Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 41 (4 milliseconds)
English
Persian
ball bearing
بلبرینگ ساچمهای
ball bearings
بلبرینگ ساچمهای
Other Matches
shot effect
اثر ساچمهای
plain bearing
یاتاقان ساچمهای
ball test
ازمون ساچمهای
ball mill
اسیاب ساچمهای
adamantine drill
مته ساچمهای
ball bearings
یاطاقان ساچمهای
ball bearing
یاطاقان ساچمهای
shotgun
تفنگ ساچمهای
shot noise
اثر ساچمهای
shotguns
تفنگ ساچمهای
ball thrust bearing
یاطاقان طولی ساچمهای
ball type turntable
فرمان نوع ساچمهای
ball joint vise
گیره ساچمهای کارگاه
adamantine drilling
حفاری با مته ساچمهای
ball bearing
بلبرینگ
bearing
بلبرینگ
call bearing
بلبرینگ
ball bearings
بلبرینگ
support roller
بلبرینگ
roller bearing
بلبرینگ غلطکی
pilot bearing
بلبرینگ لغزنده
pilot bearing
بلبرینگ کلاج
roller path
صفحه بلبرینگ
cross bearing
بلبرینگ سوزنی
clutch pilot bearing
بلبرینگ کلاچ
wheel bearing
بلبرینگ چرخ
spherical roller bearing
بلبرینگ غلطکی
radial ball bearing
بلبرینگ شعاعی
angular contact thrust ball bearing
بلبرینگ طولی محوری
double thrust ball bearing
بلبرینگ با فشار محوری دوبل
roller-skating
کفش بلبرینگ دار اسکیت کردن
roller-skate
کفش بلبرینگ دار اسکیت کردن
roller-skated
کفش بلبرینگ دار اسکیت کردن
roller-skates
کفش بلبرینگ دار اسکیت کردن
roller skate
کفش بلبرینگ دار اسکیت کردن
hanger
اسکلت یاچهارچوبهای که از سقف اویتخه ودارای بلبرینگ برای حرکت دادن ماشین باشد
hangers
اسکلت یاچهارچوبهای که از سقف اویتخه ودارای بلبرینگ برای حرکت دادن ماشین باشد
fowling piece
تفنگ شکاری تفنگ ساچمهای
hub
(وسط چرخ که اغلب بلبرینگ دارد و روی محور یا آسه می چرخد) توپی، چرخمیان، ناف، (مرکز فعالیت یا اهمیت یا توجه و غیره) کانون، قلبگاه، میانگاه، توپی چر، قطب
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com