English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 143 (8 milliseconds)
English Persian
municipal budget بودجه شهرداری
Other Matches
appropriation بودجه مصوبه برای هزینه اعتبارات پیش بینی شده در بودجه توزیع درامد خالص به حسابهای مختلف
municipality شهرداری
municipalities شهرداری
City Hall شهرداری
mayorship ریاست شهرداری
burgomaster اعضای شهرداری
municipal council انجمن شهرداری
municipal court دادگاه شهرداری
guildhalls عمارت شهرداری
guildhall عمارت شهرداری
municipal مربوط به شهرداری
municipal revenue درامد شهرداری
municipal spending مخارج شهرداری
town hall عمارت شهرداری
municipally بوسیله شهرداری
municipally از لحاظ شهرداری
town halls کاخ شهرداری
town halls عمارت شهرداری
town hall کاخ شهرداری
City Hall ساختمان شهرداری
jurat رئیس شهرداری
town council انجمن شهرداری
mayoralty ریاست شهرداری
municipally از راه شهرداری
dump car ماشین شهرداری
councilman عضو انجمن شهرداری
municipalize بدست شهرداری دادن
municipalist متخصص درامور شهرداری
dump truck کامیون زباله بر شهرداری
town clerk کارمند شهرداری یافرمانداری
town halls تالار شهرداری یا فرمانداری
town hall تالار شهرداری یا فرمانداری
municipality شهریا بخشی که دارای شهرداری است
municipalities شهریا بخشی که دارای شهرداری است
podesta رئیس شهرداری در برخی شهرهای ایتالیا
borough شهریاقصبهای که وکیل به مجلس بفرستدیاانجمن شهرداری داشته باشد
boroughs شهریاقصبهای که وکیل به مجلس بفرستدیاانجمن شهرداری داشته باشد
guild hall عمارت شهرداری که اصناف یارسته هادران انجمن می کنند
budget بودجه
possibilities line خط بودجه
unfunded بی بودجه
budget line خط بودجه
budgets بودجه
budgeted بودجه
appropriation symbol کد بودجه
corporation شرکت یا بنگاه دارای شخصیت حقوقی هیات اعضا انجمن شهر یا مامورین منتخب شهرداری
corporations شرکت یا بنگاه دارای شخصیت حقوقی هیات اعضا انجمن شهر یا مامورین منتخب شهرداری
margin بودجه احتیاطی
government dificit surplus کسر بودجه
household budget بودجه خانوار
balanced budget بودجه متوازن
appropriation limitation محدودیت بودجه
appropriation اختصاص بودجه
military funds بودجه نظامی
annual budget بودجه سالانه
state budget بودجه دولت
government budget بودجه دولت
flexible budget بودجه متغیر
fixed budget بودجه ثابت
financial budget بودجه مالی
family budget بودجه خانوار
family budget بودجه خانواده
development budget بودجه عمرانی
cyclical budget بودجه دورانی
administrative budget بودجه اداری
variable budget بودجه متغیر
unified budget بودجه واحد
margins بودجه احتیاطی
unbalanced budget بودجه نامتوازن
budgetary control کنترل بودجه
program budget بودجه برنامهای
preliminary budget بودجه مقدماتی
preliminary budget بودجه ابتدائی
operating budget بودجه عملیاتی
national budget بودجه ملی
budgetary مربوط به بودجه
budgeting بودجه ریزی
deficit کسر بودجه
deficits کسر بودجه
cyclical budget بودجه ادواری
budget deficit کسر بودجه
budget ceiling سقف بودجه
budget execution اجرای بودجه
budget bureau دفتر بودجه
budget expenditures مخارج بودجه
budgetary appropriations تخصیص بودجه
budget surplus اضافه بودجه
budget surplus مازاد بودجه
budget process مراحل بودجه
budget process فرایند بودجه
budget period زمان بودجه
budget period دوره بودجه
budget balance توازن بودجه
capital budget بودجه سرمایهای
current budget بودجه جاری
budget comittee گروه بودجه
budget balance تعادل بودجه
budget constraint محدودیت بودجه
budget credit اعتبار بودجه
budget cycle گردش بودجه
budget determinant تعیین بودجه
cash budget بودجه نقدی
capital budget بودجه تاسیساتی
budget deficit کسری بودجه
budget data اطلاعات بودجه
budget cycle مراحل بودجه
operating budget بودجه بهره برداری
budget directive دستورالعمل تهیه بودجه
The budget deficit of 1980 . کسر بودجه سا ل1980
naval appropriation bill بودجه نیروی دریایی
command budget estimate براورد بودجه یکان
national economic budget بودجه اقتصادی ملی
balanced budget theorem قضیه بودجه متوازن
budget classification طبقه بندی بودجه
flexible budget بودجه انعطاف پذیر
deficit financing تامین کسر بودجه
budgeter تهیه کننده بودجه
budgeteer تهیه کننده بودجه
capital budgeting بودجه بندی سرمایه
cyclically balanced budget بودجه متوازن ادواری
apportionment واگذاری سهمیه بودجه
financing بودجه چیزی را تهیه کردن
preliminary budget forecast پیش بینی مقدماتی بودجه
finance بودجه چیزی را تهیه کردن
finances بودجه چیزی را تهیه کردن
financed بودجه چیزی را تهیه کردن
provide for in the budget در بودجه پیش بینی کردن
alderman نام قضات نام مستخدمین شهرداری عضوهیئت قانون گذاری یک شهر
aldermen نام قضات نام مستخدمین شهرداری عضوهیئت قانون گذاری یک شهر
budgetary control کنترل اجرای بودجه در واحدهای مملکتی
planning programming budgetting نظام برنامه ریزی بودجه برنامهای
appropriation language شرح جزئیات بودجه و منظوراز تخصیص ان
multiplier effect of a balanced budget اثر بهم فزاینده بودجه متوازن
capital budget بودجه اصلاحات و ایجاد تاسیسات جدید
deficit financing تامین مالی از راه کسر بودجه
competroller سازمان کنترل اسناد و بودجه و اعتبارات
to p for a sum in the budget مبلغی را بودجه پیش بینی کردن
balanced budget multiplier ضریب بهم فزاینده بودجه متوازن
The welfare budget has been cut down. از بودجه رفاهی مقداری زده اند
peace dividend ازبین رفتن بودجه دفاعی دراواخر سال ۱۹۸۰
slush fund بودجه یا پولیکه برای رشوه دادن یا تطمیع و غیره کنار گذاشته میشود
slush funds بودجه یا پولیکه برای رشوه دادن یا تطمیع و غیره کنار گذاشته میشود
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com