Total search result: 70 (5 milliseconds) |
|
|
|
English |
Persian |
bombers raided the city |
بمب افگن هابران شهرحمله کردند |
|
|
Other Matches |
|
bombers raided the city |
بمب افگن ها ان شهررابمباران کردند |
he was refused employment |
کردند |
The trees are in bloom . |
درختها گه کردند |
they mulcted him |
او را جریمه کردند |
they proclaimed him sovereign |
اعلان کردند |
they put their heads together |
با هم مشورت کردند |
they put up a good fight |
جنگ خوبی کردند |
It was required of me . They imposed it on me . |
آنرا به من تکلیف کردند |
They greeted each other. |
با هم سلام وتعارف کردند |
they had words |
باهم نزاع کردند |
what a ready welcome i found! |
چه حسن استقبالی از من کردند ! |
They escaped under cover of darkness. |
درتاریکی شب فرار کردند |
They pinched my keys. |
کلیدهایم رابلند کردند |
potsdom agreement |
تاکید وتشریح کردند |
he was sent to england |
به انگلیس اعزام کردند |
He was deported from Iran. |
اورااز ایران اخراج کردند |
They beat each other black and blue. |
همدیگر را خونین ومالین کردند |
they poured toward that city |
سوی ان شهر هجوم کردند |
They were talking in Spanish . |
بزبان اسپانیولی صحبت می کردند |
they were made one |
یعنی باهم عروسی کردند |
the house was highly rated |
خانه رازیاد تقویم کردند |
They changed seats . |
صندلی هایشان را با هم عوض کردند |
its was extended |
مدت اعتبارانرا دراز کردند |
His path was strewn with flowers . |
مقدم اورا گلباران کردند |
The kids stamped on the ants . |
بچه ها مورچه را با لگه له می کردند |
I had my car broken into last week. |
هفته پیش از ماشینم دزدی کردند. |
The soldirs leg was amputated . |
پای سرباز را قطع کردند ( بریدند ) |
Fatimid |
[پادشاهان اسلامی که در مصر حکومت می کردند.] |
We sent for the doctor. |
برای ما این دکتر را صدا کردند. |
They searched the whole town . |
تمام شهر را گشتند ( جستجو کردند ) |
He was framed. |
برایش پاپوش دوختند ( توطئه کردند ) |
They shook hand and made up. |
با یکدیگر دست دادند وآشتی کردند |
she was shot for a spy |
اورابه تهمت جاروزی تیرباران کردند |
the exercised thier veto |
انها حق وتوی خود را اعمال کردند |
he paid through the nose |
زیاد به او تحمیل کردند گوشش را بریدند |
he was engagedon probation |
بعنوان کاراموزی اورا استخدام کردند |
Everybody condemned his foolish behaviour . |
همه رفتار نادرست اورا محکوم کردند |
inns of chancery |
عمارتی در لندن که بیشترشاگردانش حقوق در ان زندگی می کردند |
The bandits stripped him of all his belongines . |
دزدهای سر گردنه ( راهزنان ) اورا لخت کردند |
They I got confused . |
آنقدر ازمن سؤال کردند که گیج شدم |
corinthian brass or bronze |
یکجور مفرغ که ازسیم و زرومس ترکیب می کردند |
knickerbocker |
زاده هلندی هایی که به york new کوچ کردند |
they howled the speaker down |
سخنگوراباجیغ وداد وادار به پایین امدن کردند |
The planes pin- pointed the enemy targets . |
هواپیما ها گشتند تا هدفهای دشمن را دقیق پیدا کردند |
The victors demanded unconditional surrender . |
فاتحین تقاضای تسلیم بدون قید وشرط کردند |
Shoppers were scrambling to get the best bargains. |
خریداران تقلا می کردند بهترین معامله را داشته باشند. |
I wanted to go camping but the others quickly ruled out that idea. |
من می خواستم به کمپینگ بروم اما دیگران سریع ردش کردند. |
Few reporters dared to enter the war zone. |
چندی از خبرنگاران جرأت کردند وارد منطقه جنگی بشوند. |
Our children have all left home now, but [except] [bar] one. |
همه بچه های ما خانه را ترک کردند به غیر از یکی. |
leet |
دادگاهی که تیول داران سالی یا ششماه یکبار برپا می کردند |
Boer |
سفید پوستی که نیاکانش در قرن هفدهم از هلند کوچ کردند |
Boers |
سفید پوستی که نیاکانش در قرن هفدهم از هلند کوچ کردند |
The room is bare of furniture . |
این اتاق خیلی لخت کردند ( مبلمان کافی ندارد ) |
myrmidon |
یکی از اهالی جنگجوی thessalyکه در جنگ troyپادشاه خودرا پیروی کردند |
Quantel |
شرکت گرافیک کامپیوتری که سیستم گرافیکی Hrrey , Paint box را تولید کردند |
lombards |
گروهی از کشور یتانان المانی نژاد که در سده ششم ایتالیارا فتح کردند |
mohock |
تنی ازگردن کلفتهای اشرافی درسده هجدهم درخیابانهای لندن اوباشی می کردند |
sabbatical year |
در دوران یهودیان باستان سال هفتم که طی آن زمین را آیش می کردند و بدهکاران را می بخشیدند |
generations |
کامپیوترهای اصلی که طبق فناوری بر حسب نور ساخته شده اند و شروع به کار کردند |
generation |
کامپیوترهای اصلی که طبق فناوری بر حسب نور ساخته شده اند و شروع به کار کردند |
We planned to do a cross-country trip in the US, but our parents ruled that out/vetoed it. |
ما برنامه ریختیم سفری سرتاسری در ایالات متحده بکنیم اما پدر و مادرمان جلویمان را گرفتند [مخالفت کردند ] . |
tripartite declaration of 0 |
اعلامیه سه جانبه 0591 اعلامیهای که در ان دولتهای امریکا و انگلستان و فرانسه امامیت ارضی اسرائیل و نیزوضع موجود فلسطین راتضمین کردند |
I had pins and needles in my legs. |
ساق پاهایم [در اثر خواب رفتگی] مور مور می کردند. |
The husband and wife got into an argument . The husband and wife had an acrimonious exchange . |
زن و شوهر بگو مگوشان شد [بگو مگو کردند] |
totem |
روح محافظ شخص درخت یا جانوری که سرخ پوستان حفظ وحامی روحانی خود دانسته واز تجاوز بدان یاخوردن گوشت ان خودداری می کردند |
totems |
روح محافظ شخص درخت یا جانوری که سرخ پوستان حفظ وحامی روحانی خود دانسته واز تجاوز بدان یاخوردن گوشت ان خودداری می کردند |
brian kellogg |
پیمانی که مبتکر ان بریان کلوگ وزیرخارجه امریکا در 8291 بودو امضا کنندگان ان جنگ را به عنوان وسیله حل اختلافات بین المللی محکوم و تحریم کردند |
locarno treaty |
بلژیک و فرانسه به سال 5291 که ضمن ان بلژیک فرانسه و المان حفظ مرزهای موجود را تضمین کردند و المان حالت غیرنظامی "راینلند" را تعهد نمود |
for two weeks |
جلسه دوهفته پس افتاد جلسه را به دوهفته بعدموکول کردند |