Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 72 (4 milliseconds)
English
Persian
radial ball bearing
بلبرینگ شعاعی
Other Matches
bearing
بلبرینگ
call bearing
بلبرینگ
ball bearings
بلبرینگ
ball bearing
بلبرینگ
support roller
بلبرینگ
roller bearing
بلبرینگ غلطکی
clutch pilot bearing
بلبرینگ کلاچ
cross bearing
بلبرینگ سوزنی
pilot bearing
بلبرینگ کلاج
ball bearings
بلبرینگ ساچمهای
wheel bearing
بلبرینگ چرخ
ball bearing
بلبرینگ ساچمهای
spherical roller bearing
بلبرینگ غلطکی
pilot bearing
بلبرینگ لغزنده
roller path
صفحه بلبرینگ
angular contact thrust ball bearing
بلبرینگ طولی محوری
double thrust ball bearing
بلبرینگ با فشار محوری دوبل
roller-skate
کفش بلبرینگ دار اسکیت کردن
roller-skates
کفش بلبرینگ دار اسکیت کردن
roller-skating
کفش بلبرینگ دار اسکیت کردن
roller skate
کفش بلبرینگ دار اسکیت کردن
roller-skated
کفش بلبرینگ دار اسکیت کردن
actinoid
شعاعی
stellular
شعاعی
radial
شعاعی
radiant
شعاعی
radials
شعاعی
radial velocity
تندی شعاعی
radial play
بازی شعاعی
radial stress
تنش شعاعی
radial road
راه شعاعی
radial velocity
سرعت شعاعی
radium block
بلوک شعاعی
radial potential
پتانسیل شعاعی
radius block
بلوک شعاعی
shift
جابجایی شعاعی
triradiate
سه شاخه سه شعاعی
shifted
تغییرمحل شعاعی
shifted
جابجایی شعاعی
shifts
تغییرمحل شعاعی
shifts
جابجایی شعاعی
radius vector
بردار شعاعی
shift
تغییرمحل شعاعی
radius milling
فرزکاری شعاعی
radial motor
موتور شعاعی
cartwheel antenna
انتن شعاعی
radial flow
جریان شعاعی
actinomorphous
بشکل شعاعی
radial bearing
یاطاقان شعاعی
radial section
برش شعاعی
radial cut
برش شعاعی
actinomorphic
بشکل شعاعی
radial probability distribution
توزیع احتمال شعاعی
bench type radial
میز نوع شعاعی
actinomorphous
دارای تقارن شعاعی
radial flow turbine
توربین با جریان شعاعی
actinomorphic
دارای تقارن شعاعی
one port radial pump
تلمبه شعاعی یک پرهای
radial deformation
تغییر شکل شعاعی
radial probability density
چگالی شعاعی احتمالی
radial flow pump
تلمبه با جریان شعاعی
radial quantum number
عدد کوانتومی شعاعی
hypotrophy
رشد غیرمتناسب اعضای شعاعی
blade station
موقعیت شعاعی هر مقطع ازتیغه
hanger
اسکلت یاچهارچوبهای که از سقف اویتخه ودارای بلبرینگ برای حرکت دادن ماشین باشد
hangers
اسکلت یاچهارچوبهای که از سقف اویتخه ودارای بلبرینگ برای حرکت دادن ماشین باشد
radials
شعاعی سمت مغناطیسی ایستگاه ناوبری هوایی
radial
شعاعی سمت مغناطیسی ایستگاه ناوبری هوایی
hub
(وسط چرخ که اغلب بلبرینگ دارد و روی محور یا آسه می چرخد) توپی، چرخمیان، ناف، (مرکز فعالیت یا اهمیت یا توجه و غیره) کانون، قلبگاه، میانگاه، توپی چر، قطب
commutator
سری هادیهایی که بصورت شعاعی از یکدیگر جدا شده وبصورت حلقهای دور تا دورشفت گردنده ژنراتور قرارگرفته اند
rolleron
کنترل پروازی که به عنوان کنترل اولیه و اصلی درموشکهای دارای بال شعاعی بکار رود
Recent search history
Search history is
off
.
Activate
✘ Close
✘
ض
ص
ث
ق
ف
غ
ع
ه
خ
ح
ج
چ
◀—
ش
س
ئ
ی
ب
ل
أ
آ
ا
ت
ن
م
ک
گ
[]
ظ
ط
ژ
ز
ر
ذ
د
پ
ؤ
و
ء
.
!
؟
()
نیم فاصله
Space
نیم فاصله
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com
Close
Previous
Next
Loading...