English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 25 (4 milliseconds)
English Persian
insomuch به اندازهای که
Search result with all words
whitish تا اندازهای سفید
metric اندازهای استاندارد یامعیارمتری متری
something تا اندازهای قدری
coldish تا اندازهای سرد
ell نام اندازهای که در انگلیس نزدیک 511 سانتیمتر است
flattish تا اندازهای پهن
he is something of a musician تا اندازهای میتوان اوراموسیقی دان شمرد
i kind of liked it من تا اندازهای انرا دوست داشتم
in a sense تا اندازهای
in a way تا اندازهای
in amanner تا اندازهای
in somewise تا اندازهای
opera bouffe اپرای خنده دار که تا اندازهای مسخره امیز باشد
palish تا اندازهای رنگ پریده
platinum metal ترکیب نیکل و روی و مس که تا اندازهای خواص پلاتین راپیدا میکند
rawish تا اندازهای خام
sample size بیتی استفاده میشود. بدست آوردن اندازهای از سیگنال که برای تامین اطلاعات درباره سیگنال به کار می رود
short clothes جامه کوتاه که به بچهای که تا اندازهای بزرگ شده بپوشانندچون نیم تنه
short coats جامه کوتاه که به بچهای که تا اندازهای بزرگ شده بپوشانند چون نیم تنه
somedeal تا اندازهای
somewise تا اندازهای
voluntary savings پس اندازهای اختیاری
part way تا اندازهای
not give someone the time of day <idiom> تنفر به اندازهای که از دیدن آنها چشم پوشی کنید
Partial phrase not found.
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com