English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 30 (1 milliseconds)
English Persian
fragilely به نازکی
Search result with all words
deposit پوشاندن سطح با لایه نازکی از ماده
deposit لایه نازکی از ماده که روی سطح قرار دارد
deposits پوشاندن سطح با لایه نازکی از ماده
deposits لایه نازکی از ماده که روی سطح قرار دارد
corona سیم نازکی که بخش پودری تونر در چاپگر لیزری رابار میکند با عبور از آن
coronas سیم نازکی که بخش پودری تونر در چاپگر لیزری رابار میکند با عبور از آن
nicely نازکی
fragility نازکی
fibre optics انتقال دهنده نوار نازکی ازنور
chromosphere لایه نازکی از گازهای نسبتاشفاف
cross flow دو سیال که بصورت عمود برهم جریان دارند و توسط ورقه نازکی از هم عایق شده اند
d. of constitution نازکی وجود
d. of feeling نازکی احساسات
exility نازکی
exquisiteness حساسیت نازکی طبع
extenuation نازکی
flimsiness نازکی
frangibility نازکی فریفی
gauziness نازکی
ink jet printer دستگاه خروجی که بوسیله پاشیده شدن لایه نازکی ازجوهر چاپ میکند
palnut مهره نازکی معمولا از جنس فولاد پرس شده که بمنظورافزایش ایمنی و جلوگیری ازشل شدن مهرههای معمولی روی انها بسته میشود
reed valve شیری متشکل از ورقه فولادی نازکی که جریان یکطرفه سیال را سبب میشود
reversing layer لایه نازکی در قسمت پایینی اتمسفر خورشید
scrim پارچه استری مبل وغیره کرباس نازکی که بعنوان بتونه قاب چوبی وامثال ان بکارمیبرند
shim واشر نازکی از جنس فلز بادقت زیاد جهت پر کردن فاصله بین دو قطعه
swizzle stick چوب نازکی برای بهم زدن مشروب
tenuity نازکی
thinness نازکی
xylotomy برش دادن چوب بصورت ورقه نازکی برای ازمایش میکروسکپی
Partial phrase not found.
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com