English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 135 (8 milliseconds)
English Persian
i had best to leaveit بهترین کاران است که ان راول کنیم
Other Matches
Tune in tomorrow when we'll be exploring what things to look for in a bike computer. کانالتان را فردا [به این برنامه] تنظیم کنید وقتی که ما بررسی می کنیم به چه چیزهایی درکامپیوتر دوچرخه توجه کنیم.
brand leader بهترین علامت تجاری بهترین مارک
to give a horse his he جلواسب راول کردن
to give a horse the reins جلو اسب راول کردن
to give the horse the bridle جلو اسب راول کردن
I have a good mind to quit my job. شیطان میگه کارم راول کنم
neurone یاخته پی و کاران
neurones یاخته پی و کاران
gangster همدست تبه کاران
felonry گروه تبه کاران
jockey club باشگاه سوار کاران
gangsters همدست تبه کاران
haunts محل اجتماع تبه کاران
haunt محل اجتماع تبه کاران
heresiarch رئیس بدعت کاران ومرتدین
underworld دنیای تبه کاران واراذل
vampire روح تبه کاران وجادوگران که شب هنگام ازقبربیرون امده و خون اشخاص رامیمکد
vampires روح تبه کاران وجادوگران که شب هنگام ازقبربیرون امده و خون اشخاص رامیمکد
black book دفتر ثبت نام تبه کاران ومجرمین یاکسانی که از انجام عملی ممنوع میشوند
let us say فرض کنیم
let us be brief کوتاه کنیم
let us be brief مختصر کنیم
let us play بازی کنیم
briefly speaking مختصر کنیم
let ab be equal to cd فرض کنیم ab با cd برابرباشد
Let us suppose ... حالا فرض کنیم که ...
We move out on the 1st. ما یکم بارکشی می کنیم.
We live in the Machine Age . ما درعصر ماشین زندگه می کنیم
We'd like to pay separately. ما میخواهیم جداگانه پرداخت کنیم.
let us make a p for home کوشش کنیم زودبخانه برسیم
I want to swim ,are you on ? اهلش هستی شنا کنیم ؟
peach and straddle بالا می کشیم وخرابش می کنیم
of the first water بهترین
first class بهترین
gilt edge بهترین
best بهترین
foremost بهترین
tiptop بهترین
the best of all بهترین
gilt-edged بهترین
priding بهترین
prides بهترین
prided بهترین
gilt edged بهترین
pride بهترین
We should not indulge in personalities. نبا ید راجع با شخاص صحبت کنیم
it can be altered at pleasure هر وقت بخواهیم میتوانیم انرااصلاح کنیم
We should be leaving now. باید زحمت راکم کنیم (خداحافظی )
Let's drop the subject. از این موضوع صرف نظر کنیم .
We are living in the age of mass communication. ما در دوران ارتباطات جمعی زندگی می کنیم.
Could you put us up for the night ? ممکن است شب را اینجا منزل کنیم ؟
Lets talk man to man . بیا مرد ومردانه با هم صحبت کنیم
We've given notice that we're moving out of the apartment. ما آگاهی دادیم که از آپارتمان بارکشی می کنیم.
optimum بهترین امکان
top-notch <idiom> عالی ،بهترین
qualities بهترین کیفیت
best efforts بهترین مساعی
In the best possible manner. به بهترین وجه
best به بهترین وجه
quality بهترین کیفیت
best بهترین کار
We must inquire into this matter. درمورد این موضوع باید تحقیق کنیم
We finally succeed in making a radio contact. عاقبت توانستیم یک تماس رادیویی برقرار کنیم
starting with the issue of July 1 هنگامی که با نشریه اول ژوئن شروع کنیم
Lets suppose the news is true . حالا فرض کنیم که این خبر صحیح با شد
A rapid response would be appreciated. از پاسخ فوری قدردانی می کنیم. [اصطلاح رسمی]
It's time to prepare the meal. وقتش رسیده است که غذا را آماده کنیم.
napped بهترین شرکت کننده
napping بهترین شرکت کننده
best move بهترین حرکت شطرنج
lion share بزرگترین یا بهترین بخش
(live off the) fat of the land <idiom> بهترین از هرچیز را داشتند
back on one's feet <idiom> به بهترین سلامتی رسیدن
nap بهترین شرکت کننده
dressed to kill <idiom> بهترین لباس را پوشیدن
designated tournament مسابقه بهترین بازیگران
classic مطابق بهترین نمونه
skimeister بهترین اسکی باز
tip top بهترین اعلی درجه
primes کمال بهترین قسمت
primed کمال بهترین قسمت
prime کمال بهترین قسمت
first-class درخورمردم طبقه یک بهترین
second best theory نظریه بهترین دوم
classics مطابق بهترین نمونه
naps بهترین شرکت کننده
We all think he is very nice. ما همه فکر می کنیم که او [مرد] آدم خوبی است.
We do not usually go places that cost a lot of money. ما معمولا به جاهای گران قیمت گردش نمی کنیم.
We ought to (should)examineit in all itsaspects. باید کلیه جهات وجوانب آنرا بررسی کنیم
Supposing it rains , what shall you do ? فرض کنیم باران بیاید آنوقت شما چه می کنید ؟
The best advice is, not to give any <idiom> بهترین اندرز ندادن آن است
dress up <idiom> بهترین لباس خود را پوشیدن
History is the best testimony. تاریخ بهترین شاهد است
You are counted among my best friends. شما را از بهترین دوستانم می شمارم
beluga نام بهترین نوع خاویار
best governed country کشوری که بهترین طرزحکومت رادارد
flight بهترین نتیجه دور مقدماتی
honesty is the best policy راستی ودرستی بهترین رویه
the best thatone can do بهترین کاری که میتوان کرد
hit it off with someone <idiom> بهترین همراه با کسی داشتن
Well, now everyone's here, we can begin. خوب حالا که همه اینجا هستند ما می توانیم شروع کنیم.
He's always moaning that we use too much electricity. او [مرد] همیشه قر می زند که ما بیش از اندازه برق خرج می کنیم.
I wish you the best of luck. بهترین موفقیتها رابرایتان آرزومی کنم
the best game out بهترین بازیکه تاکنون پیداشده است
ground badge علامت بهترین درجه دار یاسرباز
optima legum ilerpres est consuetudo عرف و عادت بهترین تفسیرقانونی است
golden shoe بهترین جایزه گلزن فصل اروپا
give someone the benefit of the doubt <idiom> همیشه بهترین را درمورد کسی فرض کن
make the best of <idiom> دربدترین شرایط بهترین را انجام دادن
Which is the best way to Tehran ? بهترین راه به تهران کدام است ؟
Let's play for keeps. بیا جدی بازی کنیم. [روی پول یا هر چیزی بها دار]
we underwrite the company ما تعهد میکنیم که کلیه موجودی شرکت رادرصورتیکه مردم نخرندخریداری کنیم
cover search جستجوی بهترین منطقه پوشش عکاسی هوایی
money player ارائه کننده بهترین بازی درموقعیتهای دشوار
heisman trophy جام هایزمن برای بهترین بازیگر دانشگاهی
Shoppers were scrambling to get the best bargains. خریداران تقلا می کردند بهترین معامله را داشته باشند.
least cost design بهترین روش استفاده از حافظه به کمک فضا یا قط عات
sullivan award جایزه سولیوان برای بهترین ورزشکار اماتور سال
to make the most of به بهترین طرزی بکار بردن استفاده کامل کردن از
record prices بهترین نرخ هائی که تاکنون یاد داشت یا ثبت شده
best ball بازی یک نفر درمقابل 2 یا 3نفر برای کسب بهترین امتیاز
Hunger is the best sauce. <proverb> گشنگی بهترین خوشمزه کننده غذا است. [ضرب المثل ]
handicap مسابقه بین بهترین اسبهابادادن وزن اضافی برای ایجاد تعادل
handicaps مسابقه بین بهترین اسبهابادادن وزن اضافی برای ایجاد تعادل
tilt and swivel که روی محوری نصب شده است تا بتواند در بهترین جهت مناسب اپراتور بچرخد
adjudicate تشخیص برنده دریک بازی نیمه تمام باتوجه به بهترین حرکات ممکن طرفین توسط داور ذی صلاح
adjudicated تشخیص برنده دریک بازی نیمه تمام باتوجه به بهترین حرکات ممکن طرفین توسط داور ذی صلاح
adjudicates تشخیص برنده دریک بازی نیمه تمام باتوجه به بهترین حرکات ممکن طرفین توسط داور ذی صلاح
adjudicating تشخیص برنده دریک بازی نیمه تمام باتوجه به بهترین حرکات ممکن طرفین توسط داور ذی صلاح
decca سیستم تعیین محل دقیق یا بهترین محل برای ایستگاه فرستنده
doll up بهترین لباس خود را پوشیدن خود را اراستن
Memmaker امکان نرم افزاری در برخی گونههای DOS-MS برای تشخیص خودکار تنظیم حافظه کامپیوتر برای تامین بهترین کارایی
wellŠsuppose it is so خوب فرض کنیم چنین باشد فرضا چنین باشد
goat hair موی بز [الیاف نازک و پشمی بز که بیشتر در قسمت های ظریف و تزئینی بافت بدلیل ظرافت آن بکار می رود. بهترین نوع آن مربوط به بز کشمیری هندوستان است که از لحاظ ظرافت و لطافت سبیه ابریشم است.]
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com