English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 204 (11 milliseconds)
English Persian
seaport بندر دریایی
seaports بندر دریایی
naval port بندر دریایی
Search result with all words
convoy assembly port بندر محل تجمع کاروان دریایی
Other Matches
cabotage کشتیرانی و حمل کالا از یک بندر به بندر دیگر بدون دورشدن از ساحل
terminal port بندر بارانداز اخرین بندر حرکت
cabotage کشتیرانی از یک بندر به بندر دیگردرامتداد ساحل
seabee گردان ساختمان دریایی گردان مهندسی دریایی مخصوص ساختن پایگاه ولنگرگاه یکان استحکامات دریایی
keelage حق ورود کشتی به بندر ورودیه کشتی به بندر
midshipman افسر پایین رتبه نیروی دریایی دانشجوی سال دوم دانشکده دریایی
piratic درخوردزدان دریایی مربوطبه دزدان دریایی مبنی بردزدی
kite کایت دریایی هدف کش دریایی غوطه وردر اب
petty officer معاون افسرنگهبان دریایی درجه دارنیروی دریایی
petty officers معاون افسرنگهبان دریایی درجه دارنیروی دریایی
pilot chart نقشههای راهنمای دریایی نقشه ناوبری دریایی
kites کایت دریایی هدف کش دریایی غوطه وردر اب
running lights فارهای شناور دریایی چراغهای راه دریایی
oceanography تهیه نقشههای دریایی و نقشه برداری دریایی
chine عضو طولی در کنار بدنه شناورهای دریایی یاهواپیماهای دریایی که محل برخورد سطوح فوقانی وتحتانی میباشند
stadimeter مسافت یاب دریایی الیداد دریایی
sea mark راهنمای دریایی :چراغ یافانوس دریایی
sea cucumber حلزون دریایی از جنس راب دریایی
sea power قدرت دریایی منظور کشوری است که بادریا ارتباط ویژه دارد ودارای نیروی دریایی قوی است
convoy joiner ناوهای منفردی که به کاروان دریایی پیوسته اند ناوهای متفرقه اضافی درستون دریایی
tern پرستوک دریایی چلچله دریایی
marine تفنگداران دریایی تکاوران دریایی
marines تفنگداران دریایی تکاوران دریایی
terns پرستوک دریایی چلچله دریایی
naval activity تاسیسات دریایی قسمت دریایی
task unit نیروی واگذار کننده ماموریت دریایی یکان یا بخشی ازگروه ماموریت دریایی که زیر امر فرمانده گروه قرارمی گیرد
attack director وسایل محاسباتی سیستم کنترل اتش دریایی وسیله هادی تک اتش دریایی
light lists کتابهای راهنمای محل فارهای دریایی فهرست راهنمای چراغهای دریایی
summary areas مناطق اطلاعاتی دریایی مناطق یاد شده در خلاصه وضعیت دریایی
knot میل دریایی [واحد اندازه گیری] [واحد سرعت دریایی]
knot گره دریایی [واحد اندازه گیری] [واحد سرعت دریایی]
maritime ناوگان مستقل دریایی ناوگان دریایی دریایی
bureau of naval personnel اداره پرسنل نیروی دریایی دفتر پرسنل دریایی
naval aviation قسمت هوایی نیروی دریایی هواپیمایی نیروی دریایی
rear commodore سرپرست کاروان دریایی جانشین فرمانده کاروان دریایی
wayside بندر
seaport بندر
seaports بندر
port بندر
cril سد بندر
harbourless بی بندر
harbors بندر
harboured بندر
harboring بندر
harbours بندر
harbouring بندر
harbored بندر
harbour بندر
registered port بندر مشخص
harbour master متصدی بندر
ports of call بندر توقف
Tel Aviv بندر تلآویو
harbour dues حقوق بندر
harbor master راهنمای بندر
harbor master رئیس بندر
port of call بندر توقف
harbour master رئیس بندر
destination port بندر مقصد
Yangon بندر یانگون
secondary port بندر فرعی
port watch نگهبان بندر
port of embarkation بندر عزیمت
port بندر ورودی
port بندر گاه
aport روبه بندر
aport بسوی بندر
minor port بندر کوچک
longshoreman باربرلنگرگاه بندر
longshoremen باربرلنگرگاه بندر
ports of call بندر لنگراندازی
malaga بندر مالاگا
on berth در داخل بندر
outer harbor پیش بندر
inner harbor بندر داخلی
main port بندر اصلی
port of destination بندر مقصد
port of entry بندر مقصد
wharfmaster رئیس بندر
Abidjan بندر ابیجان
terminal port بندر مقصد
treaty port بندر پیمانی
seaports دریا بندر
port of call بندر لنگراندازی
Plymouth بندر پلیموت
Douala بندر دوالا
seaport دریا بندر
free ports بندر ازاد
way port بندر سر راه
Sydney بندر سیدنی
Bissau بندر بیسائو
jetties اسکله بندر
jetty اسکله بندر
bars پیش بندر
free port بندر ازاد
bar پیش بندر
Calcutta بندر کلکته
light period دوره تناوب روشنایی چراغ دریایی دوره تناوب روشن شدن فار دریایی
port watch پست نگهبانی بندر
embargoes توقیف کشتی در بندر
embargo توقیف کشتی در بندر
jetty موج شکن بندر
captain of the port افسر انتظامات بندر
cargo handling at port جابجایی کالا در بندر
out port بندر دور از مقصد
lay day روز معطلی در بندر
lay an embargo on در بندر توقیف کردن
harbourage پهلو گرفتن در بندر
George Town بندر جرج تاون
jetties موج شکن بندر
harbor control tower برج مراقبت بندر
put into port وارد بندر شدن
named port of destination بندر مقصد مشخص
entry plan طرح ورود به بندر
bender gestalt test ازمون طرحهای بندر
Georgetown بندر جرج تاون
destination port بندر تحویل کالا
Cape Town بندر کیپ تاون
cril مانع دهانه بندر
ex quay تحویل در بندر مقصد
fast cruise ازمایش سریع ناو در بندر
out bound عازم بیرون رفتن از بندر
port of debarkation بندر مقصد حمل کالا
to lay one on a ship کشتی را در بندر توقیف کردن
portcall زمان رسیدن وسایل به بندر
clearance papers اسناد خروج کشتی از بندر
afloat support لجستیکی به طورشناور یا خارج از بندر
Free pree (trade,port). مطبوعات ( تجارت ،بندر ) آزاد
water bailiffs مامور تفتیش کشتیها در بندر
controlled port بندر نظامی کنترل شده
roustabout کارگر اسکله یا بندر گاه
named port of shipment بندر مشخص برای حمل
harbour master مسئول بندر متصدی لنگرگاه
crash position indicator برج اعلام محل وقوع سوانح دریایی برج مراقبت سوانح دریایی
Marine Corps نیروی تکاوران دریایی نیروی تفنگداران دریایی
naval gunfire تیراندازی توپخانه دریایی اتش توپخانه دریایی
convoy commodore فرمانده ستون دریایی فرمانده کاروان دریایی
visual bender motor gestalt test ازمون طرح دیداری- حرکتی بندر
convoy assembly port بندر محل تجمع ستون موتوری
bender visual motor gestalt test ازمون طرحهای دیداری-حرکتی بندر
yhis port is not yet peopled این بندر هنوز اباد نشده است
port of embarkation بندر سوار شدن یا بار کردن کالاها
portcapacity فرفیت بندر از نظر بارگیری یاتخلیه بار
convoy routing تعیین مسیر کاروان دریایی تعیین مسیر حرکت ستون دریایی
crash locator beacon برج اعلام سوانح دریایی برج تعیین محل سوانح دریایی
convoy schedule برنامه کلی حرکت ستون دریایی برنامه حرکت کاروان دریایی
sandbar جزیره نمایی که دردهانه رودخانه یا بندر گاه باشد
free on quay قراردادی که دران فروشنده کالا رادراسکله بندر مقصد تحویل میدهد
prize of war کشتیها یا کالاهای به غنیمت گرفته شده در بندر یا دریا درزمان جنگ
portmark علامت روی بسته که مشخصات بندر مقصد نیز دران ذکر گردیده
convoy route مسیر حرکت ستون دریایی مسیر حرکت کاروان دریایی
light ship کشتی حامل فار دریایی کشتی حامل فانوس دریایی
commandant of marine corps فرمانده نیروی تکاوران دریایی فرمانده نیروی تفنگداران دریایی
transients پرسنلی که در حال نقل و انتقال می باشند درحال توقف یا لنگر موقت درفرودگاه یا بندر
transient پرسنلی که در حال نقل و انتقال می باشند درحال توقف یا لنگر موقت درفرودگاه یا بندر
sofar سیستم مسافت یابی صوتی دریایی نوعی روش مسافت یابی صوتی دریایی
lobster خرچنگ دریایی گوشت خرچنگ دریایی
lobsters خرچنگ دریایی گوشت خرچنگ دریایی
captain a protest افهار نامه صادره از طرف مقامات بندر در مورد شرح کالای خسارت دیده یا تخلیه نشده
surcharge هزینه حمل اضافی که بابت معطلی کشتی در بندر دریافت میشود مالیات اضافی
surcharges هزینه حمل اضافی که بابت معطلی کشتی در بندر دریافت میشود مالیات اضافی
spotting board طرح تیر توپخانه دریایی طرح تنظیم تیر توپخانه دریایی
reference point نقطه برگشت نقطه نشانی نقطه مبدا دهانه بندر
marine دریایی
maritime دریایی
saltiest دریایی
salty دریایی
naval دریایی
marines دریایی
dogfish سگ دریایی
nautical دریایی
benthic ته دریایی
saltier دریایی
sea دریایی
sea pier سد دریایی
sharks سگ دریایی
sea born دریایی
thalassic دریایی
pelagian دریایی
thalaesic دریایی
shark سگ دریایی
seas دریایی
floatplane هواپیمای دریایی
sea plane هواپیمایی دریایی
creeping attack تک غافلگیرانه دریایی
seebreeze نسیم دریایی
seaway مسیر دریایی
sea power کشور دریایی
sea rover دزد دریایی
seaway راه دریایی
sea stores فروشگاه دریایی
sea surveillance مراقبت دریایی
sea weed جلبک دریایی
seawall دیوار یا سد دریایی
seadrome فرودگاه دریایی
seaman guard گارد دریایی
seamount کوه دریایی
seapower قدرت دریایی
sea weed علف دریایی
d.j.'s locker گودی دریایی
daphne حوری دریایی
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com