English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (2 milliseconds)
English Persian
epinosic gain بهره ثانوی بیماری
secondary gain بهره ثانوی بیماری
Other Matches
advantage by illness بهره بیماری
primary gain بهره اصلی بیماری
paranosis بهره کشی از بیماری
paranosic gain بهره اصلی بیماری
tontine تاسیس خاصی که به موجب ان عدهای مشترکا" پول قرض می دهند با این شرط که بهره ان مرتبا" و بااقساط معین بین ان ها تقسیم شود و با مرگ هر یک ازایشان سهم دیگران از بهره بیشتر شود تا انجا که اخرین فرد زنده کل بهره را دریافت کند
usury گرفتن بهره بیشتر از بهره قانونی جهت وام
sequela بیماری ناشی از بیماری دیگر
sec ثانوی
secs ثانوی
afterexpulsion ثانوی
peripheral ثانوی
second ثانوی
secondary ثانوی
furthered ثانوی
furthering ثانوی
further ثانوی
seconded ثانوی
furthers ثانوی
seconding ثانوی
seconds ثانوی
ultor اند ثانوی
second anode اند ثانوی
second order conditions شرایط ثانوی
secondary elaboration بسط ثانوی
secondary coil پیچک ثانوی
secondary drive سائق ثانوی
secondary effects اثرات ثانوی
secondary electron الکترون ثانوی
repossession تملک ثانوی
reabsorption جذب ثانوی
post deflection acceleration شتاب ثانوی
second nature طبیعت ثانوی
second wind سازگاری ثانوی
aftertaste لذت ثانوی
side effect واکنش ثانوی
side-effect واکنش ثانوی
side-effects واکنش ثانوی
aftereffect اثر ثانوی
coconscious اگاهی ثانوی
cotype نوع ثانوی
dynode کاتد ثانوی
overglaze لعاب ثانوی
secondary function کارکرد ثانوی
coconsciousness اگاهی ثانوی
aftertastes لذت ثانوی
secondary emission صدور ثانوی
revision رسیدگی ثانوی
revisions رسیدگی ثانوی
secondary storage انباره ثانوی
subsere رشد ثانوی
secondary reward پاداش ثانوی
secondary qualities صفات ثانوی
till further notice تا اخطار ثانوی
secondary processes فرایندهای ثانوی
secondary plan طرح ثانوی
secondary motivation انگیزش ثانوی
secondary markets بازارهای ثانوی
until further notice تا اخطار ثانوی
secondary inhibitor بازدارنده ثانوی
twice born تجسم ثانوی
after-effect اثر ثانوی
after-effects اثر ثانوی
by-play کار یا نمایش ثانوی
secondary storage device دستگاه حافظه ثانوی
secondary storage medium رسانه انباره ثانوی
shadow memory حافظه ثانوی موقت
post deflection الکترد شتابده ثانوی
intensifier electrode الکترد شتابده ثانوی
flip side بخش ثانوی هرچیز
secondary sex characteristics ویژگیهای جنسی ثانوی
seconded دومین بار ثانوی
secondary emission ratio شدت صدور ثانوی
seconding دومین بار ثانوی
seconds دومین بار ثانوی
secondary projection area منطقه فرافکنی ثانوی
secondary reinforcer تقویت کننده ثانوی
secondary emission characteristic مشخصه صدور ثانوی
retrocessive مبنی برواگذاری ثانوی
second دومین بار ثانوی
secondary mental deficiency عقب ماندگی ذهنی ثانوی
epiphenomenon علائم بعدی و ثانوی مرض
ball-flower [ابزار تزئینی به سبک گوتیک ثانوی]
countersigning امضای ثانوی بر روی سند جیرو
countersigns امضای ثانوی بر روی سند جیرو
countersign امضای ثانوی بر روی سند جیرو
countersigned امضای ثانوی بر روی سند جیرو
postmillenarian معتقدبه فهور ثانوی مسیح پس از هزار سال
postmillennialist معتقدبه فهور ثانوی مسیح پس از هزار سال
minor در رشته ثانوی یا فرعی تحصیل کردن کماد
premillennial وابسته بظهور ثانوی عیسی قبل از هزار سال
thrashing مقدار مفرط حرکت صفحات ازحافظه ثانوی به حافظه داخلی
diminishing marginal productivity بهره دهی نهائی نزولی نزولی بودن بهره دهی نهائی
slaves صفحه نمایش CRT ثانوی متصل به دیگری که دقیقاگ همان اطلاعات را نشان میدهد
slave صفحه نمایش CRT ثانوی متصل به دیگری که دقیقاگ همان اطلاعات را نشان میدهد
slaved صفحه نمایش CRT ثانوی متصل به دیگری که دقیقاگ همان اطلاعات را نشان میدهد
slaving صفحه نمایش CRT ثانوی متصل به دیگری که دقیقاگ همان اطلاعات را نشان میدهد
disease بیماری
maladies بیماری
virulent <adj.> بیماری زا
pathogenic بیماری زا
illnesses بیماری
malady بیماری
diseases بیماری
illness بیماری
epizootic بیماری
exploited بهره ده
quotients بهره
efficient بهره ور
quotient بهره
portions بهره
yielded بهره
gains بهره
efficiency بهره
yields بهره
gained بهره
portion بهره
gain بهره
yield بهره
interest بهره
interests بهره
productive بهره زا
exploiter بهره کش
exploiters بهره کش
VD بیماری زهروی
mental disease بیماری روانی
Diagnosis. تشخیص بیماری
venereal disease بیماری مقاربتی
insect vectors حشرات بیماری زا
love sickness بیماری عشق
lumpy jaw بیماری "اکتینومیکوز"
The symptoms ( of a disease) . علائم بیماری
addison's disease بیماری ادیسون
alzeimer's disease بیماری الزایمز
herpes simplex بیماری تب خال
graves'disease بیماری گریوز
to be laid up with something بیماری گرفتن
to have something [a disease, an illness] بیماری گرفتن
to be ill with something بیماری گرفتن
to be down with something بیماری گرفتن
down's disease بیماری داون
catamnesis تاریخچه بیماری
hansen's disease بیماری هنسن
some kind of sickness یک نوعی از بیماری
encephalopathy بیماری مغزی
mental illness بیماری روانی
pestilence بیماری طاعون
AIDS بیماری ایدز
AIDS بیماری سیدا
symptomatic نشانه بیماری
pathophobia بیماری هراسی
nosophobia بیماری هراسی
nosophilia بیماری خواهی
legionnaires' disease بیماری لژیونرها
remission بهبودی بیماری
radiation sickness بیماری برتابشی
wilson's disease بیماری ویلسون
psychosis بیماری روانی
parkinsonism بیماری پارکینسون
sick bed بستر بیماری
tay sach's disease بیماری تی- ساکس
pott's disease بیماری پوت
pick's syndrome بیماری پیک
pick's disease بیماری پیک
pathognomy بیماری شناسی
Parkinson's disease بیماری پارکینسون
pathogenesis بیماری زایی
illness بیماری کسالت
epilepsy بیماری صرع
neuropathy بیماری عصب
rabies بیماری هاری
radiation sickness بیماری تابشی
ailment بیماری مزمن
radiation sickness بیماری اشعه
ailments بیماری مزمن
VD بیماری مقاربتی
mental disorder بیماری روانی
illnesses بیماری کسالت
sick leave استراحت بیماری
gain بهره برداری
rate of interest نرخ بهره
rat of interest نرخ بهره
quantum yield بهره کوانتومی
put out to interest به بهره گذاشتن
rq بهره تنفسی
pure interest بهره خالص
share بهره قسمت
productive work کار بهره زا
interest سودیا بهره
optimising بهره بردن
lot بهره قسمت
lot بخش بهره
exploitative character منش بهره کش
interests سودیا بهره
exploited class طبقه بهره ده
resipatory quotient بهره تنفسی
factor payments بهره وسود
shares بهره قسمت
exploiting class طبقه بهره کش
lending rate بهره - نزولپول
voltage gain بهره ولتاژ
Recent search history
Search history is off. Activate
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com