Enter keyword here!

⌨

Tips | Translate!

Total search result: 201 (2 milliseconds)
English	Persian
mandrill	بوزینه بزرگ وزشت ودرنده خوی
Other Matches
do a job on <idiom>	بیفایده وزشت نشان دادن چیزی
aping	بوزینه
apes	بوزینه
aped	بوزینه
ape	بوزینه
jackanapes	بوزینه
monkeyish	بوزینه خو
monkeys	بوزینه
pug faced	بوزینه رو
monkey	بوزینه
apery	بوزینه خویی
apish	بوزینه صفت
apishness	بوزینه خویی
baboonery	بوزینه خویی
nose ape or monkey	بوزینه خرطوم دار
orangutan	بوزینه دست دراز
orang utan	یکجور بوزینه درازدست
orangoutang	بوزینه دست دراز
simian	بوزینه شبیه میمون
proboscis monley	بوزینه دراز بینی
toque	بوزینه دارای موی کلالهای
macaca	بوزینه دم کوتاه شبیه انسان
macaque	بوزینه دم کوتاه شبیه انسان
marmosets	بوزینه کوچک امریکایی که دم انبوهی دارد
loris	دونوع بوزینه تنبل سیلان وهندوستان
marmoset	بوزینه کوچک امریکایی که دم انبوهی دارد
apery	میمون صفتی کارهای بوزینه وار
My grandparents are six feet under. <idiom>	پدر بزرگ و مادر بزرگ من فوت و به خاک سپرده شده اند.
megalomania	مرض بزرگ پنداری خویش جنون انجام کارهای بزرگ
fossil	آدم پیر [پدر بزرگ ] [مادر بزرگ]
museum piece	آدم پیر [پدر بزرگ ] [مادر بزرگ]
macropterous	دارای بالهای دراز یا بزرگ بزرگ بال
big game	صید ماهیهای بزرگ حیوانات بزرگ شکاری
grandparents	پدر بزرگ یا مادر بزرگ
so large	چندان بزرگ بقدری بزرگ
grandparent	پدر بزرگ یا مادر بزرگ
grandam	مادر بزرگ ننه بزرگ
cray	نوعی کامپیوتر بسیار بزرگ شرکت سازنده کامپیوترهای بسیار بزرگ
greatest	بزرگ
great-	بزرگ
great	بزرگ
extra	بزرگ
extra-	بزرگ
extras	بزرگ
bulkier	بزرگ
of a large size	بزرگ
large sized	بزرگ
majestic	بزرگ
bulkiest	بزرگ
extensive	بزرگ
grossest	بزرگ
adults	بزرگ
grossing	بزرگ
adult	بزرگ
swith	بزرگ
dignified	بزرگ
eminent	بزرگ
stour	بزرگ
large sized a	بزرگ
bulky	بزرگ
headmen	بزرگ
grosses	بزرگ
king size	بزرگ
mighty	بزرگ
long ton	تن بزرگ
small	بزرگ نه
smaller	بزرگ نه
massive	بزرگ
massively	بزرگ
smallest	بزرگ نه
vasty	بزرگ
immane	بزرگ
mightiest	بزرگ
hugeous	بزرگ
mightier	بزرگ
grave	بزرگ
graves	بزرگ
gravest	بزرگ
megapod	بزرگ پا
gates	در بزرگ
spankings	بزرگ
spanking	بزرگ
gate	در بزرگ
macrocephalic	بزرگ سر
macro	بزرگ
headman	بزرگ
swingeing	بزرگ
biggest	بزرگ
nonus	بزرگ
majuscule	بزرگ
majuscular	بزرگ
bandog	سگ بزرگ
considerably large	بس بزرگ
majoring	بزرگ
highest	بزرگ
wallopings	بزرگ
canis majoris	سگ بزرگ
canis major	سگ بزرگ
highs	بزرگ
voluminous	بزرگ
paternal grandmother	نه نه بزرگ
major	بزرگ
majored	بزرگ
egregious	بزرگ
full bottomed	بزرگ
decuman	بزرگ
high	بزرگ
doyenne	زن بزرگ
doyennes	زن بزرگ
walloping	بزرگ
jumbo	بزرگ
propylon	در بزرگ
largest	بزرگ
bigger	بزرگ
gross	بزرگ
grossed	بزرگ
magacephalic	بزرگ سر
grosser	بزرگ
big	بزرگ
jumbos	بزرگ
large	بزرگ
vast	بزرگ
enormous	بزرگ
larger	بزرگ
major planets	سیارات بزرگ
amplifies	بزرگ شدن
bulldog	نوعی سگ بزرگ
mandola	ماندولین بزرگ
amplified	بزرگ شدن
major epilepsy	صرع بزرگ
major cycle	چرخه بزرگ
long boat	کرجی بزرگ
megalocephalia	بزرگ سری
largen vi	بزرگ شدن
largen	بزرگ کردن
largen	بزرگ شدن
storing	مغازه بزرگ
larged sized	اندازه بزرگ
store	مغازه بزرگ
main	بزرگ تمام
megalopolis	بزرگ شهر
largen vi	بزرگ کردن
leading nations	ملتهای بزرگ
master mind	فکر بزرگ
galactic	بی نهایت بزرگ
lives of great men	مردمان بزرگ
leek d;[,vjvi ;i fv'ihd \ik ,	بزرگ دارد
whacking	خیلی بزرگ
whackings	خیلی بزرگ
abbots	راهب بزرگ
abbot	راهب بزرگ
distend	بزرگ کردن
magnifies	بزرگ کردن
dilate	بزرگ کردن
dilates	بزرگ کردن
maximised	بزرگ کردن
magnified	بزرگ کردن
maximises	بزرگ کردن
maximising	بزرگ کردن
maximize	بزرگ کردن
maximized	بزرگ کردن
macrocephaly	بزرگ سری
enlarges	بزرگ کردن
magnify	بزرگ کردن
macrography	بزرگ نگاری
magnifying	بزرگ کردن
enlarging	بزرگ کردن
grandmother	مادر بزرگ
grandmothers	مادر بزرگ
maximizes	بزرگ کردن
maximizing	بزرگ کردن
enlarged	بزرگ کردن
billowed	موج بزرگ اب
billowing	موج بزرگ اب
billows	موج بزرگ اب
macrocyte	هاگدان بزرگ
bulldogs	نوعی سگ بزرگ
main frame	کامپیوتر بزرگ
amplifying	بزرگ شدن
major cycle	بزرگ چرخه
mandore	ماندولین بزرگ
billow	موج بزرگ اب
distends	بزرگ کردن
distending	بزرگ کردن
swell	بزرگ شدن
swelled	بزرگ شدن
swells	بزرگ شدن
enlarge	بزرگ کردن
magnifcation	بزرگ سازی
magnifier	بزرگ کننده
magnifier	بزرگ ساز
amplify	بزرگ شدن
great persons	مردمان بزرگ
mausoleums	ارامگاه بزرگ
grand mother	مادر بزرگ
grand mal	صرع بزرگ
grand duke	دوک بزرگ
aggrandise	بزرگ کردن
aggrandise	بزرگ شدن
aggrandize	بزرگ کردن

Recent search history

Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com