English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 20 (2 milliseconds)
English Persian
specifically بویژه
in chief بویژه
Other Matches
chopper هواپیمایی با بال گردنده بویژه هلیکوپتر
choppers هواپیمایی با بال گردنده بویژه هلیکوپتر
C-scroll [پیچک هایی به شکل سی و اس بویژه در تزئینات روکوکو]
plexiglas خانوادهای از پلاستیکهای رزین بویژه از نوع نورگذران
platelet جسم مسطح و کوچک بویژه پلاکتهای خونی
fish pot سبدبرای گرفتن ماهی بویژه مارماهی وخرچنگ
distribution عمل ارسال داده بویژه از طریق شبکه
distributions عمل ارسال داده بویژه از طریق شبکه
rookie تازه کار [بویژه در پلیس یا ارتش ] [اصطلاح شوخی]
fence روکش محافظ [یا نرده] [بویژه در اره کمانه ای ] [مهندسی]
purdah برای پوشیدن زنان ازدیدارمردان بویژه در هند پارچه پردهای
to upset the applecart <idiom> مشکل ایجاد کردن بویژه با بهم زدن برنامه کسی [اصطلاح مجازی]
thermodynamics علم مربوط به تبادل کار وحرارت و جریان گرما وتغییر دما بویژه در سیالات متحرک
Japonaiserie [از بعد از نیمه قرن نوزدهم میلادی طراحی ژاپنی متاثر از فرهنگ غرب بویژه در صنایع دستی و زیبایی شناسی بوجود آمد.]
cycle زمان بین شروع و خاتمه یک عمل بویژه برای آدرس دهی یک محل از حافظه و بازیابی داده و سپس توقف عمل
cycled زمان بین شروع و خاتمه یک عمل بویژه برای آدرس دهی یک محل از حافظه و بازیابی داده و سپس توقف عمل
cycles زمان بین شروع و خاتمه یک عمل بویژه برای آدرس دهی یک محل از حافظه و بازیابی داده و سپس توقف عمل
penster نویسنده بویژه نویسنده مزدور
Recent search history
Search history is off. Activate
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com