Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 170 (9 milliseconds)
English
Persian
it weighed kilogrammes
بود سه کیلوگرم وزن داشت
Other Matches
shot
ساچمه وزنه برای مردان 62/7 کیلوگرم وبرای زنان 520/4 کیلوگرم
shots
ساچمه وزنه برای مردان 62/7 کیلوگرم وبرای زنان 520/4 کیلوگرم
cwt
واحد ورن برابر 34 کیلوگرم امریکا یا 05 کیلوگرم انگلستان
cwts
واحد ورن برابر 34 کیلوگرم امریکا یا 05 کیلوگرم انگلستان
light heavyweight
5/28 کیلوگرم وزنه برداری وکشتی 18 کیلوگرم
minute book
دفتر یاد داشت یاد داشت نامه
flyweights
15 کیلوگرم
heavy weight
18+ کیلوگرم
light flyweight
84 کیلوگرم
flyweight
25 کیلوگرم
heavy weight
38+ کیلوگرم
it weighed kilogrammes
سه کیلوگرم
flyweights
25 کیلوگرم
kg
کیلوگرم
over 0 kg
08+ کیلوگرم
kilogram
کیلوگرم
kilogrammes
کیلوگرم
kilograms
کیلوگرم
finweight
05- کیلوگرم
babyweight
84 کیلوگرم
bantamweight
45 کیلوگرم
under kg
56- کیلوگرم
featherweights
75 کیلوگرم
featherweight
75 کیلوگرم
middle heavyweight
09 کیلوگرم
middleweight
47 کیلوگرم
light welterweight
76 کیلوگرم
light middleweight
57 کیلوگرم
under 0 kg
06- کیلوگرم
lightweights
06 کیلوگرم
lightweight
5/76 کیلوگرم
lightweight
06 کیلوگرم
flyweight
15 کیلوگرم
welterweight
76 کیلوگرم
lightweights
5/76 کیلوگرم
super heavyweight
001+ کیلوگرم
gram
یک هزارم کیلوگرم
the weight is kilogrammes
ان 5 کیلوگرم است
middleweight
67 تا38 کیلوگرم
it weighed kilogrammes
سه کیلوگرم درامد
heavy weight
001 کیلوگرم
kilogrammetre
کیلوگرم متر
welterweight
46 تا07 کیلوگرم
it scaled kilograms
ده کیلوگرم درامد
bantamweight
45 تا85 کیلوگرم
lightweight
07 تا67 کیلوگرم
grammes
یک هزارم کیلوگرم
grams
یک هزارم کیلوگرم
tonne
هزار کیلوگرم
tons
709 کیلوگرم
featherweights
85 تا46 کیلوگرم
ton
709 کیلوگرم
featherweight
85 تا46 کیلوگرم
flyweight
05 تا45 کیلوگرم
flyweights
05 تا45 کیلوگرم
tonnes
هزار کیلوگرم
lightweights
07 تا67 کیلوگرم
where is the kilogramme weight ?
سنگ کیلوگرم کجاست
kilos
یک کیلوگرم معادل هزارگرم
kilo
یک کیلوگرم معادل هزارگرم
ultralight aircraft
هواپیمائی با وزن کمتر از454 کیلوگرم
conservation
داشت
article had two notes
داشت
hundredweight
یا 08/05کیلوگرم است ودر امریکابرابر001 رطل یا 63/54 کیلوگرم میباشد
hundredweights
یا 08/05کیلوگرم است ودر امریکابرابر001 رطل یا 63/54 کیلوگرم میباشد
slug
واحد غیر متریک جرم معادل 9395/41 کیلوگرم
slugs
واحد غیر متریک جرم معادل 9395/41 کیلوگرم
slugged
واحد غیر متریک جرم معادل 9395/41 کیلوگرم
dwelt
منزل داشت
expectantly
با چشم داشت
note book
دفتریاد داشت
talents
درون داشت
when will women have the vote?
خواهند داشت
he loved her dear
اوبسیاردوست داشت
without letted
باز داشت
expectation
چشم داشت
expectations
چشم داشت
apanage
اختصاص داشت
talent
درون داشت
talented
درون داشت
durst
زهره داشت
factum
یاد داشت
he adored that woman
ان زن رابسیاردوست می داشت
marrige of convenience
پیوند با چشم داشت
to take notes of
یاد داشت برداشتن از
outlook
منظره چشم داشت
block note paper
دسته کاغذیاد داشت
he complained with reason
داشت که گله میکرد
annotator
یاد داشت کننده
to take down
یاد داشت کردن
to set down
یاد داشت کردن
to minute down
یاد داشت کردن
to make a note of
یاد داشت کردن
it had a europeanlook
نمود اروپایی داشت
he kept me waiting
مرامنتظریامعطل نگاه داشت
the dog wasled
سگ بند در گردن داشت
ephebe
شهری که از 81 تا 02 سال داشت
i will note it down
یاد داشت میکنم
He was looking for you.
داشت دنبالت می گشت
He looked well groomed . He had a tidy appearance .
سرووضع مرتبی داشت
prospectiveness
چشم داشت به اینده
disposure
نمایش عرضه داشت
writing pad
دسته یاد داشت
to make a minute of
یاد داشت کردن
that point was of p interest
ان نکته جالبیست ویژهای داشت
The girl was penciling her eyebrows .
دخترک داشت ابروهایش را می کشید
All his belongings were stolen .
هرچه داشت بردند (دزدیدند)
He was running like a madman.
عین دیوانه ها داشت می دوید
Did you get much ( any ) benefit from your holiday ?
تعطیلات برایت فایده ای داشت ؟
She was talking to (with ) a friend .
داشت با دوستش صحبت می کرد
There will be a delay of 8 minutes.
8 دقیقه تاخیر خواهد داشت.
prospect of success
چشم داشت یا امید کامیابی
fusilier
سربازی که تفنگ چخماقی داشت
he would be sure to like it
یقینا انرادوست خواهد داشت
he was in purpose to do it
در نظر داشت که ان کار رابکند
he sold the good ones
هرچه خوب داشت فروخت
fusileer
سربازی که تفنگ چخماقی داشت
durst
جرات داشت جسارت کرد
no song no supper
تانخوانی شام نخواهیم داشت
marshalsea
دادگاهی که marshal knightبر ان ریاست داشت
u.sings
[ and+]
با انهایی که من دیده بودم فرق داشت
life is not worth an hour's p
ساعتی هم نمیتوان به زندگی اطمینان داشت
to preach from notes
از روی یاد داشت وضع کردن
He tried to conceal the facts.
سعی داشت حقیقت را پنهان کند
count palatine
قلمرو خود امتیازات شاهانه داشت
he made me wait
مرا منتظر یا معطل نگاه داشت
He wanted to incite the people.
قصد داشت مردم راتحریک کند
His request was in the nature of a command.
خواهش اوحالت حکم ودستور را داشت
quinquereme
یکجورکرجی که پنج ردیف پاروزن داشت
pistole
سکه زرکه بیشتردراسپانی رواج داشت
notate
یادداشت برداشتن یاد داشت کردن
The bus stopped for fuel
[ to get gas]
.
اتوبوس نگه داشت تا بنزین بزند.
on old woman past sixty
پیرزنی بیش از شصت سال داشت
og
الفبای پیشین و ایرلندی که 02 حرف داشت
groschen
سکه سیم المانی که پیشتر رواج داشت
to serve a notice on some one
اخطار یا یاد داشت برای کسی فرستادن
She married a man old eonugh to be her father.
با مردی که جای پدرش را داشت ازدواج کرد
on shall from a quo rum
جلسهای که باحضورنصف اعضابعلاوه یک تن رسمیت خواهد داشت
no paternosterŠno p
تادعای ربانی نخوانی پول نخواهی داشت
lostlabour
کارذوقی که کننده انراچشم داشت پاداش نیست
of livery
ایانوکر جامه ویژه داشت یاجامه ساده
She was crying over her misfortunes.
ازدست بدبختی هایش ناله وفریاد داشت
The judge will have the final say on the matter.
قاضی حرف آخر را در این موضوع خواهد داشت.
He had the air of a frightened(scared)child.
حالت بچه ای را داشت که وحشت زده شده بود
complete transaction
معامله قطعی و تمام شده که دنباله نخواهد داشت
kreutzer
نام سکه مس وسیم که پیشتردرالمان واطریش رواج داشت
record prices
بهترین نرخ هائی که تاکنون یاد داشت یا ثبت شده
that book will immortalize him
ان کتاب نام اورا تا جاویدان زنده نگاه خواهد داشت
parnassian
نام کوهی در یونان مرکزی که اختصاص داشت به الهه شعر
nestorianism
عقیده نسطوریان اعتقاد باینکه عیسی دو ذات جداگانه داشت
critical engine
موتوری که از کارافتادن یانقص ان تاثیر زیادی درعملکرد هواپیما خواهد داشت
paphian
وابسته PAPHOS شهرباستانی جزیره قبرس که اختصاص برب النوع عشق داشت
He was killed when his parachute malfunctioned.
بخاطر اینکه چترش کار نکرد
[عیب فنی داشت]
او
[مرد]
کشته شد.
dead
دوره زمانی بین دو رویداد که هیج اتفاقی نمیافتد برای اطمینان از اینکه باهم برخورد نخواهند داشت
mum's the word
این سخن فاش کردنی نیست این حرف را باید پنهان داشت
she smiled sweetly
لبخند یا تبسم شیرینی داشت شیرین لبخند میزد
it will make against us
برای مازیان خواهد داشت بزیان ما تمام خواهد شد
fasces
[نمادی در روم قدیم یک دسته میله که تبری در میان آن قرار داشت و و پیشاپیش فرمانداران رومی می بردند که نشان قدرت آنها بود.]
it pleased him to go
خوش داشت که برود خوشش می امدکه برود
sans recours
عبارتی که فهرنویس وقتی به نمایندگی ازجانب دیگری فهر نویسی میکند قبل ار امضا می نویسد وبنابراین شخصا" مسئوولیتی در قبال نکول نخواهد داشت
league of nations
تاسیس جهانی مشهور که بین دو جنگ جهانی فعالیت داشت و درواقع مقدمهای بود برای تشکیل سازمان ملل متحد
hopes
امیدواری چشم داشت چشم انتظاری
hope
امیدواری چشم داشت چشم انتظاری
hoped
امیدواری چشم داشت چشم انتظاری
hoping
امیدواری چشم داشت چشم انتظاری
One mustn't sk apple trees for oranges, France for sun, women for love, life for happiness.
نباید از درخت پرتقال انتظار سیب، از فرانسه انتظار آفتاب، از زنان انتظار عشق و از زندگی انتظار شادی داشت.
trojan horse
برنامه وارد شده در سیستم توسط سک شخص کلاهبردار. یک تابع نامناسب انجام میدهد درحین کپی کردن اطلاعات در فایل با اولویت کمتر که از آن پس آن شخص بدون اجازه کاربر به آن دسترسی خواهد داشت
saddle cover
رو زینی
[اینگونه بافته ها بصورت قالیچه یا پتو در قدیم بیشتر رواج داشت و اکنون نیز در بعضی عشایر جهت استفاده شخصی بافته شده و برای تزئین روی اسب و پوشش زین بکار می رود.]
Safavid period
دوران صفویه
[اوج دوران شکوفایی فرش ایران که دیگر هرگز تکرار نشد. ایجاد کارگاه های بزرگ قالبافی اصفهان و کاشان تحولی شگرف به دنبال داشت و شاهکارهای آن هنوز در موزه های جهان جلوه گری می کند.]
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com