English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 41 (4 milliseconds)
English Persian
induction coil بوبین اندوکسیون
induction coils بوبین اندوکسیون
inductance coil بوبین اندوکسیون
inductor بوبین اندوکسیون
telephone transformer بوبین اندوکسیون
Other Matches
induction اندوکسیون
inductions اندوکسیون
self induction سلف اندوکسیون
induction in air القاء یا اندوکسیون در هوا
grid coil بوبین
choke oil بوبین
solenoid بوبین
winding bobbin بوبین
inductor coil بوبین اندوکتور
leak coil بوبین عرضی
low loss coil بوبین با تلفات کم
main coil بوبین اصلی
measuring coil بوبین سنجش
bobbin بوبین نخ تار
coil section مقطع بوبین
idle coil بوبین کور
coil capacity فرفیت بوبین
coil form نوع بوبین
coil form شکل بوبین
coil resistance مقاومت بوبین
coil core هسته بوبین
hexagonal coil بوبین شش گوش
coils حلقه کردن بوبین
air cored coil بوبین با هسته هوایی
overcurrent coil بوبین جریان زیاد
coil حلقه کردن بوبین
coiled حلقه کردن بوبین
magnetic test coil بوبین ازمایش مغناطیسی
coil field میدان مفناطیسی بوبین
magnetic coil بوبین میراکننده جرقه
coil winding سیم پیچی بوبین
induction heating coil بوبین گرمایش القائی
magnetic flux density چگالی شار مغناطیسی چگالی خطوط قوا اندوکسیون مغناطیسی
inductive earthing زمین پیچکی زمین کردن نقطه ستاره بایک بوبین
magnetic induction چگالی شار مغناطیسی اندوکسیون مغناطیسی چگالی میدان مغناطیسی چگالی خطوط قوای مغناطیسی
brussels دار الکتریکی یا ژاکارد که در تهیه فرش های ماشینی بکار رفته، تارها روی بوبین در بالای ماشین قرار گرفته و بسته به نیاز باز می شوند [شبیه دار کرمانی] و در آن حلقه های نخ پود بصورت بریده شده رها می گردد
Recent search history
Search history is off. Activate
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com