English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (14 milliseconds)
English Persian
imperial institute بنگاه امپراطوری است در لندن برای پیشرفت بازرگانی
Other Matches
business enterprise بنگاه بازرگانی
scotland yard نام کوچهای در لندن که اداره مرکزی شهربانی لندن در ان قراردارد
user cost of capital هزینه سرمایه برای بنگاه تولیدی
f. morement جنبش برای پیشرفت
the open door ازادی ورود بیگانگان به کشوری برای بازرگانی
convoys کشتی بازرگانی که دارای وسایل جنگی برای دفاع باشد
convoy کشتی بازرگانی که دارای وسایل جنگی برای دفاع باشد
c استفاده از کامپیوتر برای آموزش به دانش آموزان و برآورد پیشرفت آنها
scotland yard اداره مرکزی جدیدی برای شهربانی لندن در کناررود تایمز بنا شده است اداره جنایی که نام اختصاری ان cid میباشد نیز جزء این سازمان است
emperorship امپراطوری
cesarian امپراطوری
roman empire امپراطوری رم
Caesarean امپراطوری
Caesareans امپراطوری
editors نرم افزاری که برای وارد کردن و تصحیح متن یا برنامههای اضافه شده تحت پیشرفت به کار می رود
editor نرم افزاری که برای وارد کردن و تصحیح متن یا برنامههای اضافه شده تحت پیشرفت به کار می رود
ottoman امپراطوری عثمانی
caesarism حکومت امپراطوری
imperial امپراطوری مربوط به شاهنشاهی
imperialize بصورت امپراطوری دراوردن
reich کشور و امپراطوری المان
particularism اعطا استقلال سیاسی به کشورها و اجزاء متشکله یک امپراطوری
London لندن
the metropolis لندن
cockneys اهل لندن
In the very heart of london . درقلب لندن
londoner اهل لندن
cockney اهل لندن
london ivy دود و مه لندن
Fleet Street جراید لندن
imperialism استعمار طلبی سیاست مبتنی بر توسعه یک کشور تا حد یک امپراطوری ویا حفظ چنین قلمرویی درصورت وجود
east end قسمت شرقی لندن
we learnt from london that از لندن خبر میرسد
Scotland اداره اگاهی در لندن
scotland yard اداره کاراگاهی لندن
Beefeater نگهبان برج لندن
Beefeaters نگهبان برج لندن
general posr office اداره مرکزی پست در لندن
london in size پس از لندن نیویورک بزرگترین شهراست
clearinghouse موسسه تهاتری لندن انبار
What time does the train arrive in London? چه وقت قطار به لندن می رسد؟
transpontine واقع درجنوب رود تیمز در لندن
Does the train stop in London? آیا قطار در لندن توقف دارد؟
I'd like to book a flight to london. یک پرواز به لندن می خواهم رزرو کنم.
london system سیستم لندن در دفاع هلندی شاه شطرنج
inns of chancery عمارتی در لندن که بیشترشاگردانش حقوق در ان زندگی می کردند
Is this the right platform for the train to London? آیا این سکوی قطار لندن است؟
lombard street خیا بان صرافان و بانک دارهادر شهر لندن
tomorow morning . I wI'll leavew for london. فردا صبح بسوی لندن حرکت خواهم کرد
Change at London and get a local train. در لندن عوض کنید و یک قطار محلی سوار شوید.
You have to change at London. شما باید در لندن قطار تان را عوض کنید.
bigben ساعت بزرگی که بر برج پارلمان لندن نصب شده است
pantechnicons نام بازاری در لندن که همه جورکالاهای صنعتی دران نمایش میدهند
pantechnicon نام بازاری در لندن که همه جورکالاهای صنعتی دران نمایش میدهند
firmest بنگاه
corporations بنگاه
instituted بنگاه
institutes بنگاه
firms بنگاه
concerns بنگاه
businesses بنگاه
instituting بنگاه
business بنگاه
firm بنگاه
firmer بنگاه
institution بنگاه
concern بنگاه
corporation بنگاه
establishment بنگاه
establishments بنگاه
institute بنگاه
baltic exchange بازار یاتالار بورسی در لندن که مربوط به کرایه کشتی ومعاملات مربوطه میباشد
mohock تنی ازگردن کلفتهای اشرافی درسده هجدهم درخیابانهای لندن اوباشی می کردند
pawnbroker بنگاه رهنی
foundation بنیان بنگاه
business enterprise بنگاه تجاری
pawnshop بنگاه رهنی
enterprise بنگاه اقتصادی
exchange service بنگاه معاوضه
instituting بنداد بنگاه
enterprises بنگاه اقتصادی
hydrotherapeutic بنگاه اب درمانی
hydropath establishment بنگاه اب درمانی
industrial concern بنگاه صنعتی
institutes بنداد بنگاه
instituted بنداد بنگاه
institute بنداد بنگاه
serviced بنگاه سرویس
mont de piete بنگاه رهنی
news agency بنگاه خبرگزاری
news agencies بنگاه خبرگزاری
carpooling center [American E] بنگاه همسفری
competitive firm بنگاه رقابتی
service بنگاه سرویس
pawnbrokers بنگاه رهنی
state enterprise بنگاه دولتی
head-hunter بنگاه کاریاب
head-hunters بنگاه کاریاب
settlements حل و فصل توافق بنگاه
enterprises موسسه یا بنگاه اقتصادی
rectorate ریاست بنگاه مذهبی
nonprofit firm بنگاه غیر انتفاعی
enterprise موسسه یا بنگاه اقتصادی
real estate agency بنگاه معاملات املاک
institution اصل حقوقی بنگاه
settlement حل و فصل توافق بنگاه
pawnbroker دلال در بنگاه رهنی
representative firm بنگاه تولیدی نمونه
pawnbrokers دلال در بنگاه رهنی
outclearing فرستادن چک و قبض به بنگاه پایاپاپای
hacienda بنگاه کشاورزی یا معدن ومانند ان
BBC مخفف بنگاه سخن پراکنی بریتانیا
open shop بنگاه دارای سیستم استخدام ازاد
two input firm بنگاه تولیدی باد و عامل تولید
subvention اعانه نقدی دولت به بنگاه عام المنفعه
out relief دستگیری مردمی که در بنگاه اعانه بودباش ندارند
turnover تعداد دفعاتی درسال که موجودی انبار یک بنگاه فروخته میشود
mansion house خانه بزرگ خانه رسمی شهردار لندن
expansion path مسیر افزایش حجم عملیات بنگاه گر یک نقشه منحنیهای متساوی التولید
break even point نقطه سربسر سطحی از تولیدکه در ان سطح کل درامدبنگاه با کل هزینه ان برابربوده و سود بنگاه صفر است
corporation شرکت یا بنگاه دارای شخصیت حقوقی هیات اعضا انجمن شهر یا مامورین منتخب شهرداری
corporations شرکت یا بنگاه دارای شخصیت حقوقی هیات اعضا انجمن شهر یا مامورین منتخب شهرداری
commercial بازرگانی
traded بازرگانی
trading بازرگانی
mercantile agent بازرگانی
emporetic بازرگانی
trade بازرگانی
mercantile بازرگانی
relating to business <adj.> بازرگانی
commerce بازرگانی
merchantry بازرگانی
business <adj.> بازرگانی
for-profit <adj.> بازرگانی
commercial <adj.> بازرگانی
corporate [commercial] <adj.> بازرگانی
advancement پیشرفت
progression پیشرفت
advances پیشرفت
advancing پیشرفت
progressions پیشرفت
achievement پیشرفت
achievements پیشرفت
attainment پیشرفت
attainments پیشرفت
furtherance پیشرفت
progressing پیشرفت
achievement age سن پیشرفت
progress پیشرفت
developments پیشرفت
growth پیشرفت
progress پیشرفت
progressed پیشرفت
growths پیشرفت
advancing <adj.> پیشرفت
progresses پیشرفت
advance پیشرفت
advance پیشرفت
lift پیشرفت
proceedings پیشرفت ها
underdeveloped کم پیشرفت
advances پیشرفت ها
lifts پیشرفت
progression پیشرفت
lifted پیشرفت
improvement پیشرفت
advance پیشرفت
undeveloed بی پیشرفت
going پیشرفت
head way پیشرفت
development پیشرفت
improvement پیشرفت
improvements پیشرفت
promotion پیشرفت
headway پیشرفت
lifting پیشرفت
accomplishment پیشرفت
promotions پیشرفت
merchant bank بانک بازرگانی
internal trade بازرگانی داخلی
merchant banks بانک بازرگانی
emporiums مرکز بازرگانی
board of trade وزارت بازرگانی
mart مرکز بازرگانی
maritime commerce بازرگانی دریایی
jobbing واسطه بازرگانی
trade union اتحادیه بازرگانی
business activity فعالیت بازرگانی
commercial banks بانکهای بازرگانی
foreign trade بازرگانی خارجی
mercantilism سیاست بازرگانی
emporium مرکز بازرگانی
emporia مرکز بازرگانی
commercially از راه بازرگانی
businesses موسسه بازرگانی
business union اتحادیه بازرگانی
bill exchange برات بازرگانی
trade mark علامت بازرگانی
idiograph نشان بازرگانی
business fluctuations نوسانات بازرگانی
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com