Enter keyword here!

⌨

Tips | Translate!

Total search result: 301 (14 milliseconds)
English	Persian
natural habitat	بوم طبیعی
Search result with all words
haze	تاثیر گرافیکی برای شبیه سازی مه طبیعی برای ایجاد فضای سه بعدی حقیقی تر
lope	چهارنعل طبیعی و راحت اسب
loped	چهارنعل طبیعی و راحت اسب
lopes	چهارنعل طبیعی و راحت اسب
loping	چهارنعل طبیعی و راحت اسب
landscape architect	معمار یا متخصص ساختن منافر طبیعی نما
landscape architects	معمار یا متخصص ساختن منافر طبیعی نما
resonance	وضعیتی که در آن فرکانس اعمال شده به بدنه معادل فرکانس طبیعی آن باشد , که باعث نوسان بسیار شدید شود
resonances	وضعیتی که در آن فرکانس اعمال شده به بدنه معادل فرکانس طبیعی آن باشد , که باعث نوسان بسیار شدید شود
physical	طبیعی
analogue	ذخیره سازی سیگنال ها در حالت طبیعی بدون تبدیل به حالت دیجیتال
analogues	ذخیره سازی سیگنال ها در حالت طبیعی بدون تبدیل به حالت دیجیتال
map	پورت ورودی /خروجی که قابل دستیابی است انگار که محلی از حافظه در محدوده آدرس طبیعی CPU باشد
maps	پورت ورودی /خروجی که قابل دستیابی است انگار که محلی از حافظه در محدوده آدرس طبیعی CPU باشد
operational	اطلاعات درباره عملیات طبیعی سیستم
landscape	منظره طبیعی
landscaped	منظره طبیعی
landscapes	منظره طبیعی
landscaping	منظره طبیعی
seep	تراوش طبیعی
seeped	تراوش طبیعی
seeping	تراوش طبیعی
seeps	تراوش طبیعی
unnatural	غیر طبیعی
unnaturally	غیر طبیعی
naturalism	فلسفه طبیعی مذهب طبیعی
naturalism	فلسفه یا مذهب طبیعی اصالت طبیعت
naturally	بطور طبیعی
real	غیر مصنوعی طبیعی
peripheral	UPC که نمیتواند دستورات را با سرعت طبیعی اجرا کند به علت رسانه جانبی کند
temper	درجه سختی طبیعی حالت سختی بازپخت
tempered	درجه سختی طبیعی حالت سختی بازپخت
tempers	درجه سختی طبیعی حالت سختی بازپخت
status quo	وضع کنونی حالت طبیعی
pantheism	فرضیهای که خدا را مرکب ازکلیه نیروها و پدیدههای طبیعی میداند
beige	پارچهای که از پشم طبیعی رنگ نشده ساخته شود
recoveries	فرایندهایی که نیازدارندسیستم به وضعیت طبیعی پس از خطا برگردد
recoveries	برگشتن به عملیات طبیعی پس ازخطا
recovery	فرایندهایی که نیازدارندسیستم به وضعیت طبیعی پس از خطا برگردد
recovery	برگشتن به عملیات طبیعی پس ازخطا
aptitude	تمایل طبیعی
aptitudes	تمایل طبیعی
render	گرافیکی به طوری که طبیعی به نظر برسد
rendered	گرافیکی به طوری که طبیعی به نظر برسد
renders	گرافیکی به طوری که طبیعی به نظر برسد
proclivities	تمایل طبیعی بچیز بد
proclivity	تمایل طبیعی بچیز بد
normalised	طبیعی کردن
normalises	طبیعی کردن
normalising	طبیعی کردن
normalize	طبیعی کردن
normalizes	طبیعی کردن
modifier	دستور برنامه نویسی که وضعیت طبیعی دستور را تغییر میدهد
modifiers	دستور برنامه نویسی که وضعیت طبیعی دستور را تغییر میدهد
naturalist	معتقد به فلسفه طبیعی
naturalists	معتقد به فلسفه طبیعی
propensities	تمایل طبیعی
propensity	تمایل طبیعی
hyphen	فضای خالی که پس از تقسیم کردن کلمه در آخر خط درج میشود در متن کلمه پرداز. ولی هنگام نوشتن طبیعی کلمه دیده نمیشود
hyphens	فضای خالی که پس از تقسیم کردن کلمه در آخر خط درج میشود در متن کلمه پرداز. ولی هنگام نوشتن طبیعی کلمه دیده نمیشود
subnormal	غیر طبیعی
tone	کشیدگی طبیعی عضله حال و هوا
tones	کشیدگی طبیعی عضله حال و هوا
print	چاپ خودکار تعدادی متن مختلف در صف با سرعت طبیعی چاپگر وقتی کامپیوتر کار دیگری انجام میدهد
printed	چاپ خودکار تعدادی متن مختلف در صف با سرعت طبیعی چاپگر وقتی کامپیوتر کار دیگری انجام میدهد
prints	چاپ خودکار تعدادی متن مختلف در صف با سرعت طبیعی چاپگر وقتی کامپیوتر کار دیگری انجام میدهد
native	رویداد طبیعی یا آنچه تصادفی رخ نداده است
natives	رویداد طبیعی یا آنچه تصادفی رخ نداده است
preposterous	غیر طبیعی
uncanny	غیر طبیعی
full size	اندازه طبیعی
full-size	اندازه طبیعی
metaphysics	مبحث علوم ماوراء طبیعی
physically	با قواعد طبیعی
geophysics	علم اوضاع بیرونی و طبیعی زمین
adhesion	آمیزش و بهم آمیختگی طبیعی قسمتهای مختلف
normal	طبیعی
element	محیط طبیعی اخشیج
element	عامل اصلی محیط طبیعی
elements	محیط طبیعی اخشیج
elements	عامل اصلی محیط طبیعی
depletion	کاهش منابع طبیعی
defile	رژه رفتن مانع طبیعی
defiled	رژه رفتن مانع طبیعی
defiles	رژه رفتن مانع طبیعی
defiling	رژه رفتن مانع طبیعی
naturalises	طبیعی شدن
naturalising	طبیعی شدن
naturalize	طبیعی شدن
naturalizes	طبیعی شدن
naturalizing	طبیعی شدن
skip	حرکت سریع کاغذ در چاپگر , با نادیده گرفتن پیشبرد طبیعی کاغذ
skipped	حرکت سریع کاغذ در چاپگر , با نادیده گرفتن پیشبرد طبیعی کاغذ
skips	حرکت سریع کاغذ در چاپگر , با نادیده گرفتن پیشبرد طبیعی کاغذ
stature	ارتفاع طبیعی بدن حیوان
pristine	طبیعی ودست نخورده
standard	متن یا فرم یا پاراگراف چاپ شده طبیعی که چندین بار استفاده شود.
standard	خصوصیات خاص که به صورت طبیعی در سیستم کامپیوتری وجود دارد
standard	طبیعی یا معمولی
standards	متن یا فرم یا پاراگراف چاپ شده طبیعی که چندین بار استفاده شود.
Other Matches
physiographic	وابسته به اوضاع طبیعی یاجغرافیای طبیعی
feelings indigenous to man	احساسات طبیعی انسان احساساتی که در انسان بومی یا طبیعی هستند
naturals	طبیعی
natural foundation	پی طبیعی
innate	طبیعی
home born	طبیعی
indigenous	طبیعی
homebred	طبیعی
natural	طبیعی
natural bridge	پل طبیعی
silvan	طبیعی
natural right	حق طبیعی
crude copper	مس طبیعی
physico theology	الهیات طبیعی
falsetto	غیر طبیعی
natural rubber	لاستیک طبیعی
falsettos	غیر طبیعی
natural magnet	مغناطیس طبیعی
hevea rubber	لاستیک طبیعی
guardian by nature	قیم طبیعی
natural gas	گاز طبیعی
natural selection	انتخاب طبیعی
natural history	تاریخ طبیعی
natural logarithm	لگاریتم طبیعی
physiology	علم طبیعی
phenomenon	اثر طبیعی
resource endowment	منابع طبیعی
natural language	زبان طبیعی
inartificial	طبیعی غیرصنعتی
pudding stone	شفته طبیعی
glacier	یخچال طبیعی
glaciers	یخچال طبیعی
in vivo	در محیط طبیعی
natural silk	ابریشم طبیعی
intrinsic	طبیعی ذهنی
immanent justice	عدالت طبیعی
naturalness	طبیعی بودن
physiography	جغرافیای طبیعی
natural law	حقوق طبیعی
standards	طبیعی یا معمولی
continuous climbing	صعود طبیعی
natural sources	منابع طبیعی
emmetropia	بینایی طبیعی
emmetropis	بینایی طبیعی
natural ventilation	تهویه طبیعی
eupnoea	تنفس طبیعی
natural vibration	نوسان طبیعی
natural purification	پالایش طبیعی
natural phenomena	اثار طبیعی
natural persons	اشخاص طبیعی
natural person	شخص طبیعی
natural capacity	فرفیت طبیعی
apparence	شباهت طبیعی
crude gas	گاز طبیعی
natural recharge	تغذیه طبیعی
natural reserves	ذخائر طبیعی
bees wax	موم طبیعی
au naturel	بحالت طبیعی
natural resin	صمغ طبیعی
asphaltite	قیر طبیعی
asphaltic bitumen	قیر طبیعی
natural products	مواد طبیعی
natural order	نظم طبیعی
natural obstacle	مانع طبیعی
natural number	عدد طبیعی
supernatural	فوق طبیعی
supernatural	ماوراء طبیعی
preternatural	مافوق طبیعی
preternatural	غیر طبیعی
in situ	در جای طبیعی
natural resources	منابع طبیعی
galenite	سرب طبیعی
physical sciences	علوم طبیعی
debris	مانده طبیعی
natural monopoly	انحصار طبیعی
natural year	سال طبیعی
naturalistic observation	مشاهده طبیعی
nature reserve	اندوختگاه طبیعی
natural competition	رقابت طبیعی
neperian logarithm	لگاریتم طبیعی
nonrepresentational	غیر طبیعی
normal fault	گسل طبیعی
original ground	زمین طبیعی
orthochromatic	رنگ طبیعی
full scale	اندازه طبیعی
natural sciences	علوم طبیعی
physio	پیشوند طبیعی
natural economy	اقتصاد طبیعی
metaphisical	غیر طبیعی
natural easement	حق ارتفاق طبیعی
natural disaster	حوادث طبیعی بد
natural disaster	بلایای طبیعی
physios	پیشوند طبیعی
natural endowment	موهبت طبیعی
natural endowments	موهبت طبیعی
native language	زبان طبیعی
natively	بطور طبیعی
natural abundace	فراوانی طبیعی
natural agents	عوامل طبیعی
natural asphalt	اسفالت طبیعی
natural color	رنگ طبیعی
natural silk	ابریشم طبیعی
natural asphalt	قیر طبیعی
jardin anglo-chinois	باغچه طبیعی
natural bed	بستر طبیعی
pozzolan earth	سیمان طبیعی
natrual cement	سیمان طبیعی
physical science	علوم طبیعی
secundine naturam	بطور طبیعی
terrestrial occurrence	وفور طبیعی
tincal	بوره طبیعی
natural ground	زمین طبیعی
tincal or kal	بوره طبیعی
natural frequency	فرکانس طبیعی
so matic	طبیعی جسمی
natural group	گروه طبیعی
sophisticate	غیر طبیعی
tegmen	پوشش طبیعی
tegmentum	پوست طبیعی
trass	سیمان طبیعی
life sciences	علوم طبیعی
wildwood	جنگل طبیعی
natural excitation	تحریک طبیعی
matter of course	چیز طبیعی
natural erosion	فرسایش طبیعی
life science	علوم طبیعی
natural childbirth	زایمان طبیعی
trim size	اندازه طبیعی
matten of course	چیز طبیعی
natural frequency	بسامد طبیعی
war of the elements	انقلابات طبیعی
inherited drainage	شبکه زهکشی طبیعی
natron	نمک قلیایی طبیعی
denaturant	عامل غیر طبیعی
gas form natrural gas	بنزین از گاز طبیعی
haematite	کان اهن طبیعی
milk of human kindness	مهربانی طبیعی بشر
muscle tonus	کشیدگی طبیعی عضلانی
liquified natural gas	گاز مایع طبیعی
natural language processing	پردازش زبان طبیعی
limonite	کلوخه اهن طبیعی
natural gas firing	سوخت گاز طبیعی
l.n.g	گاز مایع طبیعی
native metals	فلزات خالص طبیعی
greenockite	سولفید کادمیوم طبیعی
elemental worship	پرستش قوای طبیعی
natural ground level	تراز زمین طبیعی
heliocheomy	عکاسی بارنگ طبیعی
original ground level	تراز زمین طبیعی
tonus	کشیدگی طبیعی عضله
tonicity	کشیدگی طبیعی عضله
to die in ones bed	بمرگ طبیعی مردن
to d. a matural death	بمرگ طبیعی مردن
tegument	پوشش طبیعی پوست
strict nature reserve	اندوختگاه طبیعی بازداشته
roadstead	لنگر گاه طبیعی
distort	ازشکل طبیعی انداختن
raw produce	محصول طبیعی یا کشاورزی
pyrites	سولفورهای طبیعی اهن
trass stone	سنگ سیمان طبیعی
unprompted	دارای زیبایی طبیعی
violent death	مرگ غیر طبیعی
wool smell	بوی طبیعی پشم
virgin olive oil	روغن زیتون طبیعی
up to par/scratch/snuff/the mark <idiom>	متناسب با استاندارد طبیعی
non-negative integer	عدد طبیعی [ریاضی]
pozzolan concrete	بتن سیمان طبیعی
naturalness	حالت طبیعی ذاتی
natural puzzolane	سیمان طبیعی یا پوزلان
natural wavelength	طول موج طبیعی
distorts	ازشکل طبیعی انداختن
instinct	هوش طبیعی جانوران
instincts	هوش طبیعی جانوران
natural water table	سطح ایستابی طبیعی
abnormalcy	حالت غیر طبیعی
natural unemployment rate	نرخ بیکاری طبیعی
alpha radiation	وقوع طبیعی پرتو
angle of repose	زاویه شیروانی طبیعی
angle of repose	زاویه طبیعی شیروانی
natural rate of growth	نرخ رشد طبیعی
appetence or tency	اشتیاق خواهش طبیعی
barite	سولفات باریم طبیعی
natural recalculation	محاسبه مجدد طبیعی
natural rate of interest	نرخ بهره طبیعی
natural rate hypothesis	فرضیه نرخ طبیعی
habitats	مسکن طبیعی بوم
habitat	مسکن طبیعی بوم
sciences	علم طبیعی اگاهی
cataclysms	دگرگونیهای طبیعی ناگهانی
conservation	حفظ منابع طبیعی
revert	برگشت به وضعیت طبیعی
reverted	برگشت به وضعیت طبیعی
physiographer	ویژه گر جغرافیای طبیعی
reverts	برگشت به وضعیت طبیعی
naturalistic	موافق با اصول طبیعی
science	علم طبیعی اگاهی
conservationists	طرفدارحفظ منابع طبیعی
cataclysm	دگرگونیهای طبیعی ناگهانی
conservationist	طرفدارحفظ منابع طبیعی
reverting	برگشت به وضعیت طبیعی

Recent search history

Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com