English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 203 (11 milliseconds)
English Persian
frutescent بوته مانند
Search result with all words
fruticose مانند بوته
herby مانند بوته
Other Matches
bushbaby گونههای نخستیان میمون مانند جنگلهای حارهی افریقا از تیرهی Galagidae که شبگرد هستند و چشمان درشت و دم پرپشت و جارو مانند دارند
bushbabies گونههای نخستیان میمون مانند جنگلهای حارهی افریقا از تیرهی Galagidae که شبگرد هستند و چشمان درشت و دم پرپشت و جارو مانند دارند
fossiliferous فسیل مانند سنگواره مانند
lamellate لایه مانند ورقه مانند
brushwood بوته
bosque بوته
shrubs بوته
tod بوته
shrub بوته
bramble بوته
underbrush بوته
crucible بوته
herb بوته
herbs بوته
brambles بوته
crucibles بوته
frutex بوته
bosk بوته
fire pot بوته
bushes بوته
spray گل و بوته
bush بوته
large leaved گل بوته
melter بوته
shrubbery بوته زار
crucibles بوته اهنگری
heaths تیغستان بوته
underwood زیر بوته
shrubberies بوته زار
heath تیغستان بوته
diaper گل و بوته کشیدن
diapers گل و بوته کشیدن
henna بوته حنا
hennaed بوته حنا
cloves بوته میخک
hennaing بوته حنا
clove بوته میخک
hennas بوته حنا
rosette گل کفش گل و بوته
rosettes گل کفش گل و بوته
crucible بوته اهنگری
thornbush بوته خار
shrubby پوشیده از بوته
cotton plant بوته پنبه
cupel بوته قالگری
cupel در بوته گذاشتن
cuple در بوته گذاشتن
cuple بوته غالگری
electric furnace بوته برقی
refining hearth بوته پالایش
puddling hearth بوته پودل
forb گیاه بوته
frutescence بوته مانندی
graphite crucible بوته گرافیت
herby بوته دار
pinweed بوته لادن
indigo plant بوته نیل
shrubby بوته زار
calcining klin بوته تصفیه
brushy پر از بوته وخاشاک
thornbush بوته خاردار
teazle بوته خار
teazel بوته خار
hemp بوته شاهدانه
fruticose بوته دار
shrubby شبیه بوته
furnace بوته ازمایش
furnaces بوته ازمایش
aludel بوته تنبوشهای
aludel بوته کیمیاگری
spinny بوته زار
spinney بوته زار
smoke tree بوته سماق
bosky پوشیده از بوته
brush breaker بوته کنی
king's spear بوته سریش
clearing بوته کنی
clearings بوته کنی
teazels بوته خار خارخسک
hot pepper بوته فلفل قرمز
thistles بوته خار شوک
teazles بوته خار خارخسک
hearth بوته ی کوره ی بلند
japanese andromeda بوته همیشه سبزاسیایی
thistle بوته خار شوک
hearths بوته ی کوره ی بلند
to fall in to oblivion در بوته فراموشی افتادن
teasels بوته خار خارخسک
bush design طرح بوته و چمنزار
sesame بوته کنجد سمسم
shrubs بوته دار کردن
sprig بوته میخ کوچک بی سر
sprigs بوته میخ کوچک بی سر
air furnace کوره یا بوته گازی
teasel بوته خار خارخسک
charcoal hearth iron اهن بوته ذغالی
shrub بوته دار کردن
styrax بوته وحشی جاوی
double chamber type tunnel klin بوته ی نوع تونلی دو اطاقکی
shrub بوته توت فرنگی درختچه
frangipani بوته یاسمن نوعی کلوچه
foundry furnace بوته یا کوره ریخته گری
hard hack بوته کوتاهی که دراتازونی میروید
covers بوته زار پناهگاه شکار
shrubs بوته توت فرنگی درختچه
cover بوته زار پناهگاه شکار
coverings بوته زار پناهگاه شکار
azalea نوعی بوته ازجنس خلنگ
pyxie بوته خزنده وهمیشه بهار
greasewood نوعی بوته کوتاه ازتیره قازایاغی
brush and rails مانعی مرکب از بوته و تیر دربالای ان
covert بوته زار انبوه مخفیگاه شکار
I planted the garden with rose – bushes . درباغ بوته های گل سرخ کاشتم
undergrowth بوته ها و درختان کوچکی که زیر گیاه بزرگتری میروید
intarsia منبت کاری و تزئین گل و بوته و اشکال بر روی چوب
adjustable wheel چرخ تنظیم پذیر [مانند بلندی] [چرخ تطبیق پذیر] [مانند نوع جاده]
hibiscuses هرنوع گیان یا بوته یا درخت از جنس بامیه ازخانواده پنیر کیان
hibiscus هرنوع گیان یا بوته یا درخت از جنس بامیه ازخانواده پنیر کیان
frankincense بوته کندر درخت کندر سرخ
rosette border حاشیه گل و بوته [اینگونه حاشیه ها هم بوصرت کاملا متقارن با استفاده از گل های باز شده بزرگ و کوچک و هم بصورت پیچشی قسمت حاشیه را تزئین می کند.]
coke oven کوره ذغالی بوته ذغالی
rose motif نگاره گل رز [در فرش های مختلف ایرانی از انواع گل رز از جمله طرح گل فرنگ، طرح درختی، طرح باغی، طرح گل و بوته استفاده می شود.]
kepse motife [ریشه کلمه ترکی است و به معنی بسته یا دسته می باشد. این نگاره بصورت بوته ای افقی با شاخه های عمودی بافته می شود و جلوه ای از برگ های دن دادنه دار را نشانمیدهد.]
internal furnace کوره درونی بوته درونی اشتعال درونی
without an e. بی مانند
toughest پی مانند
after the example of مانند
reedier نی مانند
unprecedentedly بی مانند
unprecedented بی مانند
etcetera و مانند ان
gypsiferous گچ مانند
icily یخ مانند
pipelike نی مانند
unique بی مانند
similiar مانند
unequaled بی مانند
mammilliform مانند
analogous مانند
womanlike زن مانند
reediest نی مانند
reedy نی مانند
impish جن مانند
myrtle formed اس مانند
frothy کف مانند
fulidal اب مانند
analogue مانند
simulant مانند
castellated دژ مانند
vide مانند
capitate مانند سر
inapproachable بی مانند
tough پی مانند
plumose پر مانند
filiform نخ مانند
foggier مانند مه
encephaloid مخ مانند
similar مانند
foggiest مانند مه
goatish بز مانند
foggy مانند مه
tougher پی مانند
capillaceous مانند نخ
inimitable بی مانند
thready نخ مانند
liplike لب مانند
nearing مانند
nearest مانند
nearer مانند
aquiform اب مانند
neared مانند
near- مانند
string نخ مانند
penniform پر مانند
threadlike نخ مانند
unparalleled بی مانند
unequalled بی مانند
uniquely بی مانند
tendinous بی مانند
arundinaceous نی مانند
lambdoid مانند
argillaceous رس مانند
argillaceous گل مانند
unapproachable بی مانند
floriform گل مانند
near مانند
fluty نی مانند
feathery پر مانند
blotchy لک مانند
and so on و مانند ان
analogues مانند
analog مانند
etc و مانند آن
incomparable بی مانند
as مانند
mammilary مانند
anthoid گل مانند
plumelike پر مانند
nears مانند
rheumatoid مانند روماتیسم
Recent search history
Search history is off. Activate
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com