English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 33 (3 milliseconds)
English Persian
rearwards بعقب
Other Matches
backs بعقب رفتن بعقب بردن
back بعقب رفتن بعقب بردن
sternway حرکت بعقب
retroverted بعقب برگشته
resupine بعقب برگشته
untread بعقب گام برداشتن
reversion برگشتگی بعقب عود
snowplow توقف با بردن پاشنه ها بعقب
wavy جنبش بعقب و جلو متموج
backspin چرخش و غلطیدن گوی بعقب
backcross چند پشت بعقب برگشتن
receded دور شدن بعقب سرازیرشدن
recede دور شدن بعقب سرازیرشدن
undercuts ضربه قوسدار با چرخش بعقب
recedes دور شدن بعقب سرازیرشدن
receding دور شدن بعقب سرازیرشدن
undercut ضربه قوسدار با چرخش بعقب
retroflex خمیده بعقب قفا رفتن زبان
kick out وزن خود را بعقب تخته موج بردن
three turn چرخش از جلو بعقب و بعکس با تغییر لبه اسکیت
countered چرخش از جلو بعقب وبعکس یا ساختن سه دایره مماس
pickup انداختن چوب و نخ بعقب برای بیرون اوردن ماهی از اب
countering چرخش از جلو بعقب وبعکس یا ساختن سه دایره مماس
counter چرخش از جلو بعقب وبعکس یا ساختن سه دایره مماس
drop mohawk چرخش از جلو بعقب و بعکس و برگشت روی پای اصلی
lay back spin چرخش روی یک پا با تکیه بعقب و بالابردن دستها و پای دیگر
in irons نقص در تعیین سمت حرکت که در نتیجه قایق بعقب بر می گردد
climber پوست یا چرم زیر اسکی تا درهنگام صعود بعقب لیز نخورد
sealsking نوار پوست سگ ماهی زیرچوب اسکی تورینگ برای جلوگیری از سر خوردن بعقب
mohawk چرخش از جلو بعقب و بعکس از روی یک پا به روی پای دیگر
swing roll چرخش نیمدایره روی یکپاوبعد روی پای دیگر با کنترل پای ازاد از جلو بعقب
evolute بسط منحنی مسطح وابسته به منحنی مسطح بعقب برگشته
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com