English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
English Persian
military funds بودجه نظامی
Other Matches
appropriation بودجه مصوبه برای هزینه اعتبارات پیش بینی شده در بودجه توزیع درامد خالص به حسابهای مختلف
militarism روح سربازی یا نظامی گری نظامی گری توسل به قدرت نظامی
judge advocate دادستان دادگاه نظامی مشاور قانونی دادگاه نظامی مستشار دادگاه نظامی
facings یقه وسردست و مغزیهای لباس نظامی حرکات در جای نظامی
facing یقه وسردست و مغزیهای لباس نظامی حرکات در جای نظامی
manoeuvre تمرین نظامی عملیات نظامی وجنگی راتمرین کردن
manoeuvred تمرین نظامی عملیات نظامی وجنگی راتمرین کردن
manoeuvres تمرین نظامی عملیات نظامی وجنگی راتمرین کردن
manoeuvring تمرین نظامی عملیات نظامی وجنگی راتمرین کردن
terminal command فرماندهی بارانداز نظامی یکان عملیات سکوی نظامی
maneuvres تمرین نظامی عملیات نظامی وجنگی راتمرین کردن
maneuvred تمرین نظامی عملیات نظامی وجنگی راتمرین کردن
maneuvring تمرین نظامی عملیات نظامی وجنگی راتمرین کردن
rank and file صفوف مختلف نظامی سلسله مراتب نظامی
terminals سکوی نظامی بارانداز نظامی انتهایی نهایی
terminal سکوی نظامی بارانداز نظامی انتهایی نهایی
phantom order قرارداد تولید وسایل نظامی درزمان جنگ قرارداد تبدیل کارخانههای شخصی به کارخانجات نظامی
military channel چانل نظامی مجرای نظامی
military government حکومت نظامی فرمانداری نظامی
military impedimenta شماره بارنامه نظامی شماره حمل بار نظامی
army terminals باراندازهای نظامی سکوهای نظامی باراندازهای نیروی زمینی
appropriation symbol کد بودجه
budget line خط بودجه
unfunded بی بودجه
budgeted بودجه
possibilities line خط بودجه
budget بودجه
budgets بودجه
municipal budget بودجه شهرداری
administrative budget بودجه اداری
annual budget بودجه سالانه
balanced budget بودجه متوازن
appropriation اختصاص بودجه
fixed budget بودجه ثابت
national budget بودجه ملی
operating budget بودجه عملیاتی
budgetary مربوط به بودجه
appropriation limitation محدودیت بودجه
unbalanced budget بودجه نامتوازن
variable budget بودجه متغیر
program budget بودجه برنامهای
margin بودجه احتیاطی
margins بودجه احتیاطی
preliminary budget بودجه مقدماتی
preliminary budget بودجه ابتدائی
deficits کسر بودجه
deficit کسر بودجه
budgeting بودجه ریزی
unified budget بودجه واحد
budget balance تعادل بودجه
capital budget بودجه تاسیساتی
budget period زمان بودجه
budget period دوره بودجه
budget expenditures مخارج بودجه
budget execution اجرای بودجه
cyclical budget بودجه ادواری
cyclical budget بودجه دورانی
budget determinant تعیین بودجه
budget deficit کسر بودجه
budget deficit کسری بودجه
budget data اطلاعات بودجه
budget process فرایند بودجه
capital budget بودجه سرمایهای
cash budget بودجه نقدی
budgetary control کنترل بودجه
budgetary appropriations تخصیص بودجه
budget surplus اضافه بودجه
budget surplus مازاد بودجه
current budget بودجه جاری
budget process مراحل بودجه
household budget بودجه خانوار
government dificit surplus کسر بودجه
budget ceiling سقف بودجه
budget bureau دفتر بودجه
budget comittee گروه بودجه
budget constraint محدودیت بودجه
family budget بودجه خانواده
family budget بودجه خانوار
government budget بودجه دولت
financial budget بودجه مالی
development budget بودجه عمرانی
flexible budget بودجه متغیر
state budget بودجه دولت
budget credit اعتبار بودجه
budget cycle گردش بودجه
budget cycle مراحل بودجه
budget balance توازن بودجه
budget classification طبقه بندی بودجه
command budget estimate براورد بودجه یکان
The budget deficit of 1980 . کسر بودجه سا ل1980
national economic budget بودجه اقتصادی ملی
balanced budget theorem قضیه بودجه متوازن
budgeter تهیه کننده بودجه
naval appropriation bill بودجه نیروی دریایی
flexible budget بودجه انعطاف پذیر
apportionment واگذاری سهمیه بودجه
operating budget بودجه بهره برداری
budgeteer تهیه کننده بودجه
deficit financing تامین کسر بودجه
capital budgeting بودجه بندی سرمایه
cyclically balanced budget بودجه متوازن ادواری
budget directive دستورالعمل تهیه بودجه
preliminary budget forecast پیش بینی مقدماتی بودجه
finance بودجه چیزی را تهیه کردن
finances بودجه چیزی را تهیه کردن
financed بودجه چیزی را تهیه کردن
financing بودجه چیزی را تهیه کردن
provide for in the budget در بودجه پیش بینی کردن
balanced budget multiplier ضریب بهم فزاینده بودجه متوازن
appropriation language شرح جزئیات بودجه و منظوراز تخصیص ان
to p for a sum in the budget مبلغی را بودجه پیش بینی کردن
multiplier effect of a balanced budget اثر بهم فزاینده بودجه متوازن
deficit financing تامین مالی از راه کسر بودجه
planning programming budgetting نظام برنامه ریزی بودجه برنامهای
capital budget بودجه اصلاحات و ایجاد تاسیسات جدید
competroller سازمان کنترل اسناد و بودجه و اعتبارات
budgetary control کنترل اجرای بودجه در واحدهای مملکتی
The welfare budget has been cut down. از بودجه رفاهی مقداری زده اند
court martial محاکمه نظامی محاکمه نظامی کردن
martial law مقررات حکومت نظامی حکومت نظامی
hand salute سلام نظامی دادن سلام نظامی
peace dividend ازبین رفتن بودجه دفاعی دراواخر سال ۱۹۸۰
slush fund بودجه یا پولیکه برای رشوه دادن یا تطمیع و غیره کنار گذاشته میشود
slush funds بودجه یا پولیکه برای رشوه دادن یا تطمیع و غیره کنار گذاشته میشود
foreign military sales فروش نظامی خارجی فروش مواد و تجهیزات فروش مواد و تجهیزات نظامی به خارجیان
mil نظامی
soldier نظامی
soldiers نظامی
fort دژ نظامی
military نظامی
martial نظامی
martin نظامی
warlike نظامی
serviced نظامی
service نظامی
installations موسسه نظامی
exercises مشق نظامی
regimental لباس نظامی
drill مشق نظامی
drilled مشق نظامی
post پست نظامی
post- پست نظامی
posted پست نظامی
posts پست نظامی
military advisor مستشار نظامی
exercises مانور نظامی
exercised مشق نظامی
defensive architecture معماری نظامی
intelligence اطلاعات نظامی
citadel قلعه نظامی
citadels قلعه نظامی
to attain a great age به سن بالارسیدن [نظامی ]
exercise مانور نظامی
exercise مشق نظامی
exercised مانور نظامی
military area منطقه نظامی
cadets دانشجوی نظامی
drills مشق نظامی
saluting احترام نظامی
salutes احترام نظامی
saluted احترام نظامی
salute احترام نظامی
military comission هیئت نظامی
military comission کمیسیون نظامی
guest houses مهمانسرای نظامی
guest house مهمانسرای نظامی
military convention اتحاد نظامی
military body هیئت نظامی
cadet دانشجوی نظامی
military assistance کمک نظامی
articles of war قانون نظامی
Military operations. عملیات نظامی
army staff ستاد نظامی
army attache وابسته نظامی
military attache وابسته نظامی
councils of war شورای نظامی
word of command فرمان نظامی
district ناحیه نظامی
districts ناحیه نظامی
military court دادگاه نظامی
installations قسمت نظامی
attache وابسته نظامی
marched گام نظامی
defense information اطلاعات نظامی
marches گام نظامی
invasion currency پول نظامی
marching گام نظامی
detention barrack بازداشتگاه نظامی
field colours پرچم نظامی
field colors پرچم نظامی
fortress استحکامات نظامی
fortresses استحکامات نظامی
march گام نظامی
garrison state ایالت نظامی
dressing parade مشق نظامی
general outpatient clinic درمانگاه نظامی
court material دادگاه نظامی
court martiall شورای نظامی
militarization نظامی کردن
militarize نظامی کردن
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com