Dictiornary-Farsi | بنیان گذاری | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 201 (10 milliseconds)

English	Persian
structuralization	بنیان گذاری


Other Matches

structures	بنیان
basis	بنیان
warp and woof	بنیان
structure	بنیان
radicals	بنیان
structuring	بنیان
valence	بنیان
radicle	بنیان
radical	بنیان
capital structure	بنیان سرمایه
bottom	بنیان نهادن
market structure	بنیان بازار
foundered	بنیان گذار
roots	بنیان پایه
root	بنیان پایه
acid radical	بنیان اسید
bottoms	بنیان نهادن
founders	بنیان گذار
foundering	بنیان گذار
economic structure	بنیان اقتصادی
foundation	بنیان بنگاه
bulid	بنیان گذاردن
free redical	بنیان ازاد
founder	بنیان گذار
valence	بنیان ترکیب اتمی
trihydroxy	هیدورکسیدی دارای سه بنیان هیدروکسیل
pentavalent	دارای پنج فرفیت یا بنیان
Cellophane	لایه پلاستیکی شفاف با بنیان سلولزی
residential investments	سرمایه گذاری مسکن سرمایه گذاری به شکل خانههای مسکونی
acceleration principle	یعنی سرمایه گذاری مساوی است باحاصلضرب ضریب شتاب میزان سرمایه گذاری لازم برای افزایش یک واحد تولید در تغییرات در تولید
desired investment	سرمایه گذاری مطلوب سرمایه گذاری مورد نظر
punctuation marks	علائم نقطه گذاری درجملات نشان نقطه گذاری
overcapitalization	سرمایه گذاری بیش ازحد سرمایه گذاری افراطی
punctuation mark	علائم نقطه گذاری درجملات نشان نقطه گذاری
cooperative scorer	بهره گیرنده از روش سرمایه گذاری مشترک استفاده کننده از سرمایه گذاری مشترک
unintended investment	سرمایه گذاری برنامه ریزی نشده سرمایه گذاری پیش بینی نشده
public	روش رمز گذاری داده که از یک کلید برای رمز گذاری و کلید دیگر برای رمز گشایی استفاده میکند
acid radical	ریشه با بنیان اسیدی رادیکال اسیدی
monrovia powers	اتحادیهای سست بنیان متشکل از 91کشور افریقایی که اولین باردر سال 1691 طی کنفرانسی که نمایندگان این کشورها درمونروویا واقع در لیبریاتشکیل داده بودند وجود پیداکرد
fuze	ماسوره گذاری کردن چاشنی مواد منفجره چاشنی چاشنی گذاری کردن
fuzing	چاشنی گذاری چاشنی گذاری کردن
coding	کد گذاری
indention	تو گذاری
lineation	خط گذاری
pointing	نقطه گذاری
filling	لایی گذاری
fillings	لایی گذاری
invest	سرمایه گذاری
petarder	مامورخرج گذاری پل
invested	سرمایه گذاری
mining	مین گذاری
nomographer	قانون گذاری
inunction	مرهم گذاری
numbering	شماره گذاری
invests	سرمایه گذاری
ovulations	تخمک گذاری ها
investing	سرمایه گذاری
exposures	درمعرض گذاری
impression	نشان گذاری
marks	علامت گذاری
impressions	نشان گذاری
trapping	تله گذاری
prefixion	پیش گذاری
prefixture	جلو گذاری
prefixion	جلو گذاری
prefixion	سرواژه گذاری
mark	علامت گذاری
prefixture	پیش گذاری
markings	علامت گذاری
insertion	جوف گذاری
ingravescence	رو بشدت گذاری
exposure	درمعرض گذاری
limit of load	حد بار گذاری
lable	جهت گذاری
valuation	ارزش گذاری
loads	فشنگ گذاری
edgings	لبه گذاری
edging	لبه گذاری
spacing	فاصله گذاری
load	فشنگ گذاری
interposition	پا میان گذاری
marking	علامت گذاری
discrimination	فرق گذاری
scoring	نمره گذاری
pagination	صفحه گذاری
grading	نمره گذاری
sanding	ماسه گذاری
costing	قیمت گذاری
coding	علامت گذاری
frustrations	عقیم گذاری
frustration	عقیم گذاری
costing	هزینه گذاری
mark sensing	نشان گذاری
ovulation	تخمک گذاری
pricing	قیمت گذاری
policy-making	سیاست گذاری
policy making	سیاست گذاری
coronations	تاج گذاری
coronation	تاج گذاری
legislation	قانون گذاری
lodgement	ودیعه گذاری
scaling	مقیاس گذاری
lodgment	ودیعه گذاری
minelaying	مین گذاری
investment	سرمایه گذاری
enterprises	سرمایه گذاری
valuations	ارزش گذاری
finances	سرمایه گذاری
financed	سرمایه گذاری
finance	سرمایه گذاری
collocation	باهم گذاری
investments	سرمایه گذاری
earmarking	علامت گذاری
financing	سرمایه گذاری
nomography	فن قانون گذاری
nomenclauture	نام گذاری
enterprise	سرمایه گذاری
coding	کد گذاری چیزی
piping	لوله گذاری
indentation	دندانه گذاری
indentations	دندانه گذاری
insulation	عایق گذاری
casings	لوله گذاری
synthesis	هم گذاری اختلاط
syntheses	هم گذاری اختلاط
nominations	نام گذاری
nomination	نام گذاری
indents	دندانه گذاری
indenting	دندانه گذاری
indent	دندانه گذاری
codes and codification	علامت گذاری
cupellation	قال گذاری
undervaluation	کم ارزش گذاری
casing	لوله گذاری
tubing	لوله گذاری
capitalization	سرمایه گذاری
wicking	فتیله گذاری
demomination	نام گذاری
weft insertion	پود گذاری
dateline	تاریخ گذاری
padding	لایی گذاری
headings	عنوان گذاری
heading	عنوان گذاری
settings	کار گذاری
setting	کار گذاری
notations	نشان گذاری
notation	نشان گذاری
indexing	شاخص گذاری
imposition of hands	دست گذاری
hypothecation	گرو گذاری
sedimentation	لایه گذاری
sedimentation	رسوب گذاری
hyphenation	خط تیره گذاری
signallzation	علامت گذاری
idegraphy	نشان گذاری
lettering	حروف گذاری
denomination	نام گذاری
juxtaposition	پهلوی هم گذاری
scale factor	مقیاس گذاری
synthesize	هم گذاری کردن
prochronism	جلوترتاریخ گذاری
puncuation	نقطه گذاری
loading	بار گذاری
encoding	رمز گذاری
iatraliptics	مرهم گذاری
aggradation	ابرفت گذاری
preterition	فرو گذاری
denominations	نام گذاری
devised	ارث گذاری
prefixture	سرواژه گذاری
devising	ارث گذاری
hypothecation	رهن گذاری
devises	ارث گذاری
synthesised	هم گذاری کردن
punctuation	نقطه گذاری
devise	ارث گذاری
synthesises	هم گذاری کردن
synthesising	هم گذاری کردن
synthesizing	هم گذاری کردن
sequencing	ترتیب گذاری
dimensioning	اندازه گذاری
synthesizes	هم گذاری کردن
synthesized	هم گذاری کردن
demarcation	علامت گذاری
disposure	درمعرض گذاری
masking	نقاب گذاری
compulsury deduction	کسر گذاری اجباری
induced investment	سرمایه گذاری القائی
infix notation	نشان گذاری میانوندی
capital outlay	ارزش سرمایه گذاری
industrial investment	سرمایه گذاری صنعتی
investment opportunities	امکانات سرمایه گذاری
investment banks	بانکهای سرمایه گذاری
iinfix notation	نشان گذاری میانوندی
excess n notation	نشان گذاری با افزونی n
financial investment	سرمایه گذاری مالی
fixed investment	سرمایه گذاری ثابت
designation system	سیستم علامت گذاری
denture	دندان مصنوعی گذاری
decimal notation	نشان گذاری دهدهی