی
peripheral
دستگاه جانبی
auxiliary equipment
تجهیزات جانبی
side-effect
اثر جانبی
side effect
نتیجه جانبی
sideways sum
مجموع جانبی
by-effect
نتیجه جانبی
lateral shifts
تغییرات جانبی
lateral pressure
فشار جانبی
side chain
زنجیر جانبی
spillover effects
آثار جانبی
lateral load
بار جانبی
lateral inversion
معکوس جانبی
adverse reaction
نتیجه جانبی
side circuit
مدار جانبی
side friction
اصطکاک جانبی
lateral fissure
شیار جانبی
byeffect
نتیجه جانبی
lateral shifts
حرکت جانبی
fall-out
[side effect]
نتیجه جانبی
peripherals
دستگاههای جانبی
oblique fire
اتش جانبی
adverse reactions
اثرهای جانبی
by-effects
اثرهای جانبی
marginal bund
خاکریز جانبی
lateral yield
له شدگی جانبی
lateral surface
سطح جانبی
sidelooking airborne radar
رادار جانبی
spillover effect
نتیجه جانبی
secondary effect
نتیجه جانبی
side group
گروه جانبی
laterality
برتری جانبی
side reaction
واکنش جانبی
byeffects
آثار جانبی
secondary effects
آثار جانبی
side effects
آثار جانبی
input/output
وسیله جانبی
side view
نمای جانبی
byeffects
اثرهای جانبی
i/o
وسیله جانبی
flank speed
سرعت جانبی
sideband
باندهای جانبی
by-effects
آثار جانبی
lateral buckling
کمانکش جانبی
lateral dispersion
پراکندگی جانبی
spillover effects
اثرهای جانبی
side effects
اثرهای جانبی
lateral dominance
برتری جانبی
lateral control
کنترل جانبی
adverse reactions
آثار جانبی
secondary effects
اثرهای جانبی
round
گلوله
roundest
گلوله
globes
گلوله
gunshot
گلوله
gunshots
گلوله
bullet-proof
ضد گلوله
shell proof
ضد گلوله
cartridge
گلوله
cartridges
گلوله
fire ball
گلوله
bullets
گلوله
clue
گلوله نخ
cannon proof
ضد گلوله
clues
گلوله نخ
shots
گلوله
shot
گلوله
glomerule
گلوله رگ
ball
گلوله
globe
گلوله
pellet
گلوله
bullet
گلوله
line shot
گلوله در خط
rounds
گلوله ها
projectile
گلوله
processor
پردازنده جانبی مخصوص
lateral and sway bracing
حرکات جانبی و نوسانی
sides way
تغییر مکان جانبی
side-effect
اثرجانبی نتیجه جانبی
diaschisis
کارکرد پریشی جانبی
peripheral equipment operator
متصدی تجهیزات جانبی
notch piers
پایههای جانبی سرریز
peripheral controller
کنترل کننده جانبی
side-effects
اثرجانبی نتیجه جانبی
sidelobe
بیم جانبی رادار
side chain substitution
استخلاف در زنجیر جانبی
side effect
اثرجانبی نتیجه جانبی
lateral-adjustment lever
سطح تنظیم جانبی
miniperipheral
دستگاه جانبی کوچک
angle of sideslip
زاویه لغزش جانبی
sidelooking airborne radar
رادار با دید جانبی
lateral support
تکیه گاه جانبی
side tone
صدای جانبی گوشی
ventrolateral
درقسمت جانبی شکم
lateral magnifying power
درشت نمایی جانبی
crab
حرکت جانبی ناو
crabs
حرکت جانبی ناو
angle of sideslip
زاویه انحراف جانبی
girthed area
سطح جانبی
[ریاضی]
gunshot wound
زخم گلوله
shells
گلوله توپ
shelling
گلوله توپ
illuminating shell
گلوله منور
shell
گلوله توپ
bombardments
گلوله باران
bombardment
گلوله باران
starshell
گلوله منور
illumination round
گلوله منور
gun stone
گلوله توپ
hit
اصابت گلوله
gun shot
گلوله توپ
gas shell
گلوله دودانگیز
gilding metal
روکش گلوله
globus hystericus
گلوله هیستریایی
graupel
گلوله برف
bullet-proof
پاد گلوله
trajectory
خط سیر گلوله
trajectory
مسیر گلوله
trajectories
خط سیر گلوله
trajectories
مسیر گلوله
bullet-proof
ضد گلوله کردن
can , not observe
گلوله ناپیدا
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com