English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 203 (11 milliseconds)
English Persian
recover بهبود یافتن بازیابی
recovering بهبود یافتن بازیابی
recovers بهبود یافتن بازیابی
Other Matches
meliorate بهبود یافتن
look oneself again بهبود یافتن
to look oneself again بهبود یافتن
up and about <idiom> بهبود یافتن
pull through <idiom> بهبود یافتن
pick up health بهبود یافتن
to turn the corner <idiom> بهبود یافتن پس از گذشت مرحله دشواری یا بحرانی [اصطلاح روزمره]
selects یافتن و بازیابی اطلاعات مشخص از پایگاه داده ها
selected یافتن و بازیابی اطلاعات مشخص از پایگاه داده ها
select یافتن و بازیابی اطلاعات مشخص از پایگاه داده ها
searches روش بازیابی داده که از بخشی از داده به جای آدرس برای یافتن محل داده استفاده میکند
searchingly روش بازیابی داده که از بخشی از داده به جای آدرس برای یافتن محل داده استفاده میکند
searched روش بازیابی داده که از بخشی از داده به جای آدرس برای یافتن محل داده استفاده میکند
search روش بازیابی داده که از بخشی از داده به جای آدرس برای یافتن محل داده استفاده میکند
searching storage روش بازیابی داده که از بخشی از داده به جای آدرس برای یافتن محل داده استفاده میکند
fetches بخشی از سیکل بازیابی- بود که دستورات را از حافظه بازیابی و کدگشایی میکند
fetched بخشی از سیکل بازیابی- بود که دستورات را از حافظه بازیابی و کدگشایی میکند
fetch بخشی از سیکل بازیابی- بود که دستورات را از حافظه بازیابی و کدگشایی میکند
querying زبان ساده بازیابی اطلاع از سیستم مدیریت پایگاه داده با وارد کردن سوال با مقادیر شناخته شده , که سپس با پایگاه داده ها تط بیق می یابد و برای بازیابی داده صحیح به کار می رود
queried زبان ساده بازیابی اطلاع از سیستم مدیریت پایگاه داده با وارد کردن سوال با مقادیر شناخته شده , که سپس با پایگاه داده ها تط بیق می یابد و برای بازیابی داده صحیح به کار می رود
query زبان ساده بازیابی اطلاع از سیستم مدیریت پایگاه داده با وارد کردن سوال با مقادیر شناخته شده , که سپس با پایگاه داده ها تط بیق می یابد و برای بازیابی داده صحیح به کار می رود
queries زبان ساده بازیابی اطلاع از سیستم مدیریت پایگاه داده با وارد کردن سوال با مقادیر شناخته شده , که سپس با پایگاه داده ها تط بیق می یابد و برای بازیابی داده صحیح به کار می رود
QBE زبان ساده برای بازیابی اطلاعات از سیستم مدیریت پایگاه داده ها توسط وارد کردن درخواست با مقادیر مشخص که سپس با پایگاه داده تط بیق میشود و برای بازیابی داده صحیح استفاده میشود
propagating گشترش یافتن یا نشر یافتن
propagate گشترش یافتن یا نشر یافتن
propagates گشترش یافتن یا نشر یافتن
propagated گشترش یافتن یا نشر یافتن
trial and error <idiom> یافتن راه حلهای مناسب برای یافتن راهی مناسب
mending بهبود
remission بهبود
revivals بهبود
progression بهبود
recoveries بهبود
recovery upturn بهبود
revival بهبود
improvement بهبود
progress بهبود
advance بهبود
recovery بهبود
proceedings بهبود ها
improvements بهبود
advances بهبود ها
improvement بهبود
meliorism بهبود طلبی
modifies بهبود دادن
meliorist بهبود گرای
modify بهبود دادن
quick recovery بهبود سریع
modifying بهبود دادن
upgraded بهبود امکانات
restore to health بهبود دادن
to restorative to health بهبود دادن
betterment اصلاح بهبود
upgrade بهبود امکانات
upgrading بهبود امکانات
ameliorator بهبود دهنده
ameliorative بهبود یابنده
improvability بهبود پذیری
upgrades بهبود امکانات
improvement بهبود دادن
recovery time زمان بهبود
tempering quality قابلیت بهبود
improvements بهبود دادن
improvable بهبود پذیر
It'll be OK. <idiom> بهبود میابد!
tempers حالت بهبود
temper حالت بهبود
tempered حالت بهبود
spontaneous recovery بهبود خود به خودی
spontaneous remission بهبود خود به خودی
welfare state دولت بهبود بخش
improvised بهبود سازی شده
recuperation بهبود جبران خسارت
recoverable error خطای قابل بهبود
To recover. To get well. خوب شدن ( بهبود یا فتن )
uprating بهبود میزان کارائی [مهندسی]
digital darkroom برنامهای برای بهبود تصویر
vulnerary بهبود دهنده داروی زخم
army ready material program برنامه بهبود امادگی رزمی اماد
recoveries بازیابی
recovery بازیابی
salvaging بازیابی
salvages بازیابی
salvaged بازیابی
salvage بازیابی
retrieval بازیابی
to mend matters کارها را اصلاح کردن اوضاع را بهبود بخشیدن
false retrieval بازیابی کاذب
retrieve بازیابی کردن
detection بازیابی بازرسی
nickel recovery بازیابی نیکل
at the expense of recovery در هزینه های بازیابی
pull instruction دستورالعمل بازیابی
retrieves بازیابی کردن
retrieved بازیابی کردن
gas recovery بازیابی بنزین
message retrieval بازیابی پیام
ir بازیابی اطلاعات
acid reclaim بازیابی اسید
recovery procedures روشهای بازیابی
grease trap بازیابی چربی
document retrieval بازیابی سند
data retrieval بازیابی داده ها
retrieval code رمز بازیابی
information retrieval بازیابی اطلاعات
energy regeneration بازیابی انرژی
interface human machine interface امکانات بهبود رابط ه بین کاربرد و سیستم کامپیوتری
enhancer وسیله یا نرم افزاری که یک فرآیند یا محصول را بهبود می بخشد
shadow RAM روش بهبود کارایی PC با کپی کردن محتوای قطعه
customizing بهبود دادن به سیستم برای تط ابق با نیاز مشتری
customizes بهبود دادن به سیستم برای تط ابق با نیاز مشتری
customized بهبود دادن به سیستم برای تط ابق با نیاز مشتری
customised بهبود دادن به سیستم برای تط ابق با نیاز مشتری
customize بهبود دادن به سیستم برای تط ابق با نیاز مشتری
customises بهبود دادن به سیستم برای تط ابق با نیاز مشتری
customising بهبود دادن به سیستم برای تط ابق با نیاز مشتری
information and storage and retrieval ذخیره و بازیابی اطلاعات
salvage group گروه بازیابی وسایل
acid restoring plant کارگاه بازیابی اسید
pulls بازیابی داده از پشته
bibliographic retrieval service سرویس بازیابی کتابشناسی
pull بازیابی داده از پشته
pop instruction دستورالعمل بازیابی از پشته
acid recovery plant کارگاه بازیابی اسید
information retrieval system سیستم بازیابی اطلاعات
sulfur recovery unit واحد بازیابی گوگرد
HMI's امکاناتی برای بهبود ارتباط بین کاربرد سیستم کامپیوتری
HMI امکاناتی برای بهبود ارتباط بین کاربرد سیستم کامپیوتری
ActiveX که برای بهبود کارایی صفحه وب یا یک برنامه کاربردی به کار می رود
human computer امکانات تامین بهبود ارتباط بین کاربر و سیستم کامپیوتر
retrofit بروز در اوردن یا اضافه نمودن به یک سیستم موجودبه منظور بهبود ان
to recover a body from the wreckage بازیابی کردن لاشه ای از خرابه
second wind بازیابی وضع عادی تنفس
information storage and retrieval بازیابی و ذخیره سازی اطلاعات
dead دستوربرنامه کار یا خطایی که باعث توقف برنامه بدون بهبود میشود
recovery بازیابی اخراجات جمع اوری وسایل
map بازیابی داده و نمایش آن به صورت نقشه
maps بازیابی داده و نمایش آن به صورت نقشه
backward بازیابی داده از سیستم آسیب دیده
operand عملوند همزمان با دستور بازیابی میشود
immediate عملوندی که همزمان با دستور بازیابی میشود.
reads بازیابی داده از رسانه ذخیره سازی
recoveries بازیابی اخراجات جمع اوری وسایل
read بازیابی داده از رسانه ذخیره سازی
high fidelity music reproducing system سیستم بازیابی موسیقی باکیفیت عالی
mass storage ذخیره و بازیابی حجم بزرگ داده
read ترتیب رویدادها برای ذخیره و بازیابی داده
fetch دستوری که دستور بعدی حافظه را بازیابی میکند
reads ترتیب رویدادها برای ذخیره و بازیابی داده
fetched دستوری که دستور بعدی حافظه را بازیابی میکند
fetches دستوری که دستور بعدی حافظه را بازیابی میکند
R/W cycle ترتیب رویدادها برای بازیابی و ذخیره داده
stations وضعیت موقت یک ایستگاه که داده را بازیابی میکند
basics روش ذخیره و بازیابی بلاکهای داده به ترتیب
retrieves بازیابی اطلاعات ازفایل یا وسیله ذخیره سازی
backwards بازیابی داده از سیستمی که آسیب دیده است
retrieve بازیابی اطلاعات ازفایل یا وسیله ذخیره سازی
retrieved بازیابی اطلاعات ازفایل یا وسیله ذخیره سازی
basic روش ذخیره و بازیابی بلاکهای داده به ترتیب
station وضعیت موقت یک ایستگاه که داده را بازیابی میکند
stationed وضعیت موقت یک ایستگاه که داده را بازیابی میکند
prototypes اولین مدل کاری وسیله یا برنامه که بعداگ آزمایش و تط بیق میشود تا بهبود یابد
enhance سیستم توسعه یافته توسط ماکروسافت برای بهبود کارایی پورت چاپگر موازی
normal روش ساخت اطلاعات در پایگاه داده برای جلوگیری از افزونگی و بهبود کارایی ذخیره
prototype اولین مدل کاری وسیله یا برنامه که بعداگ آزمایش و تط بیق میشود تا بهبود یابد
enhanced سیستم توسعه یافته توسط ماکروسافت برای بهبود کارایی پورت چاپگر موازی
whitcomb body جسم ایرودینامیکی که به هواپیما اضافه میشود و سبب بهبود توزیع حجم اریارول میگردد
extends خصوصیات پیشرفته IDE که کارایی و نرخ ارسال داده از او به یک دیسک سخت را بهبود می بخشد
enhances سیستم توسعه یافته توسط ماکروسافت برای بهبود کارایی پورت چاپگر موازی
extending خصوصیات پیشرفته IDE که کارایی و نرخ ارسال داده از او به یک دیسک سخت را بهبود می بخشد
extend خصوصیات پیشرفته IDE که کارایی و نرخ ارسال داده از او به یک دیسک سخت را بهبود می بخشد
enhancing سیستم توسعه یافته توسط ماکروسافت برای بهبود کارایی پورت چاپگر موازی
cpu مدت زمانی که بازیابی و اجرای دستور طول می کشد
fetches سیگنالی که مراحل CPU را تا حلقه بازیابی دنبال میکند
fetched سیگنالی که مراحل CPU را تا حلقه بازیابی دنبال میکند
fetch سیگنالی که مراحل CPU را تا حلقه بازیابی دنبال میکند
electronic سیستم ذخیره سازی متن ها که به آسانی بازیابی می شوند
reads عملیات خواندن که در آن داده ذخیره شده پس از بازیابی پک میشود
read عملیات خواندن که در آن داده ذخیره شده پس از بازیابی پک میشود
EIDE مشخصات پیشرفته IDE که کارایی و نرخ ارسال داده و دریافت آن به دیسک سخت را بهبود می بخشد
field مهندسی که در یک شرکت کار نمیکند , و در بین مشتریان است و بهبود کامپیوتر آنها را بررسی میکند
add-ons سخت افزار یا نرم افزاری که به سیستم کامپیوتری اضافه شده است تا آنرا بهبود بخشد
fielded مهندسی که در یک شرکت کار نمیکند , و در بین مشتریان است و بهبود کامپیوتر آنها را بررسی میکند
fields مهندسی که در یک شرکت کار نمیکند , و در بین مشتریان است و بهبود کامپیوتر آنها را بررسی میکند
add-on سخت افزار یا نرم افزاری که به سیستم کامپیوتری اضافه شده است تا آنرا بهبود بخشد
executing رویدادهای لازم برای بازیابی کد گشایی و اجرای دستورات حافظه
destructive cursor عمل خواندن که در آن داده ذخیره شده پس از بازیابی پاک میشود
fetches رویدادهای که دستور بعدی برای اجرا را از حافظه بازیابی می کنند.
integrated روش سازمانی برای بازیابی و ورود داده با بیشترین کارایی
executed رویدادهای لازم برای بازیابی کد گشایی و اجرای دستورات حافظه
executes رویدادهای لازم برای بازیابی کد گشایی و اجرای دستورات حافظه
aspect روش ذخیره سازی و اندیس دهی به متن ها در سیستم بازیابی
fetched رویدادهای که دستور بعدی برای اجرا را از حافظه بازیابی می کنند.
execute رویدادهای لازم برای بازیابی کد گشایی و اجرای دستورات حافظه
aspects روش ذخیره سازی و اندیس دهی به متن ها در سیستم بازیابی
managers امکان نوشتن متن به ذخیره سازی و بازیابی ویرایش و چاپ
manager امکان نوشتن متن به ذخیره سازی و بازیابی ویرایش و چاپ
fetch رویدادهای که دستور بعدی برای اجرا را از حافظه بازیابی می کنند.
multimedia قطعه پردازنده که حاوی قط عاتی است که برای بهبود کارایی چند رسانهای و ارتباطات به کار می رود
workflow نرم افزار طراحی شده برای بهبود جریان متنهای الکترونیکی در یک شبکه اداری از یک کاربر به دیگری
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com