Total search result: 202 (13 milliseconds) |
|
|
|
English |
Persian |
duckpin |
بولینگ با گویهای کوچک بی سوراخ |
|
|
Search result with all words |
|
candlepins |
بازی بولینگ با گویهای کوچک بی سوراخ |
Other Matches |
|
frame |
مدت زمان به کیسه انداختن تمام گویهای بازی اسنوکر یک دهم از بازی بولینگ |
shake bottle |
بطری حاوی گویهای کوچک نمره دار برای تعیین شماره بازیگر بیلیارد |
pill pool billiard |
بیلیارد کیسه دار با تعیین شماره گوی برای هر بازیگربا ژتون یا گویهای کوچک مخصوص |
spanned |
فاصله بین سوراخ گوی بولینگ برای شست و انگشتان دیگر |
spanning |
فاصله بین سوراخ گوی بولینگ برای شست و انگشتان دیگر |
spans |
فاصله بین سوراخ گوی بولینگ برای شست و انگشتان دیگر |
span |
فاصله بین سوراخ گوی بولینگ برای شست و انگشتان دیگر |
ostiole |
سوراخ یا دهانه کوچک |
slotting |
سوراخ کردن شکاف کوچک |
slots |
سوراخ کردن شکاف کوچک |
slot |
سوراخ کردن شکاف کوچک |
ant hill |
تپهی کوچک دور سوراخ مورچه |
ant hills |
تپهی کوچک دور سوراخ مورچه |
pinning |
فلز کوچک یا بخشی از دو شاخه که در سوراخ سوکت می رود |
pin |
فلز کوچک یا بخشی از دو شاخه که در سوراخ سوکت می رود |
pinned |
فلز کوچک یا بخشی از دو شاخه که در سوراخ سوکت می رود |
pilloried |
نوعی الت شکنجه قدیمی که سر ودست مجرم رااز سوراخ کوچک تخته سنگی گذارنده وفشار میدادند |
pillories |
نوعی الت شکنجه قدیمی که سر ودست مجرم رااز سوراخ کوچک تخته سنگی گذارنده وفشار میدادند |
pillory |
نوعی الت شکنجه قدیمی که سر ودست مجرم رااز سوراخ کوچک تخته سنگی گذارنده وفشار میدادند |
pillorying |
نوعی الت شکنجه قدیمی که سر ودست مجرم رااز سوراخ کوچک تخته سنگی گذارنده وفشار میدادند |
helmzhold resonator |
محفظه توخالی که تنها با یک سوراخ کوچک به محیط خارج مرتبط است و در ازای فرکانس معینی به تشدید درمی اید |
sprocket holes |
مجموعه سوراخ کوچک در هر لبه مجموعهای کاغذ که امکان چرخیدن و قرار گرفتن کاغذ در چاپگر میدهد |
pool ball |
هر یک از گویهای رنگی اسنوکر |
break shot |
نخستین ضربه برای پراکندن گویهای بیلیارد |
compacted |
دیسک پلاستیکی کوچک که به عنوان ROM به فرفیت بالا به کار می رود داده ها به صورت دودویی روی سوراخ هایی از سطح ذخیره می شوند که بعداگ توسط لیزر قابل خواندن هستند |
compacts |
دیسک پلاستیکی کوچک که به عنوان ROM به فرفیت بالا به کار می رود داده ها به صورت دودویی روی سوراخ هایی از سطح ذخیره می شوند که بعداگ توسط لیزر قابل خواندن هستند |
compact |
دیسک پلاستیکی کوچک که به عنوان ROM به فرفیت بالا به کار می رود داده ها به صورت دودویی روی سوراخ هایی از سطح ذخیره می شوند که بعداگ توسط لیزر قابل خواندن هستند |
compacting |
دیسک پلاستیکی کوچک که به عنوان ROM به فرفیت بالا به کار می رود داده ها به صورت دودویی روی سوراخ هایی از سطح ذخیره می شوند که بعداگ توسط لیزر قابل خواندن هستند |
lagan |
کالایی که درته دریابا گویهای نگاه داشته باشد |
cue ball |
گوی سفید اصلی که با ان ضربه به گویهای دیگربیلیارد زده میشود |
centred |
سوراخ مرکزی که با سوراخ کد گذاری روی نوار پانچ شده در یک امتداد قرار دارند |
centre |
سوراخ مرکزی که با سوراخ کد گذاری روی نوار پانچ شده در یک امتداد قرار دارند |
centers |
سوراخ مرکزی که با سوراخ کد گذاری روی نوار پانچ شده در یک امتداد قرار دارند |
center |
سوراخ مرکزی که با سوراخ کد گذاری روی نوار پانچ شده در یک امتداد قرار دارند |
centered |
سوراخ مرکزی که با سوراخ کد گذاری روی نوار پانچ شده در یک امتداد قرار دارند |
clair-voie |
[پرچین با دیواره های مشبک که سوراخ سوراخ است.] |
to pink out leather |
چرم را برای زیبایی سوراخ سوراخ کردن |
dilly bag |
کیف دستی یا کیسه سوراخ سوراخ زنانه |
hazarding |
امتیاز با به کیسه انداختن هرکدام از گویهای بیلیارد قسمت بدون چمن زمین گلف |
hazarded |
امتیاز با به کیسه انداختن هرکدام از گویهای بیلیارد قسمت بدون چمن زمین گلف |
hazards |
امتیاز با به کیسه انداختن هرکدام از گویهای بیلیارد قسمت بدون چمن زمین گلف |
hazard |
امتیاز با به کیسه انداختن هرکدام از گویهای بیلیارد قسمت بدون چمن زمین گلف |
fenestration |
چیزی که سوراخ سوراخ یاروزنه داراست |
float stone |
سنگ اجرسای یکجورسنگ سوراخ سوراخ |
sights |
سوراخ روشنی رسان سوراخ دید |
sight |
سوراخ روشنی رسان سوراخ دید |
perforation |
عمل سوراخ کردن ایجاد سوراخ |
cancellate |
سوراخ سوراخ سوراخ سوراخ کردن |
gruyere cheese |
پنیر سوراخ سوراخ سوئیسی |
foraminate |
ثقبه دار سوراخ سوراخ |
pink |
سوراخ سوراخ کردن یا بریدن |
pinkest |
سوراخ سوراخ کردن یا بریدن |
thirl |
سوراخ سوراخ کردن دریدن |
pinker |
سوراخ سوراخ کردن یا بریدن |
line up billiard |
بیلیارد کیسه دار با روش برگرداندن گویهای کیسه افتاده به زمین |
petty cash |
صندوق ویژه وجوه کوچک حساب هزینه های کوچک |
gemmule |
یاخته کوچک که ازان جانورتازه پدیدمیاید غنچه کوچک |
cancellous |
سوراخ سوراخ اسفنجی |
swage block |
قالب سوراخ سوراخ |
grid |
دریچه سوراخ سوراخ |
riddles |
سوراخ سوراخ کردن |
riddle |
سوراخ سوراخ کردن |
cancellated |
سوراخ سوراخ اسفنجی |
millepore |
مرجان سوراخ سوراخ |
cancellate |
سوراخ سوراخ اسفنجی |
grids |
دریچه سوراخ سوراخ |
widget |
آلت کوچک [ابزار ] [اسباب مکانیکی کوچک] |
breaches |
سوراخ رخنه کردن سوراخ کردن نفوذ در خطوط دشمن درگیری با دشمن |
breached |
سوراخ رخنه کردن سوراخ کردن نفوذ در خطوط دشمن درگیری با دشمن |
breach |
سوراخ رخنه کردن سوراخ کردن نفوذ در خطوط دشمن درگیری با دشمن |
increments |
فواصل کوچک کیسههای کوچک خرج |
pig board |
تخته کوچک برای موجهای کوچک |
jigger |
بادبان کوچک یکجور کرجی کوچک |
increment |
فواصل کوچک کیسههای کوچک خرج |
croquet |
بازی غیررسمی روی چمن با چوبی شبیه چوب چوگان و گویهای چوبی و 9 دروازه فلزی و 2 میله بصورت دور کردن گوی حریف با ضربه بوسیله تماس با گوی خود |
curls |
بولینگ روی یخ |
bowl |
بازی بولینگ |
bowls |
بازی بولینگ |
bocci |
بولینگ ایتالیایی |
maples |
میلههای بولینگ |
bowling alleys |
تالار بولینگ |
curl |
بولینگ روی یخ |
bowling alley |
تالار بولینگ |
bowling |
بازی بولینگ |
curled |
بولینگ روی یخ |
pannikin |
لیوان کوچک پیمانه کوچک |
knobble |
برامدگی کوچک گره کوچک |
mothers-in-law |
میله شماره 7 بولینگ |
headpin |
میله شماره 1 بولینگ |
skittle |
میله چوبی بولینگ |
mother-in-law |
میله شماره 7 بولینگ |
dutchman |
بازیگر بولینگ هلندی |
ball return |
بازگشت گوی بولینگ |
bowling bag |
ساک بازیگر بولینگ |
carried |
انداختن یک یا دو میله بولینگ |
kingpin |
میله شماره 5 بولینگ |
nine pins |
نوعی بولینگ قدیمی |
tenpin |
بازی بولینگ ده میلهای |
lawn bowling |
بولینگ روی چمن |
carrying |
انداختن یک یا دو میله بولینگ |
director |
سرپرست تیم بولینگ |
candlepin |
میله باریک بولینگ |
dead |
گوی بولینگ ضعیف |
carries |
انداختن یک یا دو میله بولینگ |
carry |
انداختن یک یا دو میله بولینگ |
directors |
سرپرست تیم بولینگ |
kingpin |
میله بازی بولینگ |
hig low jack |
ضربهای در بولینگ که میلههای 7 و 01 را جا می گذارد |
ninepin |
بازی بولینگ با 9 میله چوبی |
pin deck |
قسمت زیر میلههای بولینگ |
semi roller |
پرتاب دورانی گوی بولینگ |
semi spinner |
پرتاب دورانی گوی بولینگ |
flat apple |
گوی بولینگ خارج از بازی |
perfect game |
یک سری بازی بولینگ با 21استرایک |
composite average |
معدل امتیاز بازیگر بولینگ |
setup |
وضع قرارگرفتن میلههای بولینگ |
flat ball |
گوی بولینگ خارج از بازی |
dutch 00 |
بولینگ هلندی با حساب 002 |
ball retour track |
مسیر بازگشت گوی بولینگ |
ten strike |
ضربت بازی بولینگ ده میلهای |
bowl |
مسابقه وجشن بازی بولینگ |
pitches |
زاویه سوراخهای گوی بولینگ |
tenpins |
بولینگ 01 میلهای با گوی سنگین |
spiller |
انداختن تمام میلههای بولینگ با |
bowls |
مسابقه وجشن بازی بولینگ |
pitch |
زاویه سوراخهای گوی بولینگ |
pocket split |
باقی ماندن میلههای 5 و 7یا 5 و 9 بولینگ |
converts |
انداختن تمام میلههای باقیمانده بولینگ |
half worcester |
ضربهای در بولینگ که میلههای 3 و 9 یا 2 و 8 را جامی گذارد |
marks |
01امتیاز کامل بولینگ مهارک_ردن ح_ریف |
mark |
01امتیاز کامل بولینگ مهارک_ردن ح_ریف |
crown green bowls |
بولینگ بین دو بازیگر در چمن وسیع |
do split |
ضربهای در بولینگ که میله جلو و 7 یا 01 را جا می گذارد |
lilies |
ضربهای در بولینگ که شمارههای 5 و 7 و 01 راجا می گذارد |
lily |
ضربهای در بولینگ که شمارههای 5 و 7 و 01 راجا می گذارد |
golden gate |
پرتابی در بولینگ که میلههای 4 و 6 و 7 و 01 راباقی می گذارد |
dead wood |
میلههای افتاده بولینگ که درجا می ماند |
full spinner |
حرکت گوی بولینگ با حالت فرفره |
convert |
انداختن تمام میلههای باقیمانده بولینگ |
converted |
انداختن تمام میلههای باقیمانده بولینگ |
converting |
انداختن تمام میلههای باقیمانده بولینگ |
spared |
انداختن هر 01 میله بولینگ بادو پرتاب |
spare |
انداختن هر 01 میله بولینگ بادو پرتاب |
slowed |
حرکت کند ومنحرف گوی بولینگ |
slowing |
حرکت کند ومنحرف گوی بولینگ |
slow |
حرکت کند ومنحرف گوی بولینگ |
light hit |
ضربهای در بولینگ که تمام میله ها را نمیاندازد |
bedpost |
ضربهای در بولینگ که میلههای 7 و 01 را بجا می گذارد |
big ball |
ضربهای در بولینگ که تمام میله ها را می اندازد |
big four |
ضربهای در بولینگ که میلههای 4 و 6 و 7 و 01 را بجامی گذارد |
double pinochle |
ضربهای در بولینگ که میلههای 4 و 6 و 7 و 01 را بجامی گذارد |
slower |
حرکت کند ومنحرف گوی بولینگ |
slowest |
حرکت کند ومنحرف گوی بولینگ |
slows |
حرکت کند ومنحرف گوی بولینگ |
highs |
ضربه نزدیک به میله اول بولینگ |
highest |
ضربه نزدیک به میله اول بولینگ |
high |
ضربه نزدیک به میله اول بولینگ |
baby split |
وضعی که میلههای 2 و 7 یا3 و 01 بولینگ باقی می ماند |
foundation |
انداختن تمام میلههای بولینگ در دور نهم |
pick a cherry |
ناتوانی در انداختن تمام میلههای اسان بولینگ |
lawn bowling |
بازی بولینگ روی چمن باتوپهای چوبی |
thin |
بسمت سیار ودور از میله شماره 1 بولینگ |
pumpkins |
پرتابی که تعداد کمی از میلههای بولینگ را می اندازد |
pinspotter |
وسیله گذاشتن میلههای بولینگ بجای خود |
pumpkin |
پرتابی که تعداد کمی از میلههای بولینگ را می اندازد |
thinned |
بسمت سیار ودور از میله شماره 1 بولینگ |
thinners |
بسمت سیار ودور از میله شماره 1 بولینگ |
blows |
ناتوانی درانداختن تمام میلههای بولینگ با دو ضربه |
fill |
تعداد میلههای افتاده بولینگ با گوی دوم |
fills |
تعداد میلههای افتاده بولینگ با گوی دوم |
pinsetter |
وسیله گذاشتن میلههای بولینگ بجای خود |
blow |
ناتوانی درانداختن تمام میلههای بولینگ با دو ضربه |
curling stone |
سنگ مخصوص بازی بولینگ روی چمن |
thins |
بسمت سیار ودور از میله شماره 1 بولینگ |
thinnest |
بسمت سیار ودور از میله شماره 1 بولینگ |
pit |
منطقه فرود در پرشها حفره پشت میلههای بولینگ |
cheesecake |
مسیری در بولینگ که امتیازبه دست اوردن در ان اسان است |
dead mark |
انداختن تمام میله ها دراخرین بخش مسابقه بولینگ |
pits |
منطقه فرود در پرشها حفره پشت میلههای بولینگ |
worcester |
باقی گذاشتن تمام میله هابجز میلههای 1 و 5 بولینگ |
cheesecakes |
مسیری در بولینگ که امتیازبه دست اوردن در ان اسان است |
straight ball |
پرتابی در بولینگ که گوی باچرخش مستقیما حرکت میکند |
pin bowler |
بازیگری که مرتبا به میله بولینگ هدف گیری میکند |
wood |
چوب گلف با دسته دراز و سرچوبی میلههای بولینگ |
open frame |
هر بخش از بازی بولینگ باناتوانی در انداختن تمام میله ها |
heads |
تختههای افرا در 61 متری قسمت اول مسیر بولینگ |
bowling alley |
مسیری که توپ بولینگ را در راستای آن به سوی هدف پرتاب میکنند |
pinfall |
تعداد میلههای افتاده با یک گوی بولینگ ضربه فنی کشتی |
bowling alleys |
مسیری که توپ بولینگ را در راستای آن به سوی هدف پرتاب میکنند |
counted |
تداد میلههای افتاده با گوی اول بولینگ بعد ازکسب استرایک |
brooklyn |
ضربه به میله جلو بولینگ بسمتی مخالف دست گوی انداز |
pushaway |
غلطاندن گوی بولینگ از جلوبدن حرکت پارو با دورشدن تیغه از قایق |
counts |
تداد میلههای افتاده با گوی اول بولینگ بعد ازکسب استرایک |
counting |
تداد میلههای افتاده با گوی اول بولینگ بعد ازکسب استرایک |
count |
حساب امتیازهای یک ضربه بیلیارد ناتوانی درانداختن تمام میلههای بولینگ |
count |
تداد میلههای افتاده با گوی اول بولینگ بعد ازکسب استرایک |
counted |
حساب امتیازهای یک ضربه بیلیارد ناتوانی درانداختن تمام میلههای بولینگ |
counts |
حساب امتیازهای یک ضربه بیلیارد ناتوانی درانداختن تمام میلههای بولینگ |
counting |
حساب امتیازهای یک ضربه بیلیارد ناتوانی درانداختن تمام میلههای بولینگ |
alley |
حاشیه اضافی زمین تنیس دربازی دوبل مسیر معمولی گوی بولینگ |