English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 207 (14 milliseconds)
English Persian
itemised به اقلام نوشتن
itemises به اقلام نوشتن
itemising به اقلام نوشتن
itemize به اقلام نوشتن
itemized به اقلام نوشتن
itemizes به اقلام نوشتن
itemizing به اقلام نوشتن
Other Matches
basic issue list اقلام مندرج در فهرست توزیع اولیه اقلام بار مبنای اولیه اقلام شارژ انبار
common items اقلام تدارکاتی عمومی اقلام مشترک
push up list لیستی از اقلام که در ان هرقلم در اخر لیست وارد میشود و سایر اقلام همان مکان مربوطه در لیست راحفظ می کنند
critical item اقلام حیاتی اقلام مهم
photodigital memory سیستم حافظه کامپیوتری که از لیزر برای نوشتن داده روی فیلم ای که بعدا چندین بار قابل خواندن است ولی نه نوشتن استفاده میکند. WORM نیز گفته میشود. حافظه نوشتن یک بار
basic issue items وسایل همراه اقلام عمده اقلام شارژ انبار وسایل عمده
scrawl با شتاب نوشتن خرچنگ قورباغهای نوشتن نامرتب وغیر استادانه نقاشی کردن
scrawling با شتاب نوشتن خرچنگ قورباغهای نوشتن نامرتب وغیر استادانه نقاشی کردن
scrawled با شتاب نوشتن خرچنگ قورباغهای نوشتن نامرتب وغیر استادانه نقاشی کردن
scrawls با شتاب نوشتن خرچنگ قورباغهای نوشتن نامرتب وغیر استادانه نقاشی کردن
write protect غیر ممکن کردن نوشتن روی فلاپی دیسک یا با حرکت دادن قسمت حفافت در مقابل نوشتن
encipher برمز نوشتن رمز نوشتن
to a. letter روی نامه عنوان نوشتن نامه نوشتن کاغذی رابعنوان
DVD درایو دیسک DVD که به کاربر امکان نوشتن , پاک کردن و نوشتن مجدد داده روی دیسک DVD میدهد
item اقلام
padding اقلام
categories اقلام
items اقلام
sundry items اقلام متفرقه
incidentals اقلام فرعی
salvage material اقلام حراجی
salvage material اقلام بازیافتی
category اقلام اماد
spares اقلام مازاد
item اقلام امادی
long life itemes اقلام بادوام
major end item اقلام عمده
items اقلام امادی
materiel management مدیریت اقلام
expendable items اقلام مصرفی
common user items اقلام عمومی
detailing اقلام ریز
dequeue برداشتن اقلام یک صف
cyclic item اقلام زنجیری
budget item اقلام نقدی
detail اقلام ریز
commercial items اقلام تجارتی
end item اقلام عمده
cost category اقلام هزینهای
item manager مدیر اقلام
erasable قطعه حافظه فقط خواندنی که توسط ولتاژ اعمال شده به سوزن نوشتن آن برنامه ریزی است و داده بهاین سوزن نوشتن اعمال میشود وتوسعه اشعه مافوق بنفش پاک میشود
serial number شماره سری اقلام
pileferable اقلام قابل حراج
reportable items اقلام قابل گزارش
centralized items اقلام اماد تمرکزی
secondary item اقلام فرعی تدارکاتی
basic of issue مبنای واگذارکردن اقلام
basic end item اقلام اولیه اماد
expendable items اقلام مصرفی شدنی
serial numbers شماره سری اقلام
condition code کد وضعیت امادگی اقلام
excess listing لیست اقلام مازاد
invisible items of trade اقلام نامرئی تجارت
existence load بار اقلام زیستی
item manager مدیریت اقلام تدارکاتی
item number شماره اقلام جنس
keyitem اقلام ضروری و حیاتی
surplus اقلام اضافی و مازاد
major end item اقلام عمده امادی
surpluses اقلام اضافی و مازاد
nonperishable items اقلام فاسد نشدنی
critical materials اقلام حیاتی و مهم
sundry اقلام متفرقه گوناگون
supply manifest بارنامه اقلام تدارکاتی
junk mail اقلام پستی ناخواسته
visibles اقلام مرئی تجارت
he dose not know how to write نوشتن نمیداند نوشتن بلدنیست بلدنیست بنویسد
average life عمر متوسط اقلام دارائی
disposable end item اماد یا اقلام قابل انهدام
adopted items of material اقلام مورد قبول از نظرعملیاتی
assemblages جمع اوری اقلام تدارکاتی
long life itemes اقلام با عمر قانونی زیاد
rationed items اقلام جیره بندی شده
juxtaposition جا دادن اقلام در مجاورت یکدیگر
spares اقلام اضافی وسایل یدکی
classified items اقلام طبقه بندی شده
recovery procedures روشهای تخلیه اقلام بازیافتی
assemblage جمع اوری اقلام تدارکاتی
survivor curves منحنی عمر اقلام انبارشده
controlled inventory اقلام ذخیره کنترل شده
component end item قطعات و اقلام تجهیزات عمده
property disposition از بین بردن اقلام مازاد
direct exchange items اقلام قابل تعویض مستقیم
essential item list فهرست اقلام حیاتی یاضروری جنگی
contingency retention stock اقلام ذخیره برای عملیات احتمالی
data chaining فرایند اتصال اقلام داده به یکدیگر
proportional parts بخشهای کسری اقلام تصاعدی یک جدول
pileferable اقلام قابل فروش بصورت فرسوده
availability edit بررسی موجود بودن اقلام درخواستی
consumable اقلام مصرف شدنی کالاهای مصرفی
fifo lifo دو روش جمع اوری اقلام داده
nonrecoverable item اقلام غیر قابل تعمیریا بازیافتی
nonrecoverable item اقلام مصرف شدنی و بدون داغی
common user items اقلام مشترک المصرف بین یکانها
three سیستم نگهداری و مدیریت اقلام دریایی
threes سیستم نگهداری و مدیریت اقلام دریایی
age grouping لیست تعیین عمر قانونی اقلام
line item اقلام موجود در چانل درخواست وسایل
contingency support stocks اقلام ذخیره برای پشتیبانی عملیات احتمالی
recovery party گروه مخصوص جمع اوری اقلام بازیافتی
blanket policy بیمه نامه ایکه همه اقلام را در برمیگیرد
property disposition ازبین بردان اقلام فرسوده تخریب اموال
application study بررسی امکان کاربرد اقلام جدید اماد
to e. upon acovnt book همه اقلام لازم رادردفترحساب وارد کردن
age grouping طبقه بندی اقلام بر حسب عمرقانونی انها
standards اقلام قابل قبول برای جانشینی کالای نظامی
standards اقلام مورد نیازی که جانشین کالای نظامی می شوند
standard اقلام قابل قبول برای جانشینی کالای نظامی
standard اقلام مورد نیازی که جانشین کالای نظامی می شوند
standard item اقلام نمونه یا استاندارد یامطابق معیار تعیین شده
cyclic item اقلام پیوسته اقلامی که خیلی مورد احتیاج هستند
survivor curves منحنی باززیستی اقلام پس ازاتمام عمر قانونی یا مدت معین
assessed value ارزشی که به منظور خاص برای یکی از اقلام دارایی معین میشود
reporting by axception گزارشی که فقط حاوی اقلام خارج از قلمرو عادی بوده ونیازمند توجه مدیریت است
salvage group تیم نجات پرسنل و افراد غرق شده گروه مخصوص جمع اوری اقلام بازیافتی
abc analysis طبقه بندی مخصوص کالاهای موجود درانبار که معمولابراساس قیمت موجودی هریک از اقلام تنظیم میگردد
commodity groups گروه اقلام مشابه لجستیکی گروه کالاهای مصرفی
constructive receipt billing ارسال صورت اقلام ارسالی روش ارسال بارنامه
caged storage قسمتی از انبار که برای نگهداری اقلام مخصوص وخطرناک در نظر گرفته شده انبار محصور
major sort key یک فیلد حاوی اطلاعات که توسط ان اکثر اقلام داده هامی توانند تشخیص داده شده و مرتب شوند
controlled inventory موادکنترل شده اقلام بررسی شده
retail bin انبار اقلام جزئی یا اماد جزئی
combat essential اقلام رزمی حیاتی حیاتی در رزم
scrawl بد نوشتن
scribbles بد نوشتن
scribbling بد نوشتن
write نوشتن
scrawls بد نوشتن
scrawling بد نوشتن
put down <idiom> نوشتن
inscribes نوشتن
scribble بد نوشتن
inscribe نوشتن
scribbled بد نوشتن
writes نوشتن
pens نوشتن
inscribed نوشتن
penned نوشتن
scrawled بد نوشتن
indite نوشتن
superscrible نوشتن
pt down نوشتن
to set down نوشتن
inscribing نوشتن
write head هد نوشتن
pen نوشتن
to put down نوشتن
to drive a pen or quill نوشتن
to reduce to writing نوشتن
penning نوشتن
set down نوشتن
rewritten باز نوشتن
prose نثر نوشتن
editorializing سرمقاله نوشتن
prefaced دیباچه نوشتن
rewriting باز نوشتن
scrolls کتیبه نوشتن
rewritten دوباره نوشتن
annotate یادداشت نوشتن
annotate حاشیه نوشتن
write up به تفصیل نوشتن
prefaces دیباچه نوشتن
rewrote دوباره نوشتن
prefacing دیباچه نوشتن
editorializes سرمقاله نوشتن
tabled در فهرست نوشتن
rewrites باز نوشتن
note نت موسیقی نوشتن
rewrites دوباره نوشتن
notes نت موسیقی نوشتن
noting نت موسیقی نوشتن
enlist درفهرست نوشتن
enlisting درفهرست نوشتن
annotates یادداشت نوشتن
rewriting دوباره نوشتن
preamble مقدمه نوشتن
preambles مقدمه نوشتن
rewrite باز نوشتن
rewrite دوباره نوشتن
preface دیباچه نوشتن
penmanship طرز نوشتن
rewrote باز نوشتن
annotate تفسیر نوشتن
commentated تقریظ نوشتن
annotating تفسیر نوشتن
commentates تقریظ نوشتن
annotating یادداشت نوشتن
autographs دستخط نوشتن
annotating حاشیه نوشتن
autographing دستخط نوشتن
annotated حاشیه نوشتن
autographed دستخط نوشتن
annotated یادداشت نوشتن
enlists درفهرست نوشتن
autograph دستخط نوشتن
annotated تفسیر نوشتن
annotates حاشیه نوشتن
commentating تقریظ نوشتن
editorialised سرمقاله نوشتن
editorialises سرمقاله نوشتن
Recent search history
Search history is off. Activate
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com