Enter keyword here!

⌨

Tips | Translate!

Total search result: 201 (9 milliseconds)
English	Persian
day return	بلیط رفتو برگشت
Other Matches
return ticket	بلیط رفت و برگشت
back to battery	برگشت لوله به حالت اول عمل برگشت لوله توپ
ticket	بلیط
pass	بلیط
passed	بلیط
passes	بلیط
tickets	بلیط
elder hard	سر بلیط
meal ticket	بلیط غذا
trip ticket	بلیط مسافرت
meal tickets	بلیط غذا
rain check	بلیط باران
ticket	بلیط منتشرکردن
booking clerk	بلیط فروش
return tickets	بلیط دوسره
8 oclock sharp . On the stroke of 8.	بلیط دوسره
stubs	ته بلیط کوتوله
stub	ته بلیط کوتوله
season tickets	بلیط فصلی
season ticket	بلیط فصلی
deadhead	بی بلیط سفرکردن
commutation ticket	بلیط با تخفیف
complimentary	بلیط افتخاری
hares	مسافر بی بلیط
hare	مسافر بی بلیط
tickets	بلیط منتشرکردن
stubbing	ته بلیط کوتوله
stubbed	ته بلیط کوتوله
return ticket	بلیط دوسره
tokens	بلیط ورود
token	بلیط ورود
ticket	بلیط دار کردن
show your ticket to him	بلیط خودراباونشان دهید
tickets	بلیط دار کردن
rain check	بلیط مجانی یا مجدد
cards	کارت ویزیت بلیط
box offices	باجه بلیط فروشی
to queue [line] up for tickets	برای بلیط در صف ایستادن
box office	باجه بلیط فروشی
card	کارت ویزیت بلیط
deadhead	کسیکه بدون بلیط سوار
bookable	بلیط هواپیما-صندلیتئاتر رزروشده
grilles	شبکه پنجره کوچک بلیط فروشها
There are no tickets available for tonight .	بلیط برای امشب موجود نیست
There are a few tickets left for tonight .	چند بلیط برای امشب مانده
box offices	گیشه فروش بلیط ورودیه نمایش
show him your ticket	بلیط خودرا باو نشان دهید
box office	گیشه فروش بلیط ورودیه نمایش
this ticket admits one	با این بلیط یک تن را اجازه دخول می دهند
grille	شبکه پنجره کوچک بلیط فروشها
travel agent	بلیط فروش سرویس مسافری اژانس مسافرتی
sell-out	تاتری که تمام بلیط هایش بفروش رفته
sell out	تاتری که تمام بلیط هایش بفروش رفته
travel agents	بلیط فروش سرویس مسافری اژانس مسافرتی
sell-outs	تاتری که تمام بلیط هایش بفروش رفته
fare dodger	کسی که بدون بلیط سوار وسایل نقلیه می شود
gatecrasher	کسیکه بدون بلیط یا پرداخت ورودیه داخل سالن شدهاست
gatecrashers	کسیکه بدون بلیط یا پرداخت ورودیه داخل سالن شدهاست
rain check <idiom>	بلیط مجانی برای چیزی که به علت باران کنسل شده
reverted	برگشت
reversal	برگشت
revert	برگشت
recoils	برگشت
reverts	برگشت
reversals	برگشت
reverting	برگشت
recoil	برگشت
regression line	خط برگشت
regurgitation	برگشت
reoccur	برگشت
return line	خط برگشت
retrocedence	برگشت
retrocession	برگشت
retrogression	برگشت
tergiversation	برگشت
turnabout	برگشت
turnabouts	برگشت
reflux	برگشت
refluence	برگشت
recoiled	برگشت
recoiling	برگشت
upturn	برگشت
back water	برگشت اب
capsizal	برگشت
right of reversion	برگشت
d.c. reinsertion	برگشت سی دی
d.c. restoration	برگشت دی سی
recrudescence	برگشت
recrvdescence	برگشت
recurrenge	برگشت
returned	برگشت
recovery	برگشت
veer	برگشت
veered	برگشت
veers	برگشت
turnover	برگشت
return	برگشت
relapsed	برگشت
returns	برگشت
turnrounds	برگشت
turnaround	برگشت
drawbacks	برگشت
relapse	برگشت
drawback	برگشت
turnarounds	برگشت
relapses	برگشت
returning	برگشت
recoveries	برگشت
regression	برگشت
relapsing	برگشت
irrevocability	برگشت ناپذیری
track return	مدار برگشت
regression coefficient	ضریب برگشت
irriversible	برگشت ناپذیر
linear regression	برگشت خطی
nonlinear regression	برگشت غیرخطی
turn around time	زمان برگشت
turnaround documents	اسناد برگشت
return wire	سیم برگشت
irreversibility	برگشت ناپذیری
irremeable	برگشت نا پذیر
turnaround form	شکل برگشت
turnaround time	زمان برگشت
image reversal	برگشت تصویر
turnaround documents	مستندات برگشت
return current	جریان برگشت
short return	برگشت کوتاه
rebound	ضربه برگشت
regression analysis	تحلیل برگشت
rebounded	ضربه برگشت
regression equation	معادله برگشت
back	درعقب برگشت
regression time	زمان برگشت
rebounds	ضربه برگشت
return flow	جریان برگشت
rematch	مسابقه برگشت
rebounding	ضربه برگشت
repercussion	انعکاس برگشت
return cargo	محموله برگشت
backs	درعقب برگشت
return pipe	لوله برگشت
returnable	قابل برگشت
payback period	دوره برگشت
revocable	قابل برگشت
reversibility	برگشت پذیری
reverses of fortune	برگشت روزگار
reapparition	برگشت عود
irreversible	برگشت ناپذیر
recurrence interval	زمان برگشت
return perion	زمان برگشت
retrocessive	برگشت کننده
retrocedent	برگشت کننده
return conductor	سیم برگشت
retrogresses	پس رفتن برگشت
back water curve	منحنی برگشت اب
flashbacks	برگشت شعله
armstand dive	بالانس برگشت
flashback	برگشت شعله
re	برگشت دادن
regressive	برگشت کننده
reflectors	برگشت دهنده
retrogressing	پس رفتن برگشت
retrograde	برگشت دهنده
retrogressive	برگشت کننده
reflector	برگشت دهنده
irrevocable	غیرقابل برگشت
retrogress	پس رفتن برگشت
retrogressed	پس رفتن برگشت
re-	برگشت دادن
turning point	نقطه برگشت
backspace	برگشت به عقب
reversible	برگشت پذیر
irrevocably	بطور بی برگشت
downward travel	ضربه برگشت
return flight	پرواز برگشت
backward reaction	واکنش برگشت
flyback pulse	پالس برگشت
grid return	سیم برگشت
ground return	برگشت زمینی
reverberations	برگشت امواج
turning points	نقطه برگشت
turn	برگشت شناگر
turns	برگشت شناگر
reverberation	برگشت امواج
regress	برگشت [به حالت کم توسعه]
step backwards	برگشت [به حالت کم توسعه]
renewable energy	انرژی برگشت پذیر
regression	برگشت [به حالت کم توسعه]
echoes	برگشت امواج رادار
He came back with his tail between his legs.	دست از پ؟ درازتر برگشت
turnaround cycle	مدت رفت و برگشت
total reflux head	سر تقطیر برگشت کامل
throw back	برگشت به خصال نیاکان
recovery	برگشت به حالت اولیه
echoed	برگشت امواج رادار
cycle time	زمان رفت و برگشت
backstroke	برگشت عقب زنی
echoing	برگشت امواج رادار
revocable credit	اعتبار قابل برگشت
echo	برگشت امواج رادار

Recent search history

Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com