Dictiornary-Farsi | بلافاصله بعد از حرف بیصدا | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی


Total search result: 26 (3 milliseconds)
English	Persian
postconsonantal	بلافاصله بعد از حرف بیصدا


Other Matches

silently	بیصدا
quietly	بیصدا
quietest	بیصدا
quiet	بیصدا
silent	ساکت بیصدا
silent reading	بیصدا خوانی
as a result <adv.>	بلافاصله
at that [at that provocation] <adv.>	بلافاصله
consequently <adv.>	بلافاصله
subsequently <adv.>	بلافاصله
thereat <adv.>	بلافاصله
thereupon <adv.>	بلافاصله
direct <adj.>	بلافاصله
unintermediate <adj.>	بلافاصله
instantaneous <adj.>	بلافاصله
intuitive <adj.>	بلافاصله
immediate <adj.>	بلافاصله
short notice	بلافاصله
next in fornt of	بلافاصله درجلو
to be available for delivery at short notice	بلافاصله قابل تحویل بودن
postvocalic	بلافاصله بعد از حرف با صدا
prevocalic	بلافاصله قبل از حرف صدادار
half volley	ضربه بلافاصله پس ازتماس توپ با سطح
pocket judgment	سنددینی که بلافاصله پس ازسررسید بدون هیچ تشریفاتی قابل وصول و اجرا است
monocoque	ساختمان سه بعدی مثل بدنه هواپیما که فاقد سازه داخلی بوده و همه تنش بر پوسته و اجزاء ساختمانی که بلافاصله زیر ان قرار دارندوارد میگردد