Dictiornary-Farsi | بسیار باحرارت | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 201 (9 milliseconds)

English	Persian
perfervid	بسیار باحرارت


Other Matches

hot blooded	باحرارت
ebullient	باحرارت
fervent	باحرارت
hot-blooded	باحرارت
glowing	باحرارت
strenvously	باحرارت
strenuous	باحرارت
strenuously	باحرارت
hepped up	باحرارت
heart and hand	باحرارت
vehemently	باحرارت زیاد
vehement	باحرارت زیاد
earnest	باحرارت مشتاق
vlsi	مجتمع سازی درمقیاس بسیار بزرگ تجمع مقیاس بسیار وسیع
infinity	حجم بسیار بسیار بزرگ که از بیشترین حد تصور هم بزرگتر باشد
super-	کامپیوتر main Frame بسیار قوی برای عملیات ریاضی بسیار سریع
thermodynamics	مبحث فعالیت مکانیکی ورابطه ان باحرارت
ultra high frequency	بسامد بسیار بسیار زیاد
u.h.f.	بسامد بسیار بسیار زیاد
cray	نوعی کامپیوتر بسیار بزرگ شرکت سازنده کامپیوترهای بسیار بزرگ
quartz clock	بخش کوچکی از کریستال کواترنر که در فرکانس مشخص با اعمال ولتاژ مشخص مرتعش میشود و برای سیگنالهای ساعت بسیار دقیق کامپیوتر ها و سایر برنامههای زمانی بسیار دقیق به کار می رود
state-of-the-art	بسیار پیشرفته یا از نظر تکنیکی بسیار پیشرفته
overly	بسیار
out and a way	بسیار
immortally	بسیار
abundant	بسیار
parlous	بسیار
powerfully	بسیار
very little	بسیار کم
sadly	بسیار بد
desperate	بسیار بد
oftentimes	بسیار
very	بسیار
sopping	بسیار
lashongs	بسیار
mickle	بسیار
mickle or muckle	بسیار
muckle	بسیار
not a lettle	بسیار
numerous	بسیار
sorely	بسیار
awfully	بسیار
far and away	بسیار
ever so	بسیار
galore	بسیار
multiped	بسیار پا
detestable	بسیار بد
plenty	بسیار
no end of	بسیار
thousand and one	بسیار
lot	بسیار
much	بسیار
unco	بسیار
multiplicity	بسیار
beastby	بسیار
an abundance of	بسیار
all	بسیار
many	بسیار
precious	بسیار
clinking	بسیار
so mush	بسیار
far	بسیار
seldom	بسیار کم
by far	بسیار
rotten <adj.>	بسیار بد
awful <adj.>	بسیار بد
longeval	بسیار زی
all-	بسیار
multifarious	بسیار
terrible <adj.>	بسیار بد
lousy <adj.>	بسیار بد
addition resin	بسیار افزایشی
heavy poll	ارا بسیار
addition polymer	بسیار افزایشی
heart break	اندوه بسیار
primal	بسیار قدیمی
inappreciable	نامحسوس بسیار کم
abysses	بسیار عمیق
high strung	بسیار حساس
cloying	بسیار احساساتی
abysm	بسیار عمیق
clued-up	بسیار مطلع
corking	بسیار عالی
hunky dory	بسیار خوب
elongated	بسیار بلندولاغر
daylights	بسیار ترسناک
abyss	بسیار عمیق
amazedly	باشگفت بسیار
d. stupid	بسیار کودن
diaphoresis	خوی بسیار
dateless	بسیار قدیم
bulimy	حرص بسیار
deluxe	بسیار زیبا
dirt cheap	بسیار ارزان
deep read	بسیار خوانده
dozens of girls	ذختران بسیار
e. use ful	بسیار سودمند
at railway speed	بسیار تند
ambrosial	بسیار مطبوع
hairline rule	خط بسیار نازک
gelid	بسیار سرد
all right <idiom>	بسیار خوب
at a great rat	بسیار تند
at a premium	بسیار مطلوب
at full lick	بسیار تند
delightsome	بسیار دلپسند
point device	بسیار درست
polyphonous	بسیار صدا
polyphonic	بسیار صدا
polyphagous	بسیار غذا
polyhistor	دانش بسیار
polyhistor	بسیار دانی
polygram	شکل بسیار خط
polygonal	بسیار پهلو
polygonal	بسیار گوشه
polychromic	بسیار رنگ
precipitance	تعجیل بسیار
polychromatic	بسیار رنگ
v.l.f.	بسامد بسیار کم
pointdovice	بسیار درست
frigid	بسیار سرد
pleophagous	بسیار خوار
polysemia	بسیار معنایی
polysemous	بسیار معنی
polystomatous	جانور بسیار
the d. is in him	بسیار شروراست
thank you very much	بسیار ممنونم
supersubtlety	زرنگی بسیار
superheat	بسیار گرم
superfine	بسیار فریف
supereminent	بسیار بلند
sizzler	بسیار گرم
punctuality	دقت بسیار
primordiality	قدمت بسیار
prepotent	بسیار توانا
prepotency	نفوذ بسیار
precisionist	بسیار دقیق
precipitancy	تعجیل بسیار
ultramodern	بسیار تازه
polystome	جانور بسیار
pianissimo	بسیار اهسته
peracute	بسیار سخت
much pleased	بسیار خوشتود
death trap	بسیار خطرناک
death traps	بسیار خطرناک
meticulosity	دقت بسیار
many persons	مردمان بسیار
many books	کتابهای بسیار
high-pitched	بسیار شیبدار
low-rise	نه بسیار بلند
multi-millionaire	بسیار پولدار
multi-millionaire	بسیار ثروتمند
multi-millionaires	بسیار پولدار
multi-millionaires	بسیار ثروتمند
overly	بسیار گرانه
infernality	زشتی بسیار
squeaky clean	بسیار تمیز
much rain	باران بسیار
much was said	بسیار چیزهاگفته شد
multangular	بسیار گوشه
peracute	بسیار حاد
overripe	بسیار رسیده
overrefinement	تصفیه بسیار
oliguresis	پیشاب بسیار کم
ad nauseam	بسیار زننده
ogygian	بسیار کهنه
of great importance	بسیار مهم
multocular	بسیار چشم
all-powerful	بسیار نیرومند
multivincular	بسیار پیوند
multitudinously	با گروه بسیار
multisonous	بسیار صدا
multisonant	بسیار صدا
multiform	بسیار شکل
multidentate	بسیار دندان
wedded	بسیار علاقمند
multitudes	گروه بسیار
whackings	بسیار عظیم
finest	بسیار اماده
desperate	بسیار سخت
extra	بسیار خیلی
extra-	بسیار خیلی
extras	بسیار خیلی
main	بسیار مهم
monstrosity	شرارت بسیار
monstrosities	شرارت بسیار
polygon	بسیار پهلو
fined	بسیار اماده
fine	بسیار اماده
brilliant	بسیار درخشان
whacking	بسیار عظیم
too expensive <adj.>	بسیار گران
overpriced <adj.>	بسیار گران
prime	بسیار مهم
primed	بسیار مهم
primes	بسیار مهم
herculean	بسیار دشوار
overweening	بسیار مغرور
wary	بسیار محتاط
regiment	گروه بسیار