Enter keyword here!

⌨

Tips | Translate!

Total search result: 202 (10 milliseconds)
English	Persian
klaxon	بوق الکتریکی پرصدا
klaxons	بوق الکتریکی پرصدا
Other Matches
shandygaff	پرصدا
fullmouthed	پرصدا
shandies	پرصدا
shandy	پرصدا
uproariously	پرصدا
altisonant	پرصدا
orotund	پرصدا
uproarious	پرصدا
rumbustious	پرصدا
sonorant	پرصدا
sonorous	پرصدا
full mouthed	پرصدا
roaring	پرصدا
boohooing	گریهی پرصدا
boohooed	گریهی پرصدا
boohoo	گریهی پرصدا
boohoos	گریهی پرصدا
electrostatic	ذخیره سازی داده به صورت ناحیههای بار الکتریکی کوچک روی وسیله الکتریکی
PSU	مدار الکتریکی که حاوی ولتاژ مستقیم است و نیز سطح دلتادی از منبع جریان به سایر مدارهای الکتریکی
electrical and otherwise	الکتریکی و غیر الکتریکی
anti-	ماده کائوچویی خاص برای عبور بار الکتریکی ایستا به یک زمین الکتریکی . یک اپراتور ماده را پیش از کنترل اعضای الکترونیکی حساس که ممکن است در اثر الکتریسیته ساکن آسیب ببیند کنترل میکند
gas electric generating set	مولد برق بنزینی- الکتریکی مولد برق گاز الکتریکی
electric	الکتریکی
electrotechnical	الکتریکی
electrical	الکتریکی
electrolytic capacitor	خازن الکتریکی
electrolysis	تجزیه الکتریکی
electric tension	فشار الکتریکی
isolate	به صورت الکتریکی
electric traction	کشش الکتریکی
electric traction	قوه الکتریکی
electrolytic iron	اهن الکتریکی
electromagnet	اهنربای الکتریکی
electrifies	الکتریکی کردن
electric force	نیروی الکتریکی
electrodes	قطب الکتریکی
electrified	الکتریکی کردن
electric heater	گرم کن الکتریکی
conduction	رسانایی الکتریکی
static breeze	وزش الکتریکی
isolating	به صورت الکتریکی
isolates	به صورت الکتریکی
transcription	ضبط الکتریکی
transcriptions	ضبط الکتریکی
electrode	قطب الکتریکی
electric unit	واحدهای الکتریکی
electrical conductivity	هدایت الکتریکی
electrical conductivity	رسانندگی الکتریکی
electrical degree	درجه الکتریکی
electrical insulator	عایق الکتریکی
electrical interface	تداخل الکتریکی
electrical model	مدل الکتریکی
electrical prospecting	کاوش الکتریکی
electrise	الکتریکی کردن
electrical transcription	ضبط الکتریکی
electrical resistivity	مقاومت الکتریکی
electro erosion	فرسایش الکتریکی
spark erossion	فرسایش الکتریکی
electric wave	موج الکتریکی
electric welding	جوشکاری الکتریکی
electric wind	باد الکتریکی
electrical analogue	مشابهات الکتریکی
electrical angle	زاویه الکتریکی
electrical bounding	اتصال الکتریکی
electrical breeze	وزش الکتریکی
electrical conductance	رسانایی الکتریکی
electrical conduction	رسانش الکتریکی
electrical schematic	نمودار الکتریکی
corona discharge	تخلیه الکتریکی
electric brake	ترمز الکتریکی
electric break down	شکست الکتریکی
hot seat	صندلی الکتریکی
electric bulb	لامپ الکتریکی
electric circuit	مدار الکتریکی
electric clock	ساعت الکتریکی
electric component	قطعه الکتریکی
electric shocks	شوک الکتریکی
electric balance	تعادل الکتریکی
electric attraction	جاذبه الکتریکی
conductivity	رسانندگی الکتریکی
dielectric polarization	قطبش دی الکتریکی
dielectric power	قدرت دی الکتریکی
dielectric strain	بار دی الکتریکی
capacitance	فرفیت الکتریکی
dielectric stress	بار دی الکتریکی
dielectric strength	پایدار دی الکتریکی
dielectric viscosity	لختی دی الکتریکی
all electric	تماما" الکتریکی
electric apparatus	دستگاه الکتریکی
air dielectric	دی الکتریکی هوا
electric arc	قوس الکتریکی
electric shock	شوک الکتریکی
electric connection	اتصال الکتریکی
electric constant	ثابت الکتریکی
electric drive	محرکه الکتریکی
electric energy	انرژی الکتریکی
electric equipment	تجهیزات الکتریکی
electric eye	چشم الکتریکی
magic eye	چشم الکتریکی
electric field	میدان الکتریکی
electric filter	صافی الکتریکی
electrifying	الکتریکی کردن
electrical	سیستم الکتریکی
electroplating	ابکاری الکتریکی
electric contact	کنتاکت الکتریکی
electric control	کنترل الکتریکی
electric coupling	تزویج الکتریکی
electric coupling	پیوست الکتریکی
electric discharge	تخلیه الکتریکی
electric machine	ماشین الکتریکی
electric potential	پتانسیل الکتریکی
electric primer	چاشنی الکتریکی
electric resistance	مقاومت الکتریکی
electrify	الکتریکی کردن
discharges	تخلیه الکتریکی
tachogenerator	دورسنج الکتریکی
charge	بار الکتریکی
electrical connections	اتصالات الکتریکی
engine	موتورغیر الکتریکی
gyro compass	قطبنمای الکتریکی
resistor	مقاومت الکتریکی
resistors	مقاومت الکتریکی
gold contacts	اتصالات الکتریکی
electric charge	بار الکتریکی
specific conductance	رسانندگی الکتریکی
voltaism	ولتاژ الکتریکی
circuits	اتصال الکتریکی
circuits	جریان الکتریکی
circuit	اتصال الکتریکی
electric flux	شار الکتریکی
circuit	جریان الکتریکی
charges	بار الکتریکی
flux	فلوی الکتریکی
gasoline electric	بنزین الکتریکی
image	تصویر الکتریکی
electron bombbardment	بمباران الکتریکی
electromotor	موتور الکتریکی
electromotor	محرک الکتریکی
electrovalency	فرفیت الکتریکی
galvano cautery	داغ الکتریکی
images	تصویر الکتریکی
electromigration	مهاجرت الکتریکی
discharge	تخلیه الکتریکی
electrovalence	فرفیت الکتریکی
electropathy	مداوای الکتریکی
flash fuze	چاشنی الکتریکی
voltages	فشار الکتریکی
voltage	فشار الکتریکی
leads	سیر هدایت الکتریکی
electric chair	صندلی اعدام الکتریکی
lead	سیر هدایت الکتریکی
voltage source	منبع فشار الکتریکی
voltage stability	ثبات فشار الکتریکی
voltage stabilization	تثبیت فشار الکتریکی
coupler plug	دوشاخه وسایل الکتریکی
dielectric loss angle	زاویه اتلاف دی الکتریکی
dielectric loss factor	ضریب اتلاف دی الکتریکی
brainwave	موج الکتریکی مغز
brainwaves	موج الکتریکی مغز
full-load adjustment screw	پیچ تنظیم الکتریکی
luminous discharge lamp	لامپ تخلیه الکتریکی
electric discharge lamp	لامپ تخلیه الکتریکی
back voltage	نیروی ضد محرکه الکتریکی
echo sounding machine	عمق یاب الکتریکی
collector	جاروی الکتریکی جارو
electric potential difference	اختلاف پتانسیل الکتریکی
electric current intensity	شدت جریان الکتریکی
absolute electrical units	واحدهای الکتریکی مطلق
collectors	جاروی الکتریکی جارو
dielectric resistance	مقدار مقاومت دی الکتریکی
a dedicated wiring circuit	یک مدار الکتریکی اختصاصی
constant voltage	فشار الکتریکی ثابت
conservation of charge	بقای بار الکتریکی
connector	مین مسیر الکتریکی
dielectric phase angle	زاویه فاز دی الکتریکی
dielectric power factor	ضریب قدرت دی الکتریکی
hook-up	اتصال [به دستگاهی الکتریکی]
electric arc current	جریان قوس الکتریکی
voltage drop	افت فشار الکتریکی
discharge	اخراج تخلیه الکتریکی
bias	سطح مرجع الکتریکی
biases	سطح مرجع الکتریکی
contact	اتصال الکتریکی برخورد
ignition voltage	فشار الکتریکی احتراق
inductor	اندوکتور جاروی الکتریکی
industrial electric locomotive	لکوموتیو الکتریکی صنعتی
intensity electric field	شدت میدان الکتریکی
intensity of current	شدت جریان الکتریکی
intensity of electric field	شدت میدان الکتریکی
internal electerical potential	پتانسیل الکتریکی داخلی
latent electronic image	تصویر الکتریکی پنهان
line of electric field strength	خط شدت میدان الکتریکی
electrical double layer	لایه مضاعف الکتریکی
contacted	اتصال الکتریکی برخورد
contacting	اتصال الکتریکی برخورد
electromotive force	نیروی محرکه الکتریکی
electrolytical	مربوط به افسادیاتحلیل الکتریکی
electroerosive	فرسایش قوس الکتریکی
electro spark process	فرایند قوس الکتریکی
electro erosion process	فرایند فرسایش الکتریکی

Recent search history

Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com