Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (14 milliseconds)
English
Persian
unconstrained optimization
بهینه سازی بدون قید
Search result with all words
unconstrained optimization
بهینه سازی بدون محدودیت
Other Matches
optimization
بهینه سازی
optimize
بهینه سازی
nonlinear optimization
بهینه سازی
optimality
بهینه سازی
linear optimization
بهینه سازی خطی
optimizing compiler
کامپایلر بهینه سازی
suboptimization
بهینه سازی فرعی
resource leveling
زمان بندی فعالیت ها بازمان شناور به منطور بهینه سازی بهره گیری از منابع
optimum code
برنامه بهینه دستورالعملهای بهینه
specific address
آدرس ذخیره سازی که مستقیماگ و بدون تغییر به یک محل یا وسیله دستیابی دارد
one level address
آدرس ذخیره سازی که مستقیما و بدون تغییر به محلی از وسیله دستیابی دارد
absolute address
آدرس ذخیره سازی کامپیوتر که مستقیما و بدون تغییر به محل یا وسیله ای دستیابی دارد
first level address
آدرس فضای ذخیره سازی کامپیوتر که مستقیماگ و بدون تغییر به یک محل یا وسیله دستیابی دارد
actual address
آدرس ذخیره سازی کامپیوتری که مستقیما و بدون هر گونه تغییری به یک محل یا وسیله دستیابی دارد
demonstration
نرم افزاری که آنچه یک برنامه قادر به انجام است بدون پیاده سازی توابع آن نشان میدهد
demonstrations
نرم افزاری که آنچه یک برنامه قادر به انجام است بدون پیاده سازی توابع آن نشان میدهد
demo
نشان دادن آنچه یک برنامه کاربردی میتواند انجام دهد بدون پیاده سازی تمام توابع
analogue
ذخیره سازی سیگنال ها در حالت طبیعی بدون تبدیل به حالت دیجیتال
analog
سیگنالهای ذخیره سازی در حالت طبیعی بدون تبدیل به حالت دیجیتال
analogues
ذخیره سازی سیگنال ها در حالت طبیعی بدون تبدیل به حالت دیجیتال
lossless compression
روشهای فشرده سازی تصویر که تعداد بیتهای هر پیکس در تصویر را کاهش میدهد بدون از دست دادن اطلاع یا کیفیت
machine address
آدرس ذخیره سازی کامپیوتر که مستقیما و بدون تغییر به محل یا وسیلهای دستیابی دارد. مقایسه شود با آدرس اندیس #INDEX ADDRESS
optimum
بهینه
optimal
بهینه
optimized
بهینه
optimum moisture
نم بهینه
optimum value
مقدار بهینه
optimum temperature
دمای بهینه
optimum speed
کندی بهینه
optimum output
تولید بهینه
optimize
بهینه ساختن
optimized code
برنامه بهینه
optimized
بهینه شده
pareto optimality
بهینه پاراتو
optimal level
سطح بهینه
optimal solution
راه حل بهینه
optimal distribution
توزیع بهینه
optimalization
بهینه کردن
optimal performance
کارکرد بهینه
rectification
یکسو سازی همسو سازی مستقیم سازی
optimal planning
برنامه ریزی بهینه
optimal recalculation
محاسبه مجدد بهینه
optimm programming
برنامه نویسی بهینه
optimum programming
برنامه نویسی بهینه
optimum coding
برنامه نویسی بهینه
optimum tree search
جستجوی بهینه درخت
disk optimizer
بهینه ساز دیسک
informally
بدون تشریفات بدون رعایت مراسم اداری یا قانونی
without any reservation
بدون هیچ قید وشرط بدون استثنا مطلقا
unformed
بدون شکل منظم هندسی بدون سازمان
optimize
برنامهای که از بهینه ساز عبور کرده است تا هر که یا عبارت ناکارا را حذف کند
flat
ضربه بدون ایجاد پیچ در گوی بیلیارد حالت کشیده و بدون انحنای بادبان دریای ارام سطح اب مناسب ماهیگیری
flattest
ضربه بدون ایجاد پیچ در گوی بیلیارد حالت کشیده و بدون انحنای بادبان دریای ارام سطح اب مناسب ماهیگیری
of no interest
بدون اهمیت
[بدون جلب توجه]
independently
آزاد یا بدون کنترل یا بدون اتصال
minimal tree
درfکه گرههای آن به روش بهینه سازماندهی شده اند تا بیشترین کارایی را داشته باشند
nonaligned
که به درستی در ارتباط با یکیدرگ قرار نگرفته اند تا کار این بهینه داشته باشند
Taoism
روش فکری منسوب به lao-tseفیلسوف چینی که مبتنی است بر اداره مملکت بدون وجوددولت و بدون اعمال فرمها واشکال خاص حکومت
file level model
نمونهای مربوط به تعریف ساختارهای داده برای کارایی بهینه برنامههای کاربردی یا بررسیهای پایگاه
calculating
دوباره سازی یا ایجاد داده جدید از طریق فشرده سازی وقایع عددی معین
pilot materials
وسایل و دست ابزارهای ماشین سازی یا مدل سازی
parataxis
مرتب شدن بدون ربط منطقی توالی دو عبارت یا جمله بدون ربط یا عوامل دستوری دیگر
lynch law
مجازات بدون دادرسی که مردم از پیش خود معین کنند, مجازات مجرمین بدون رسیدگی قضایی وقانونی
achylous
بدون کیلوس بدون قیلوس
offhand
بدون مقدمه بدون تهیه
unstressed
بدون اضطراب بدون کشش
unbranched
بدون انشعاب بدون شعبه
ordnance plant
کارخانجات اسلحه سازی یامهمات سازی
jagger
الت کنگره سازی یادندانه سازی
hybrid circuit
ترکیب کامپیوترهای آنالوگ و دیجیتال و قط عات برای تامین سیستم بهینه برای کار مشخص
tunes
تنظیم سیستم در نقط ه بهینه آن با تنظیم دقیق
tune
تنظیم سیستم در نقط ه بهینه آن با تنظیم دقیق
pre-treatment
عملیات مقدماتی و آماده سازی
[مثل شستشوی پشم قبل از رنگرزی و یا آماده سازی دار جهت چله کشی]
one level address
سازماندهی فضای ذخیره سازی که هر نوع رسانه ذخیره سازی یکسان رفتار می شوند
irritancy
پوچ سازی باطل سازی
formularization
کوتاه سازی ضابطه سازی
imagery
مجسمه سازی شبیه سازی
frustration
خنثی سازی محروم سازی
subjugation
مقهور سازی مطیع سازی
frustrations
خنثی سازی محروم سازی
ouster
بی بهره سازی محروم سازی
erasable
1-رسانه ذخیره سازی که قابل استفاده مجدد است . 2-ذخیره سازی موقت
saved
ذخیره سازی داده یا برنامه روی رسانه ذخیره سازی جانبی
saves
ذخیره سازی داده یا برنامه روی رسانه ذخیره سازی جانبی
save
ذخیره سازی داده یا برنامه روی رسانه ذخیره سازی جانبی
symmetrical compression
سیستم فشرده سازی که همان توان پردازش و زمان را برای فشرده سازی و از حالت فشرده در آوردن تصویر نیاز دارد
optimum moisture
رطوبت بهینه رطوبت مناسب
sort
الگوریتم مرتب سازی داده ها که داده ها می توانند بیشتر از محل خود در عمل مرتب سازی حرکت کنند
sorted
الگوریتم مرتب سازی داده ها که داده ها می توانند بیشتر از محل خود در عمل مرتب سازی حرکت کنند
sorts
الگوریتم مرتب سازی داده ها که داده ها می توانند بیشتر از محل خود در عمل مرتب سازی حرکت کنند
hit
داده بازیابی شده از حافظه پنهان و نه رسانه ذخیره سازی . برای بیان اینکه در زمان صرفه جویی شده و پنهان سازی مفید بوده است
hits
داده بازیابی شده از حافظه پنهان و نه رسانه ذخیره سازی . برای بیان اینکه در زمان صرفه جویی شده و پنهان سازی مفید بوده است
hitting
داده بازیابی شده از حافظه پنهان و نه رسانه ذخیره سازی . برای بیان اینکه در زمان صرفه جویی شده و پنهان سازی مفید بوده است
electronic
کامپیوتر دیجیتالی با قط عات الکترونیکی حالت ساده با CPU و حافظه اصلی و فضای ذخیره سازی و دستگاه ورودی / خروجی . که توسط قط عات الکترونیکی و مدارهای مجتمع پیاده سازی می شوند
Indeo
فناوری نرم افزاری ساخت Intel که به کامپیوتر امکان ذخیره سازی و اجرای تصاویر ویدیویی فشرده را میدهد با استفاده از روشهای نرم افزاری فشرده سازی
dump
1-دادهای که از یک وسیله به دیگری برای ذخیره سازی کپی شده است . 2-انتقال داده به دیسک برای ذخیره سازی . 3-چاپ محتوای کل یابخشی از داده در حافظه
external
روش مرتب سازی فایل حافظه جانبی مثل دیسک طبق منبع اصلی داده واز دیسک به عنوان حافظه جانبی حین ذخیره سازی استفاده میکند
externals
روش مرتب سازی فایل حافظه جانبی مثل دیسک طبق منبع اصلی داده واز دیسک به عنوان حافظه جانبی حین ذخیره سازی استفاده میکند
recoilless
جنگ افزار بدون عقب نشینی بدون عقب نشینی
inoperculate
بدون سرپوش جانور بدون سرپوش
second best theory
نظریه دومین ارجحیت . براساس این نظریه چنانچه یک یا چندشرط از شرایط لازم برای بهینه پارتو وجود نداشته باشد در این صورت رعایت شدن سایر شرایط لازم باقیمانده در ارجحیت ثانی قرار نخواهد گرفت
but
بدون
ex-
بدون
acheilos
بدون لب
wanting
بدون
bottomless
بدون ته
i'll warrant
بدون شک
and no mistake
بدون شک
indubitable
بدون شک
not nearctic
بدون
obtrusively
بدون حق
goalless
بدون گل
acheilous
بدون لب
unstressed
بدون مد
without
بدون
sans
بدون
to a certainty
بدون شک
ex
بدون
doubtlessly
بدون شک
undoubtedly
بدون شک
undoubted
بدون شک
harmlessly
بدون صدمه
unblushing
بدون شرم
unaligned
بدون صف ارایی
weanting
بدون بی منهای
undoubted
بدون تردید
unlined
بدون استر
vibrationless
بدون لرزه
seamless
بدون درز
unfunded
بدون سرمایه
undeviating
بدون تردیدرای
undeviating
بدون انحراف
freely
بدون محدودیت
wayless
بدون جاده
promptly
بدون معطلی
exposed
بدون پوشش
unfeigned
بدون تصنع
voteless
بدون رای
warless
بدون جنگ
unadvised
بدون اطلاع
irrespective
بدون مراعات
unlined
بدون پوشش
unpromising
بدون امید
non delay
بدون تاخیر
no doubt
بدون تردید
baring
بدون روکش
unleaded
بدون سرب
valveless
بدون سوپاپ
vacant succession
بدون جانشین
unwary
بدون نگرانی
unvocal
بدون موسیقی
unvalued
بدون ارج
untitled
بدون سراغاز
alcohol-free
<adj.>
بدون الکل
untitled
بدون عنوان
disposed
بدون پوشش
nonboresafe
بدون ضامن
unmennerly
بدون اداب
indiscriminately
بدون تمیز
unspotted
بدون الودگی
unattended
بدون متصدی
unsprung
بدون فنر
unmaned
بدون سرنشین
unmannered
بدون اداب
on the square
بدون کجی
standstill
بدون حرکت
unfinanced
بدون پشتوانه
barest
بدون روکش
bares
بدون روکش
endless
بدون پایان
barer
بدون روکش
nonsyllabic
بدون هجایی
bared
بدون روکش
nonstop
بدون توقف
bare
بدون روکش
unsigned
بدون امضاء
irresponsibly
بدون حس مسئولیت
shadeless
بدون سایه
prosaically
بدون لطافت
zero elasticity
بدون کشش
workless
بدون عمل
unequivocal
بدون ابهام
unequivocally
بدون ابهام
pathless
بدون جاده
soilless
بدون خاک
safely
بدون خطر
to be sure
<idiom>
مطمئنا ،بدون شک
under one's own steam
<idiom>
بدون کمک
wing it
<idiom>
بدون آمادگی
in vain
<idiom>
بدون تفثیروموفقیت
nothing if not
<idiom>
مطمئنا،بدون شک
backless
بدون پشت
cold turkey
بدون آمادگی
quiescently
بدون جنبش
unceasing
بدون وقفه
constantly
بدون تغییر
scoreless
بدون امتیاز
sans recours
بدون رجوع
stagnant
بدون حرکت
sans ceremonie
بدون تشریفات
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com