Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
English
Persian
famous
بلند اوازه
Other Matches
fame
اوازه
reputation
اوازه
reputations
اوازه
renown
اوازه
airs
اوازه
air
اوازه
hear say
اوازه
buzzing
اوازه
aired
اوازه
bruit
اوازه
news
اوازه
buzz
اوازه
buzzed
اوازه
buzzes
اوازه
cantatrice
زن اوازه خوان
propaganda
اوازه گری
repute
اوازه داشتن
sextette
نغمه شش سازه یا شش اوازه
artiste
اوازه خوان یا رقاص
artistes
اوازه خوان یا رقاص
sextets
نغمه شش سازه یا شش اوازه
sextet
نغمه شش سازه یا شش اوازه
chorister
اوازه خوان جزو دسته خوانندگان
choristers
اوازه خوان جزو دسته خوانندگان
clackvalve
دریچه لولاداروسفت که چون بلند کنندباصدای بلند بجای خودمیافتد
touts
بلند جار زدن باصدای بلند انتشار دادن
tout
بلند جار زدن باصدای بلند انتشار دادن
touted
بلند جار زدن باصدای بلند انتشار دادن
touting
بلند جار زدن باصدای بلند انتشار دادن
dirndl
نوعی دامن بلند با کمر بلند
monofilament
الیاف تک رشته بلند
[این نوع از لیف که دارای طول بسیار بلندی است بصورت طبیعی فقط در الیاف ابریشم وجود داشته ولی الیاف مصنوعی یا شیمیایی می توانند بصورت الیاف بلند یا کوتاه تهیه شوند.]
shaggy ugs
فرش های با پرز بلند
[این گونه فرش علاوه بر داشتن پرز بلند در سطح فرش، دارای مقداری پرز در پشت فرش نیز می باشد و در مناطق سردسیر بافته می شود تا گرم بوده و عایق سرما در کف اتاق باشد.]
tall
قد بلند
taller
بلند
taller
قد بلند
tallest
بلند
tallest
قد بلند
megaphone
بلند گو
aloud
بلند
tall
بلند
skyscrapers
بلند
skyscraper
بلند
willowy
بلند
loftily
بلند
grandiose
بلند
loudspeaker
بلند گو
rumbustious
بلند
megaphones
بلند گو
loudly
بلند
vociferous
بلند
upland
بلند
soaring
بلند
highfalutin
بلند
eminent
بلند
eton collan
بلند
fortes
بلند
pointers
خط کش بلند
pointer
خط کش بلند
towering
بلند
amplifiers
بلند گو
amplifier
بلند گو
high grown
بلند قد
mouth filling
بلند
legged
پا بلند
lengthwise
بلند
forte
بلند
uplands
بلند
loud speaker
بلند گو
longs
بلند
talll
بلند
longest
بلند
highs
بلند
high (1 9 to 36)
بلند
long
بلند
long-
بلند
longed
بلند
highest
بلند
high
بلند
longer
بلند
talll
قد بلند
crepido
پی پایه بلند
hoist
بلند کردن
hoisted
بلند کردن
promontory
دماغه بلند
tossing
ضربه بلند
ambition
بلند همتی
ambition
بلند پروازی
tossed
ضربه بلند
ambitions
بلند همتی
toss
ضربه بلند
ambitions
بلند پروازی
promontories
دماغه بلند
tosses
ضربه بلند
bell-tower
برج بلند
rough
پست و بلند
roughest
پست و بلند
riser
بلند شونده
gauntlet
دستکش بلند
gauntlets
دستکش بلند
liberal
نظر بلند
heaved
بلند کردن
choir-stall
صندلی بلند
heave
بلند کردن
hoists
بلند کردن
heist
بلند کردن
heists
بلند کردن
lofty
بلند بزرگ
lofty
بلند پایه
magnanimity
بلند همتی
banquette
زمین بلند
banquet
زمین بلند
liberals
نظر بلند
screech
صدای بلند
ascends
بلند شدن
heighten
بلند کردن
heightened
بلند کردن
heightening
بلند کردن
heightens
بلند کردن
elevate
بلند کردن
elevates
بلند کردن
elevating
بلند کردن
ascended
بلند شدن
ascend
بلند شدن
screeched
صدای بلند
screeches
صدای بلند
screeching
صدای بلند
arise
بلند شدن
arises
بلند شدن
arising
بلند شدن
exalt
بلند کردن
exalting
بلند کردن
exalts
بلند کردن
levitate
بلند شدن
uplands
زمین بلند
aspirational
[British E]
<adj.>
بلند همت
tore
علف بلند
elevated
بلند مرتبه
long term
<adj.>
بلند مدت
forte
موسیقی بلند
long run
[American E]
<adj.>
بلند مدت
fortes
موسیقی بلند
upland
زمین بلند
levitated
بلند شدن
levitates
بلند شدن
levitating
بلند شدن
surge
موج بلند
surged
موج بلند
surges
موج بلند
sonorous
قلنبه بلند
aspirational
[British E]
<adj.>
بلند پرواز
alp
کوه بلند
To do something slapdash.
سر بلند بودن
louden
بلند شدن
loudish
کمی بلند
high-rise
ساختمان بلند
loudish
اندکی بلند
big-hearted
نظر بلند
loudmouthed
بلند اواز
belly laughs
خندهی بلند
magnaimous
بلند نطر
moppy
کلفت بلند
low-rise
نه بسیار بلند
top-level
بلند پایه
lop sided
کوتاه و بلند
lifter
بلند کننده
long burst
رگبار بلند
long haul
خط سیر بلند
long robe
ردای بلند
long run
بلند مدت
long splice
پیوند بلند
long term
بلند مدت
long thrust
سخمه بلند
yuk
خندهی بلند
belly laugh
خندهی بلند
outdoor antenna
انتن بلند
throw up
بلند کردن
raised kerb
جدول بلند
raised kerb
لبه بلند
row de dow
صدای بلند
talll
بلند بالا
shandygaff
بلند رویایی
slab sided
بلند ولاغر
slam bang
با سر وصدای بلند
supereminent
بسیار بلند
to kick up
با پا بلند کردن
to read out
بلند خواندن
to throw up
بلند کردن
oxlip
پامچال بلند
plyanthus
پامچال بلند
prolong blast
سوت بلند
quick time
سر قدم بلند
walk off with
بلند کردن
vociferant
با صدای بلند
uprear
بلند شدن
upraise
بلند کردن
tor
صخره بلند
tallish
نسبتا بلند
alp
قله بلند
clarion
شیپور بلند
coamings
لبه بلند
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com